حسین، جواني است پرنشاط و کلّه شق، سخت كوش، غیر فداكار و غیر وفادار ولی کمی باهوش... از دوران بچّگی در مکتبخانهء نیکان در جوار فرزندان بزرگان نظام پرورش یافت و آیت الله ... در نخستین فراش، برایش صیغه عقد جاری کرد، امّا بدلیل همان نا پختگی های جوانی، غیر وفاداری و کلّه شقی مفرط، دل از دامان اسلام برید و به آغوش باز فرهنگ غرب رفت؛ حسین درخشان نویسنده جلد دوّم کتاب «ناتوی فرهنگی» قرار است به جمع ما در کیهان بپیوندد، از نبوغ و هوش او در این فضای مجازی کسی نیست که چیزی نداند و همه اینها مرهون کشف مهمّی است به نام کلونیالیزم که وی از آن به عنوان «انقلاب کلونیالیزم» که او را به حقایق شگرفی رسانده نام می برد و او را علیرغم تحصیل در غرب و آغشتگی به فرهنگ غرب به کشف مسائل بنیادین رهنمون شده است! که از جمله آنها شناخت محفل رفسنجانیستها!!
و رویگردانی وی از جبهه اصلاحات؛ جبهه ای که او پیشتر خود را بدنبال سرابش از غرب تا شرق از چین تا ماچین می کشاند امّا به لطف مرحمت الهی و وحی درونی اینک در درون او انقلابی به پا شده است و او را به آغوش طبقهء فکری و سنتّی اش برگردانده است.او خود را اکنون شیفته و ذوب در آرمانهای ایرانی و اسلامی می داند و تصمیم گرفته هر طور شده با دشمنان این مرز و بوم به مقابله بایستد، چه در جبهه جنگ و چه در جبههء قلم، بازگشت او برای دیگر جوانان این مرز و بوم تابلوی عبرتی است که هر کس می تواند خود را در آن تابلو ببیند و غبطه بخورد بر هزار ره نرفته و بی عبث!.گفتگوی حاضر که از طریق پست الکترونیک و پیش از بازگشت وی به ایران انجام شده است این حقیقیت را ثابت می کند که او بی آنکه تحت فشار باشد عقایدش را بیان می کند. خدایش در این راه یاریش کند
انشالله تعالی!
حسین شرّیــــتمداری
************
سوال:شما چند وقت است که با واژه و فهم کلونیالیزم آشنا شده اید و چطور شد که چنین فهمی را منطبق با وقایع روز جهانی می بینید؟
حسین درخشان: من نزدیک به دو دهه هست که در حال خواندن رشته جامعه شناسی هستم و برخلاف بسیاری که اعتقاد دارند درجا زدن در یک مقطع تحصیلی نشان از کــُند ذهنی است من اعتقاد دارم که این درجا زدن امکان می دهد که آدم مسیری فکری و تحصیلی که در حال گذر کردن آن است را با دقّت بیشتری بررسی کند و جایگاه خود را بهتر بفهمد، همانطور که باید بدانید من از دانشگاه شهید بهشتی در رشته جامعه شناسی با مدرک معادل فوق دیپلم و گذراندن کمتراز 80 واحد ترک تحصیل شدم! امّا همچنان آن اندوخته ها را با خود نگه داشتم تا اینکه از ایران خارج شدم و به تورنتو رفتم در آنجا هم مشغول خواندن همین رشته شدم امّا دست تقدیر اینگونه بود که واژه کلونیالیزم که تغییر بنیادین در ساختار روحی، فکری و قلمی من ایجاد کرد درست مقارن با مشکل مالی میان من و دست اندرکاران روزنامهء روز آن لاین بود، پس ازکناره گیری من از بخش فنّی این سایت وقت بیشتری پیدا کردم تا مکتوبات خودم در زمینه کلونیالیزم را به آزمون ِگروههای سیاسی از جمله اصلاح طلبها بزنم و خوشبختانه الان که می بینم تمام این گروهها به سود کلونیالیزم و امپریالیسم و به ضرر کشور خود در حال فعّالیّت هستند!
