این هنرمندان وطنی چه اصراری دارن تا آخر عمر نوار درست کنن و کنسرت بدن؟ اونم با این فضاحت !
اینا که همه چیزو از سبک خوندن و ادا و اطوار گرفته تا طرز آرایش و لباس پوشیدن شون رو از فرنگی ها تقلید می کنن پس چرا بازنشسته شدنو از اونا یاد نمی گیرن؟ چرا نمی تونن این سالهای باقی مونده عمرشونو یه گوشه ای برن و با عزت و حرمت پیر بشن ؟ اینا که هیچ کدومشون به شهرت و اعتبار کری گرانت و گرتا گاربو نبودن ولی چرا ندیدن که اون افسانه ها با اون همه شکوه و عظمت در میانسالی تصمیم گرفتن از همه صحنه ها دور شن تا لااقل به همون خاطراتی که خودشون برای مردم آفریدن لطمه ای نزنن؟ از میون همون افسانه ها هستند کسانی که اگرچه کاملا باز نشسته نشدند ولی بندرت حاضر می شن کاری را انجام بدن که بعد ها از کردن اون پشیمون شن. همین باربارا استرایسند جیگر طلای نانازو ببینید. اگر به ندرت آلبومی بیرون بده اونقده روی ترانه هاش فکر و کار شده که هیچ منتقدی جرات ابراز وجود نداره تا ازش ایرادی بگیره. کافیه یه سری به سایت یوتیوب بزنین تا گوشه هایی از کنسرت ها ی سال گذشته این نانازو ببینین. به چشم خود تون خواهید دید که این زن شصت و چند ساله بعد از ده سال غیبت از صحنه با این اجراهای بی نقص نه تنها از حیثیت هنری خود دفاع کرده که حتی حرف های تازه بسیاری هم برای گفتن داشته.
حالا نگاهی هم به هنرمندان وطنی بندازیم که با این همه چین و چروک و در حالی که نا و توانی هم براشون نمونده عینک های ته استکانی شون رو پشت صحنه در می آرن و با هفت قلم رنگ و روغن و مژهای مصنوعی پنج سانتی و دندان های عاریتی به رنگ برف مثل طاوس با هزار عشوه و کرشمه عین از اونجای فیل افتاده ها میرن روی صحنه تا خیل عظیم مردمی که بیش از سی ساله در این قحط الرجال هنری حیرون و سرگردون موندن رو سرگرم کنن. علیا مخدرات بدلیل اینکه در همون دقایق اولیه اجرای برنامه خمیازه ها رو یکی پس از دیگری در میون جمعیت مشاهده می کنن وسط کنسرت مجبورن چندین بار به پشت صحنه برگردن تا برای ایجاد تنوع هم که شده کلاه گیس ها و لباس هاشون را تند و تند عوض کنن. البته اگه عینک سواد میاره پس لابد لباس هم هنر می زاد. در فواصل این نمایش مد هم به کسی احتیاج دارن که به صحنه بره تا صدای مردمی که صد ها دلار بابت بلیط کنسرت ها پرداخته ان در نیاد. تصور کنین وقتی آقای مجلس گرم نگه دار داره آواز می خونه علیا مخدره سوپر استار در حال بالاکشیدن زیپ لباس هستند یا دارند این گوشواره بدلی را با اون یکی عوض می کنن یا اینکه یه خروار کرم پودر این جا و اون جای صورتشون می میمالن تا برای یه ساعت دیگه هم بشه قیافه شونو تحمل کرد. البته در میان این شاهکار!!!! های طراحی و مد همه چیز را میتونید ببینید. از جین های رنگ و رو رفته با زانو های پاره که دیگه حتی دخترک های کم سن و سال هم رغبتی به پوشیدنشون ندارن گرفته تا لباس هایی با گل های بزرگ الوان که در سال های دهه هفتاد برای پارچه پرده ای مد بودن. البته قاچ پستان را نباید فراموش کرد چرا که دیدنش گویا برای اکثر حاضران در کنسرت جالب است. پس باید لباس هایی روانتخاب کرد که این قاچ مبارک رو بخوبی نشون بده.
