شب روی شهر رقصید
رهگذر از چاله آب جهید
این درد قدیم از خواب پرید
از گذشته آمد و آینده را ندید
این احساس تلخ زیر پوست شب خزید
آخر قصه که به خوشبختی رسید
باد سردی بر این شب وزید
ناله آرش بند این کمان را برید
گریه کرد مجنون زیر ایندرخت بید
بابا طاهر عریان آشفته دوید
قلب شاعر فقط در رویامیطپید
قطره باران روی شیشه لغزید
در انتهای بیت سیزده آفتابم رسید
اورنگ Oct 2008
Recently by Orang Gholikhani | Comments | Date |
---|---|---|
هم کوچه | 4 | Nov 25, 2012 |
نوازش پرستو | 2 | Nov 18, 2012 |
نیمکت | 3 | Nov 11, 2012 |