در بحث آزاد روز دوم «کنفراس بروکسل» به شدت خشمگین و نگران شدم وقتی در یکی از بحثها هموطن کردی از «حزب کومله» میگفت «نباید از حمله نظامی به ایران تابو ساخت». و توضیح میداد که با این «تابوسازی» اپوزیسیون آب به آسیاب سیاستهای رژیم میریزد، سیاستهایی که هدفش موجسواری بر روی رویهی ضد جنگ ایرانیان و تضمین بقای خود است. به نظر او اگر به علت مناقشه هستهای به ایران حمله نظامی شود مسوولیت «کامل» آن با رژیم خواهد بود.
واژه «کامل» در اینجا بسیار مهم و کلیدی است، زیرا به کار گیرندگان این واژه -خواسته یا ناخواسته- از حملهکنندگان و متجاوزان خاک ایران به کل سلب مسوولیت میکنند. آنان نیز پیشاپیش به دنبال دستیابی حقانیت برای خود هستند تا نیاز همپیمان شدنشان با متجاوزان کشور در آینده را از هماکنون پایهریزی کرده باشند. ناگفته نماند که این موضع دوپهلو که همواره شنیده میشود: «ما با حمله نظامی مخالفیم ولی در صورت وقوع یک جنگ تنها رژیم ایران مسوول خواهد بود» را بارها شنیدهام، به خصوص از اقوام ایران. به نظرم این استدلال از آن مواضعی است که شک و تردید مرا در مورد مخالفت جدی این حضرات با وقوع جنگ دوچندان میکند.
با تمامی ضدیتی که با رژیم وجود دارد، فریبکاری است که بپنداریم در صورت تجاوز به ایران «تنها» رژیم مسوول آن خواهد بود. مذاکرهکنندگان و تهدیدکنندگان و حملهکنندگان و همپیمانان آنان چطور؟ بیتردید آنان نیز هرکدام به نوبه خود مسوولند و باید پاسخگو باشند. به خصوص آن دستهای که نه فقط پنهانی در تشویق چنین حملهای کوشا بودهاند، بلکه در معادلههای سیاسی خود بر روی تجاوز به خاک ایران حساب باز کردهاند. حال چه به منظور مهندسی آلترناتیو پس از حمله باشد، یا از نوع درخواست احزاب کرد از آمریکا برای اعلام «منطقه پرواز ممنوع» بر آسمان مناطق کردنشین ایران و یا ملتسازیهای مضحک خودشان برای تکه تکه کردن ایران. نمونه توافقنامۀ مشترک «حزب دموکرات» و «کومله» از همین جنس است.
برعکس گذشته حضور من در کنفرانس بروکسل حضوری سیاسی نبود و تنها برای تهیه گزارش به آنجا رفته بودم و به همین علت هیچ مشارکتی در مباحث نداشتم. با این حال بعد از صحبتهای این هموطن کرد، خود را مسوول دیدم که اعتراضم نسبت به سخنان او را مطرح نمایم. همچنین به هیأت رییسه کفرانس تذکر دهم که در مسوولیت خود بس کوتاهی میکنند؛ اگر هیأت رییسه با چنین سخنانی برخورد ننماید. باری، باید پذیرفت که حضور در هر جمعی مسوولیت با خود به همراه میآورد، حتی اگر حضوری بیطرفانه باشد. وقتی اصول که در بافتار سیاسی ما پایبندی به «چارچوب ملی» از مهمترین آنان است، و آن زیر سوال میرود، باید وارد صحنه شد.
در فرصت یک دقیقهای که به من دادند آنچه را که «چارچوب ملی» میخوانیم، بازگو نمودم و همانطور که در بیانیه جمعی در اعتراض به توافقنامه کومله و حزب دمکرات به تفصیل آمده است، تاکید کردم که ۱- بخشناپذیر بودن حاکمیت ملی، ۲- یگانگی ملی، ۳- یکپارچگی سرزمینی و ۴- استقلال ملی از اصول غیر قابل معامله برای ما میباشند. تخطی از آنان به شدت با برخورد روبرو خواهد شد. شاید به همین دلیل بود که تنی چند از حضار کرد در پایان کنفرانس با نگاهی خشمگین به من مینگریستند.
باید هوشیار بود. به نظر میرسد که تهدید از همپاشیدگی ایران و طمع احزاب قومی برای تکه تکه کردن کشور بیش از خطر حمله نظامی بر فلات ایران سایه افکنده است. برای آنان حمله نظامی یک نعمت است و از این جهت از «تابوسازی بر علیه جنگ» گریزانند. به باور من معادلات مبارزه کنونی کنشگران ایرانی برای بهبود وضعیت کشور تغییر کرده است و در جبهه جنگ دیگر تنها رژیم را در مقابل خود نخواهیم داشت. باید خودمان را برای مبارزه در دو جبههی مستبدان حاکم و تکهخواهان قومی آماده کنیم. در مبارزه با تکهخواهان، رمز پیروزی بسط گفتمان «چارچوب ملی» و مفاد آن به عنوان سرآغاز هر کارپایۀ سیاسی است.
طبعا مهمترین تلاش و پیکار ما ایرانیان قبل از هر چیز حفظ و ماندگاری ایران است. اگر در این میان لازم شود کنار مخالفان خود در رژیم جمهوری اسلامی که هماکنون به هر حال پاسدار یکپارچگی ایران هستند، بایستیم؟ خواهیم ایستاد.
اول ایران، بعد دموکراسی و حقوق بشر برای ایران.
دامون گلریز
------
//bruxellesconference.com/ [1]
//pdki.org/farsi/2012/08/24/1023/ [2]
Recently by dgolriz | Comments | Date |
---|---|---|
The Green Wave | - | Oct 02, 2012 |
حقوق بشر با جیگر طلا | - | Mar 23, 2012 |
A mûrtad, and proud of it | 26 | Feb 28, 2012 |
Links:
[1] //bruxellesconference.com/
[2] //pdki.org/farsi/2012/08/24/1023/
[3] //www.iran-emrooz.net/index.php/news1/40285/
[4] //news.gooya.com/politics/archives/2012/09/146782.php