اونچه روی صحنه این هنرمندان بی بدیل!!!!!! غایبه همانا یک حرف تازه ناب برای گفتنه و بس. یک پیام تازه برای نسل های تازه. این مادربزرگ های همیشه سر سبز!!!!!!!!!! برای کشاندن مردم به صحنه همه کارمیکنن. از گریه و خنده تا قر و اطوار و پشتک و وارو. آخر سر هم پرچم ایران را بدست می گیرن و سرود ای ایران را از اسپیکر های سالن پخش می کنن و کلی هم با این سرود آبغوره می گیرن و گریه هاشونو هم با هزار ناز و افاده پاک میکنن تا احساسات رقیق شونو به رخ ما مردم بدبخت بکشن. چه اشک هایی که برای وطن بر روی این صحنه ها ریخته نشد. چه سینه هایی که در راه دانشجویان دربند در کنسرت های لاس وگاس و لس آنجلس چاک چاک نشد. کسی هم نیست به این نازنین ها یاد آور بشه شما که مثلا خیر سرتون خودتون خواننده و وکالیست هستید چرا حداقل خبر مرگتون ای ایران رو خودتون نمی خونین و سرود ضبط شده در سال هزار و سیصد و چراغ نفتی رو پخش می کنید؟ برای نشون دادن ریاکاری ها و دروغگویی های این قوم فقط به این تکه از مصاحبه دو سال پیش خانوم گوگوش با هما احسان توجه کنین:
گفتید که عضویت کمیته خلیج فارس را هم در جنبش ایران فردا می پذیرید ؟ ه با کمال میل و با افتخار ، می
- بله با کمال میل و با افتخار ، می خوام پیشنهاد بدم خانم احسان به تمام همکارانم که به هر صورتی که در اطراف خلیج فارس یا دوبی برنامه اجرا می کنند ازشون تقاضا بکنم و این پیشنهاد رو بدم که در آگهی هاشون ، در آگهی های برنامه هاشون بنویسند:
به نام نامی ایران وخلیج همیشه گی فارس
- درود بر شما ، عجب ابتکاری ... عجب ابتکاری !
واقعا عجب ابتکاری!!!!! برای سرکیسه کردن مردم بینوا. زهی بی شرمی ووقاحت. خانوم گوگوش به دبی هم اومدن ولی اسمی هم از خلیج فارس نبردن. کسی هم پیدا نشد بهش بگه آخه پدر آمرزیده اگه خودت اهلش نبودی چرا این پیشنهاد بکر رو به همکارانت کردی و دو سه سال با همین چوب خلیج فارس تو ملاج همه شون کوبیدی؟!! در ضمن گویا واحد پول امارات با شیرو خورشید جور در نمی آد و باعث درد فتخ ناف میشه پس پرچم منقوش به این نشان مبارک رو بهتره که بذارن برای دلار های سبز و سرکیسه کردن آمریکا نشین ها.
آلبوم که نگو بلا بگو. هرچی حرف های چرت و پرت و بی سر وته پیدا می کنن پشت سر هم ردیف ودر عرض ده دقیقه روی یک ملودی آبکی سوار و با دستگاهها ی الکترونیکی ضبط کرده مث سگ می اندازن جلوی طرفدار بینوا. تازه خیلی هم ناراحتن که چرامردم از این شاهکار های بزرگ هنری و ادبی استقبال نمی کنن و تمام گناه عدم فروش آلبومک های حقیر و بی مایه شون رو هم می اندازن سر این اینترنت بیچاره . شما رو نمی دونم ولی من یکی که حاضر نیستم یک پول سیاه زحمت کشیده رو برای مزخرفات این کلاهبرداران روشنفکر نما خرج کنم . پول بدیم برای آلبومک و ترانه های سخیفی که نه من نه شما معنی جملاتشونمی فهمیم و چون نمی فهمیم پس باید خیلی پرمغز باشند که حضرت مستطاب ملا قنبر آنها را پس از یک شب تفکر در عالم مسکرات سروده و سرکار علیه بانو شاه ماهی هم را اجرا نمودن . کسی نیست به این آقایان و خانم ها بگوید بابا توروا به اون خدایی که می پرستید اگر حرف تازه ای برای گفتن ندارید آلبوم درست نکنید. حناق که نیست تو گلوتون بمونه و خفه تون کنه. چرا برای در صحنه بودن و اظهار وجود این همه دست و پا میزنید؟
آلبوم جدید گوداد ( گروه نامزد های هنری جاودان گوگوش و مهرداد) از جمله همین دست و پا زدن هاست. عکس های آلبوم از این دو افسانه بی همتای هنر جهان واقعا دیدنیه.صورت هردو با یه من پودر پوشیده شده ولی نتیجه کار درست شبیه آدم های تب لازمی از کار در اومده. باور کنین اینی که میگم عین حقیقته ولی توالت مهرداد خیلی بهتر از گوگوش شده و کلی ناناز بلا شده. بعد هم با اون کرشمه های مخصوص اوا خاک عالمی یه جوری تو دوربین نگاه کرده که دل هم رو آب کرده. نازتو برم جونی. حالا برسیم به ترانه ها.
