تن تو خوابیده بر زمین
چو صحرا
گرم و آتشین
لب من تشنه و سرگردان
چو حیوان وحشی
در پی سبزه زار و باران
نورخورشید پر میکنذ این دره
چه خسته
از میان درز پرده
پر میکند این تپه و ماهور
چه برجسته
از سایه و نور
کرک پوستت نرم وناز
چه بیدار
میشود راستی من دیگر باز
میروم در انحنای این کمر
چه خمیده
بدنبال اسمش میگردم بی ثمر
در انحراف سینه و گردن گم میشوم
چه آواره
در کدام نقشه راه دل پیدا کنم
میروم و میایم بدنبال چهل دزدان عشق
چه آمد زلزله
بهشت آمد به این کویر داغ
اورنگ
Recently by Orang Gholikhani | Comments | Date |
---|---|---|
هم کوچه | 4 | Nov 25, 2012 |
نوازش پرستو | 2 | Nov 18, 2012 |
نیمکت | 3 | Nov 11, 2012 |