درهمهمه ی جمعیت
در پرسپولیس
تصویر شاه، سایه ی خدا،
خط خطی شد
در آن شلوغی
کلاغ بر تخت نشست
قارقار ِ کلاغلان
پُر کرد کوچه وُ خیابان را
که کلاغان فاتح فقط یک واژه می شناختند
که قاری بر هر کوچه بانگ می زد
با هر بانگ
واژه ای مُثله شد
با هر قار
رنگ، کم رنگ
سرخ وُ سبز
آبی وُ مهتابی
خاکستری زایید
بلبل دگرخوان را سربریدند
پرستوها کوچ کردند
پرندگان رنگارنگ،
قیر بر پَر خویش آغشتن
تا به سر نوشت بلبل دچار نشوند
........
دلم برای سیمرغ تنگ است
Recently by Shoja | Comments | Date |
---|---|---|
Golshifteh | 3 | Jan 22, 2012 |
It concerns me | 3 | Mar 16, 2011 |
گزارش تصویری مدرسهای در ده کالو | - | Jan 06, 2009 |