در مورد نیمه مهردادش حرفی نمی زنم چرا که ایشون خودش بیچاره ادعایی هم نداره یه چیزایی میخونه که کسی هم غیر از خودش گوش نمیده از طرفی هم بدلیل نداشتن صدا و طرفدار اصولا چیزی برای از دست دادن نداره پس هر آنچه منتشر کنه براش یه گامی به جلو محسوب میشه. ولی در مورد نیمه گوگوش اون خیلی حرف و سخن هست. آش انقده شور بوده که حتی صدای طرفدارای دو آتیشه این ناناز بلا هم در اومده و تو فورم های اینترنت بساط جنگ و دعوا راه افتاده. بیائید یه نظری به این نیمه آلبوم بندازیم و ببینیم این جیگر طلای ورپریده که هشت سال پیش اون همه از ابتذال لس آنجلسی انتقاد میکرد امروز خودش کجاست و در چه جایگاهی قرار داره.
مهم ترین آهنگ آلبوم اسمش هست شب سپید. تا اینجای کار مشکلی نیست. میشه یه جوری یه معنایی براش تصور کرد. مشکل از زمانی شروع میشه که شاه ماهی خانم شروع به خوندن میکنن و یه مشت حرفای صد من یه غازو به سمتمون پرتاب میکنن . لطفا به این ابیات توجه کنید ببینید شما چیزی سر در میارین!!!
روی ابریشم چین نبض صداتو می شه دوخت
می شه اسم تو رو به شعله گره زد و نسوخت
می شه ته مونده ی دریا رو به یادت سر کشید
می شه جز تو حتی آسمون آبی رو ندید
اشکای من گوله گوله می چکن رو ماهیتابه
همه دود می شن می سوزن شام من گریه کبابه
دل دل کشف سپیده تو سفرهای ندیده
پر فواره رنگی ، از دو چشم تو چکیده
من کجای شب تو رو گم کردم و تنها شدم
آخر کدوم سحر با بوسه ای پیدا شدم
این کدوم دل بازیه که زخمی یه تنهایی یه
دونه سرخ اناره که خود زیبایی یه
اگه این مثلا به اصطلاح شعر!!!!!!!!؟؟؟؟ براتون بی معنی به نظر میرسه یه وقت به سواد خودتون شک نکنید ها. یه وقت فکر نکنین حالیتون نمیشه. البته جناب حضرت مستطاب ملا قنبرمسکراتی که این ابیات رو سرودن اظهار میدارند که اگر کسی معنی این شعر ها رو نمی فهمه خوب بره دیکشنری دستش بگیره و سوادشو زیاد کنه. اما ایشون خبر ندارن که کار از دیکشنری گذشته و دیگه همه میدونن که این چرت و پرت های مدرن کاباره ای سر و تهی نداره. دیگه نمیشه با شعر های صد من یه غاز خودتونو روشنفکر و مبارز جا بزنین و تقصیر بی معنی بودنشو هم بندازین گردن مردم. گذشت!!!! لطفا به شاهکار بعدی ایشون خوب توجه کنید!
یه مثلا شعر دیگه روی یه ملودی دو زاری سوار شده وسطاشم کلی رپ خونی شده و آش شله قلم کاربی رنگ و بویی ساخته و پرداخته شده بنام شک. لطفا تمام حواستونو جمع کنید تا برای این ابیات یه معنی هایی پیدا کنید. دکترا های ادبیات فارسی هم لطفا تلاش کنن:
شک میکنم
به آدمک شک می کنم
به خبرای قاصدک شک میکنم
حالم به هم میخوره از فرشته های الکی
این همه از ما بهترون
قدیسای دروغکی
شیطونه میگه همه فرشته ها رو لو بدم
چرا باید وحشت کنم وقتی همه وصلیم به هم
.....