سوال: فکر می کنید تا چه حد این گروهها به سود منافع غرب و به ضرر مردم خود فعّالیّت می کنند؟
حسین درخشان: این گروهها تمام فعّالیّت خود را به سود آنها برنامه ریزی کرده اند از خانم عبادی تا کمپین یک میلیون امضاء تا جبهه مشارکت، حتی ملّی مذهبی ها و حتی چپها هم به سود منافع امپریالیسم در حال فعّالیّت هستند و فکر می کنم تنها یک جناح در ایران به سود منافع ایران فعّالیّت میکند، همان جناحی که اکنون در برابر غرب ایستاده و شما هم بارها در این مورد قلم زده اید.
سوال:شما در وبلاگ خودتون ( سر دبیر: خودم) نوشته بودید که اگر ایران مورد حملهء نظامی قرار گیرد حاضرید بیایید و جبهه بروید و بجنگید، قبل از سوال اصلی در این مورد می خواهم بپرسم که شما سربازی رفته اید؟
حسین درخشان:من بخاطر اینکه پدرم جزء نزدیکان نظام بود و در سالهای تحصیل، خرید خدمت سربازی آزاد شده بود سربازی نرفتم امّا یادم هست که در دوران جنگ که در تهران بودیم در مدرسه ما کتابی بود به نام «آمادگی دفاعی» که در آن طرز باز و بست کردن اسلحه کلاشینکف رو آموزش می دادند و ما رو یک بار میدان تیر بردند و بنده با تیر مشقی که فکر میکنم اسم دیگرش «تیر گازی» بود یادم هست که خوب تیراندازی می کردم و یکی از تیر هایم به خال سیاه سیبل اصابت کرد، همانجا مسئولی که پای سیبل امتیاز می داد گفت: تو اگر درس خوان نشدی حتماً سرباز خوبی می شی.فکر می کنم با وجود اینکه سربازی نرفتم اما استعداد جنگیدن در میدان جنگ رو دارم مضافاً بنده مدّتهاست در جبهه ضد اصلاح طلبی در حال آجر خوردن و پاره آجر انداختن هستم بنابراین ترسی از جنگیدن ندارم.
سوال:شما به عنوان نماینده جوانان مترّقی و متجّدد ایرانی چه راهکاری پیشنهاد می کنید که در صورت وقوع جنگ، جوانان ایرانی به ایران برگردند و به مانند شما لباس رزم بپوشند و پشت خاک ریز جنگ حق علیه باطل بروند؟
حسین درخشان:من یادم هست که در دوران جنگ هشت ساله یکی از دوستانم از خاطرات داییش تعریف می کرد که در زمان جنگ به هر کی که می رفت جبهه مفتی سیگار وینستون می دادن و داییش در همان جنگ سیگاری شده بود، الان هم باید دید ذائقه جوانان چه چیز هست و بر اساس آن آوانس داد، من شخصاً این به نظر می رسه که مثلاً بهر جوانی که میره جبهه یک دستگاه موسیقی پلیر آی پاد با یک فلش مموری اضافه 20 گیگابایتی بدهند، البّته چون حدس می زنم در حین جنگ خیلی سخته که آدم بخواد با دستگاه آی پاد خودش کار کنه و هم با اسلحه تیر اندازی کنه به سازندگان اسلحه ء کلاشینکف پیشنهاد می کنم که در دسته اسلحهء کلاشینکف جای دستگاه آی پاد تعبیه کنند که راحت بشه هم از اسلحه استفاده کرد و هم آی پاد گوش داد، به حاج آقای آهنگران هم پیشنهاد می کنم که بجای خواندن نواهای حماسی «کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» آهنگی با ریتم شش و هشت یا حتّی به سبک رپرها با عنوان « شهلا منتظر ماست بیا تا برقصیم » بخوانند البتّه ترجیحاً از خوانندگانی مثل بنیامین خوشم می آید که مثل جوانان امروزی انقلابی هستند و با ذائقه جوان امروز نزدیکی بیشتری دارند،این برای صفوف آفندی( حمله ای ) که در پشت خاکریز هستند پیشنهاد می شود.