سر راه پائیز روان
در آغوش برگ خزان
خفته قلبی زرد و لرزان
که میشکند زیر پای عاشقان
میخراشد سکوت عارفان
او هم سبز بود یک زمان
با رویا و مست بود در بهاران
ـــ««««««««««««
برکه آب میگیرد از آسمان
آبی خاکستری پائیز گریان
و میپرند در شکاف هوا
این کلاغان
تا بنشیند این پیر مغان
بر نیمکت خاطره اختران
تا دوباره دنیا را نویسد
با قلم خونین شاعران
اورنگ
Nov 2010
Recently by Orang Gholikhani | Comments | Date |
---|---|---|
هم کوچه | 4 | Nov 25, 2012 |
نوازش پرستو | 2 | Nov 18, 2012 |
نیمکت | 3 | Nov 11, 2012 |