اگه شما هم مثل من از سر و ته قضیه سر در نیاوردید بازم نا امید نشین و به سوادخودتون شک نکنین یه وقت, چرا که کل تهیه کنندگان این شاهکار!!!!!! طفلک ها روی هم ده کلاس هم سواد ندارن. دیگه چه انتظاری میشه داشت؟ البته اگه منظور از فرشته های الکی همون عوامل ساواما در زمان آقای خاتمی هستن که گوگوش جونو از ایران خارج کردن و براشون اون کنسرت های باشکوهو گذاشتن کاشکی لوشون میداد تا ما هم بفهمیم قضیه از چه قراربوده. آخه چی شد که از دموکراسی اسلامی که این خانوم از اون دم میزد به شیر و خورشید و آبغوره گیری های دم پرچم رسیدیم؟ به نظر من یکی که فرشته های الکی همون آدمای کلاهبردار نون به نرخ روز بخور هستن که هر دم برای جیب این مردم بیچاره یه خواب تازه می بینند.
ویدیوی جدید شک رو هم از دست ندین تو رو خدا. انقده جالبه که نگو . یه نور افکن هایی از پشت سر چشم بیننده بدبخت رو کور میکنه که مبادا چین و چروک های صورت گوگوش جون دیده بشه. اون طرف هم یه جوونکی داره عروسک بازی میکنه. واقعا آبستره و اولترا مدرن بود. منتها نمیدونم چرا ادا و اطوارهای گوگوش جون شبیه هنگامه شده.
ازنوآوری کلام فاخر این شاهکار هم غافل نباشید چون گوگوش جون به عنوان یک خواننده مبتکرو نو آور همیشه کار های جدید داشته و خواهد داشت. لابد بعد از حالم به هم میخوره در آلبوم بعدی هم از اصطلاحاتی مانند عق می زنم ..... اسهال دارم ..... ادرارم گرفته بهره خواهند برد و این کلام آراسته و زیبا رو در شاهکار های موسیقایی شون استفاده خواهند کرد. بازم تکرار می کنم مبادا این شاهکار بزرگ و تاریخی ادبی-هنری رو خدای ناکرده از اینترنت دانلود کنید ها !!!!!!!گناه داره جیز میشین. اگه گروه گوداد یعنی گوگوش جون و مهرداد جون جون که کلی روی این شاهکار ها زحمت کشیدن راضی نباشن یامان یه ساعته می گیرین و ریق رحمتو سر می کشین. بگذریم برگردیم به این شاهکار بزرگ فرهنگی هنری!!!!
دوتا آهنگ بعدی یه مدلیه از چند تا کار قدیمی ویه اجرای باسمه ای از آهنگ طلاق ولی پیشنهاد میکنم اگه از اون کارها خاطرات خوب دارین این دوتا رو اصلا گوش ندین چون بد جوری میخوره تو ذوقتون. شاه ماهی نشسته به لجن زار لس آنجلس که از خوندن ترانه های تازه بی سروته در دو آلبوم قبلی طرفی نبسته و به چشم خودش دید که این به اصطلاح ترانه ها در دل و زبان مردم ننشستن این بار به کارهای قدیمی شون رو آوردن و باز هم مجبور شدن که بار سنگین نام پر طمطراق گو................گو................ش!!!! رو بر شانه های نحیف شماعی زاده و چشم آذر بیچاره بندازن. ولی این بار با باز خوانی ترانه های خوب قدیمی البته بدون نو آوری و با اجراهای کاباره ای الکترونیکی دوزاری و بی ارزش برای جیب مردم بدبخت غربت نشین کیسه دوخته ان. اگر این شماعی زاده و واروژان و چشم آذر نبودن واقعا گوگوش چه باید میکرد؟ این دوتا آهنگ واقعا ارزشی به جز پرکردن آلبوم نداره . زیاد جدیشون نگیرین
طفلکی گوگوش جون که هشت سال پیش از ابتذال لس آنجلسی شکوه ها داشت امروز خودش به یکی از جلوه های اصیل این ابتذال مبدل شده . لطفا از این بلا بپرسید ایشون که در سال دوهزار از همکارانشون ایراد می گرفتند که حتی به گذشته خود نیز شبیه نیستند!!!!!! خودشون امروز چه شباهتی با پیشینه خوب و قابل قبول دیروزشون دارن؟ اجرا های کاباره ای از چند آهنگ قدیمی بیش از پیش این گفته گوگوش جون جون رو به خودش بر می گردونه . تفاوت میون اون اجرا ها و اون ارکستر های زنده و این ضبط های دو زاری با یه دستگاه سینتسایزر تفاوت میون زمین و آسمونه. این صدای از ته چاه دراومده مث صدای مرده های از گور در رفته کجا و اون صدای با طراوت گذشته کجا!!!
