Published on Iranian.com (//legacy.iranian.com/main)

من از جایی نیآمده ام

من از جایی نیآمده ام
by Leila Farjami
25-Sep-2007
 

من از جایی نیآمده ام
و به جایی هم نمی روم.
مادرم، لحظه
پدرم، راه
و خودم
سفر.

هرگز درختی نخواسته ام
که سایه اش از خورشید فراتر باشد
و ریشه هایش از انگشتهایم
درازتر.
من خاک را تنها برای ایستادن دوست داشته ام
و آب را برای ربودنِ هر آنچه باد
با خود
نبُرده ست.

من از جایی نیآمده ام
و به جایی هم نمی روم،
و فکر می کنم که زمین کوچکترین حرفی ست که می شود
در برابر آسمان ها زد.

شاید باورم شده ست
که شروع همان پایان است
و مرگ
تولّدی که عاقبت از زاییدن خسته می گردد
و تو
آخرین رودخانه ای که از کمانِ سینه های من
روحِ دوردستِ دریا را
نشانه رفته ست.

Balatarin
Share/Save/Bookmark


Source URL (retrieved on 12/06/2012 - 12:45): //legacy.iranian.com/main/2007-76

 
© Copyright 1995-2010, Iranian LLC.   |    Archives   |    Contributors   |    About Us   |    Contact Us   |    Advertise With Us   |    Commenting & Submission Policy   |
|    Terms   |    Privacy   |    FAQ   |    Archive Homepage   |