برای صفوف پدافندی ( پشتیبانی) هم یک سایت مجهز به کامپیوتر لپ تاپ که در مواقع استراحت جوانان بتوانند با مامانشون چت کنن و اگر هم که اهل قلم زدن بودن وبلاگ بنویسن، البّته اگر بشود که در پشت خاکریز اصلی یک خط وایرلس اینترنت هم بیاورند که خیلی بهتر خواهد بود که بچّه ها در وسط تیر و ترکش وبلاگ بنویسند، من فکر می کنم این ارزش وبلاگ نویسی را بسیار بسیار بالا می برد،برای اوقات فراغت و آسایشگاههای سربازها هم طرح ساخت یک کاباره (دیسکو) صحرایی دارم که حتی الامکان مختلط باشد، چون این جوانانی که قرار است از دل فرهنگ غربی بیایند و بجنگند اگر دیسکو و رقص نداشته باشند ممکن است سر خورده شوند و زود از آمدن پشیمان شوند، طرحهای دیگری هم در ذهن دارم که اجازه بدهید فاش نکنم و در موقع، عندالزّوم بیان خواهد شد.
سوال:عدّه ای اعتقاد دارند که طرز تفکّرات اخیر شما بعد از انقلاب کلونیالیزم به پروفسور حسن عبّاسی شباهت پیدا کرده است شما خودتون به این قضیه فکر کرده بودید؟
حسین درخشان:من تا حالا به این قضیه فکر نکردم اما آقای عبّاسی هم افکار ضد امپریالیستی و ضد کاپیتالیستی دارند که برای من جالب هست و خوانده ام ولی نمی دونم چقدر تحت تاثیر آنها بوده ام.
سوال:در مورد کتاب ناتوی فرهنگی که جلد دوّم انرا قول همکاری داده اید برایمان بگویید که به چه موضوعی اشاره خواهد کرد؟
حسین درخشان:بله نوشتن این کتاب پس از انقلاب کلونیالیزمی که در من رخ داد جرقّه زده شد و من در صدد هستم که همزمان با نوشتن آن هر بخش را مجزّا برای کیهان ارسال کنم البته دوستان کیهانی قبلاً اینکار را بدون اجازه من انجام دادند (خنده جمع)؛ منظورم نوشته های من در مورد خانم شیرین عبادی و دکتر بشیریه هست ولی از این به بعد منسجم تر می نویسم و قبل از درج آن در وبلاگم آنرا برای ستون اخبار ویژه کیهان خواهم فرستاد.
سوال آخر، چه پیشنهاد و یا چه پیام و درخواستی برای خوانندگانی که این مصاحبه را می خوانند دارید؟
حسین درخشان:درخواست و پیشنهادی که قبلاً هم مطرح کرده بودم این است که وبلاگ (سردبیر:خودم) را از لیست مسدود نگاری مخابرات خارج کنید و پیشنهادمی کنم که فیلم مستندی از ملّی شدن صنعت نفت مصادف با دههء فجر امسال پخش شود تا جوانان به اهمیّت انرژی اتمی و تشابه آن با ملّی شدن صنعت نفت پی ببرند.
حسین شرّیمتداری :در انتظار همکاری شما با کیهان خیالی خواهیم ماند.
حسین درخشان :با کمال میل و آرزوی موفقیّت برای برادران کیهان.
ادامه خواهد داشت...
Recently by sahandshams | Comments | Date |
---|---|---|
جنبش سبز و مسائل خارجی | - | Dec 16, 2009 |
در مورد حسین درخشان و وضعیت او | 2 | Dec 19, 2008 |
دمکراسی تشریفاتی و مجلس فرمایشی هشتم! | 1 | Mar 17, 2008 |