علیا مخدره در این معجون هفت رنگ افتضاح و ابتذال حتی اروپایی ها رو هم بی فیض نذاشتن و با یه مدلی دیگه مثلا خواستن که یه سور دیگه زده باشن. به به .عجب ابتکاری عجب شاهکاری. شاهکاری به چهار زبان زنده دنیا که گوگوش جون همه اون زبون ها رو در کنار مهرداد جون فرا گرفته اند. من که غیر از آهنگ لاو استوری معنی اونای دیگه رو نفهمیدم ولی این آهنگ انگلیسی با لهجه ای مابین قزوین و لندن و مانیل بگونه ای اجرا شده که باید واقعا بهش آفرین گفت . بارک الله. آفرین . صد ماشاالله.
واقعیت قضیه اینه که گوگوش امروزبه اصلی ترین و بارز ترین نمونه ابتذال هنری لس آنجلسی تبدیل شده. ایشون که در آلبوم مبتذل و بی سرو ته قبلی ناقوس مرگ هنریش رو بصدا در آورده بودن این بار به همه ثابت می کنن که در گذشته اند و از اعماق گور سرد ابتذال فریاد می زنند که ......
آه من چنته ام چه خالی است.
همه این درد دل ها را بعنوان یکی از طرفداران سرسخت سی ساله خانم گوگوش عرض کردم که بدلیل ابتذال ابلهانه کار های جدیدشون مدتی است ازشنیدن صدا و دیدن ویدیو های مبتذل ایشون بر تلویزیون دچار چندش می شم. امیدوارم که آقایان و خانم های گوگوش اللهی که در دادن فحش های ناموسی هم بسیار توانا هستند از من به دل نگیرن چون کل این مطلب رو جهت مزاح گفتم تا در این سال نو گل خنده رو به لبهاتون بیارم که البته خنده هم داره. برای رفع کدورت ازگروه گوداد بخصوص گوگوش جون و گوگوش اللهی ها هم که شده این قطعه شعر فکاهی را سروده ام که امیدوارم بپسندن. البته می بخشید که این شعر ناقابل مانند شاهکار های حضرت مستطاب ملاقنبر مسکراتی بی سر وته نیست و می توانید معنای آن را بفهمید.
*****
دریغ از پارسالت
الا گوگوش گو چون است حالت ... چه باشد مشکل و درد و ملالت؟
زبانم لال چون آشفتگانی ... همی دارد دل و روحت کسالت
نداری عقل کافی در ملاجت ... نباشد خوب و آسوده خیالت؟
فدای عشق و افیون گشته مهرت؟ ... نمانده هیچ از حسن و جمالت؟
بدام عشق آن برنا فتادی ؟ ... بود دست شکسته بر وبالت
دوصد من غاز در اشعار نابت ... چنان میخی به تابوت زوالت
نباشد قاچ پستان چاره درد ... نباشد گریه درمان جهالت
شده پرچم برایت آلت دست ... که بر انباشتی اموال و مالت
هنرمند زراندوز و ریا کار ... دلار سبز می بیند خیالت؟
چرا بی ارزش و بیهوده گشتی؟ ... چرا بی قدر دانستی کمالت؟
رپ و چرخ و قمیش و رقص باسن ... نباشد منطبق بر سن و سالت
طرفداران همه آزرده گشتند ... همه مبهوت از این ابتذالت
برو بنشین به کویی آخر عمر ... مکن زین بیش نامت را ازالت
بسی افسوس ز دیروز و پریروز ... دریغ و صد دریغ از پارسالت
*****
در آخر باز هم از همه شما عزیزان میخوام از دانلود کردن این اثر جاودانه فرهنگی-ادبی-هنری خودداری کنید چون گروه گوداد زحمت زیادی براش کشیده و برای سر هم کردن هر آهنگ حدودا هفت هشت دقیقه وقت گذاشته و اگه راضی نباشن جیز میشین. پس تا سال بعد و مضحکه جدید دیگه ای بنام آلبوم شما رو به خدا میسپرم.
Watch "Shab e Sepid" video: