اقای زیبا کلام ملی مذهبی ، مصلح دینی یا روشنفکر دینی (1)یا … که چندی پیش هواداران نام خلیج فارس (درحقیقت ملت ایران ) رافاشیست لقب داده بود نسخه ی محبت آمیزی نیزبرای ملت شریف افغانستان پیچیده و پیشنهاد راهبردی در دانشگاه مشهد در سالگرد ترور احمد شاه مسعود ارائه داده است :
«ویژگی احمد شاه مسعود استقلال بود ، درست است که احمد شاه مسعود بدست گروه رادیکال افغانی اسلامی در لباس طالبان کشته شد اما اگر امروز زنده بود باید با القاعده و طالبان می جنگید ؟ »
بعد افزوده :« اکنون القاعده و طالبان به یک جریان خودجوش ، اصیل و مردمی بدل شده اند.»
ملاحظه فرمودید!
واقعا این تاسف انگیز نیست که در غیاب چنگیز پهلوان که از دست طالبان های ایرانی در تبعید بسر می برد زیبا کلام به نمایندگی استادان دانشگاه ایران در مجلس یادبود احمد شاه مسعود رهبر ملی افغانستان و ملقب به شیر دره پنجشیر که عمری را در مبارزه با طالبان گذرانده شرکت کند و طی سخنان گهرباری! نه تنها قاتلان او را تبرئه نماید بلکه برای مقتول نیز یک تکلیف در برابر قاتل معین نموده و یاران و همفکران او را به پیروی از قاتلان او فرا بخواند؟
آن هم قاتلانی که به هیچ دگراندیشی رحم نمی کنند و دستور قتل انسان های بی گناه را درچهارگوشه جهان صادر کرده و مثل گوسفند سر آنان را می برند.
اما یک نکته مهم در این میان فراموش شده یا حضرت استادی تغافل فرموده اند، طالبان و القاعده پیش از آن که « مردمی » باشند که نیستند، مدعی نمایندگی اسلام هستند، چرا به این مساله آقای زیبا کلام توجه نمی فرمایند؟ آخرگروه هایی که در معابر و اتوبوس بمب می گذارند و ازکودک و پیر و خودی و بیگانه و مسلمان وغیر مسلمان را تکه و پاره می کنند کجا برای جان انسان ها و مردم ارزش قایل هستند که بتوان نام مردمی بر آن می گذاشت؟
گروهی که حتا مشکل بتوان آن را باهویت افغانی نامید زیرا از سایر کشورها نظیر عربستان سعودی ، پاکستان و بوسنی و … در آن (همانند القاعده) فعالیت می کنند.
این نوع اظهار نظرها از این حضرات گرچه در نوع خود بی نظیراست ولی شگفتی آور آن است که هر روز لحاف و تشک امثال زیبا کلام در رسانه های خارج از کشورهم پهن است. بر جمهوری اسلامی حرجی نیست که چنین موجوداتی را بر کرسی استادی دانشگاه بنشینند اما بر آن هایی که در رادیوها ریش پروفسوری می جنبانند این انتقاد وارد است که از این شخص نمی پرسند چگونه جرات می کند القاعده و طالبان را جنبشی اصیل و مردمی لقب دهد؟ مگر این حمایت از کشتار مردم بی گناه نیست؛ مگر این فاشیسم آشکار نیست ؟
چگونه است طالبانی که در گذشته از کمک آمریکا برخوردار بود و موجودیت و موفقیت فعلی خود را مرهون واپس گرایان پاکستان و عربستان سعودی می داند یکباره اصیل و مردمی می شود؟
جریانی که همواره علیه ترقی و تعالی افغانستان ؛ علیه زنان به هر نوع ددمنشی دست زده و اسید روی صورت دختران افغان پاشیده ؛ علیه شیعیان بوده و قاتل هزاران افغانی هزاره ای است ؛ مجسمه بودا را که نشانگر تمدن و مدارای افغان ها در درازنای تاریخ بوده منفجر ساخته یک باره در افغانستان مردمی آن هم از نوع اصیلش می شود؟
بیهوده نیست که زیبا کلام در همین همایش از گلبدین حکمتیار نیز با لقب استاد و پروفسور یاد می کند کسی که اموال غارت شده از موزه کابل از زیر عبایش بیرون زده و در تحجر و واپس گرایی تالی بن لادن است.
زیباکلام یادش رفته که همسر امان الله پادشاه افغانستان وقتی به دیدن رضاشاه آمد بی حجاب بود و رضا شاه که چادر از سر زنان ایران می کشید خود جرات نکرده بود زنش را بی حجاب نزد خودش در کالسکه بنشاند ولی او با شجاعت درکنار شوهرش نشسسته بود.
طالبان امروز حتا به اصطلاح به علمای خودشان که حق استادی به گردن آن ها دارند نیز رحم نمی کنند و آنها را می کشند، روزی نیست که طالبان سر چند افغانی را سر نبرند ؛اما چرا زیبا کلام از این قاتلان بزرگ قرن ما که بی رحمی و قصابی خود را در جهان به معرض تماشای مردم گذاشته اند و تمدن و فرهنگ کهنسال این خطه به زیر سوال برده اند پشتیبانی می کند؟
اقای زیبا کلام که در بکار بردن کلمات من در آوردی استاد است چرا بمب گذاری القاعده و سربریدن های طالبان را « گفتگوی فرهنگ اسلامی مورد نظر»خود معرفی نمی کند؟
ایا زیبا کلام یادش رفته که این « حرکت اصیل و مردمی » در افغانستان حتا سر دیپلمات های جمهوری اسلام را گوش تا گوش برید؟
زیبا کلام یادش رفته که پیش از حکومت طالبان افغانستان بیشترین معلمان زن را داشت ؟
زیبا کلام همه این ها را بهتر از من می داند پس چرا برای مردم افغانستان طالبان و القاعده تجویز می کند؟
هدف زیبا کلام چه می تواند باشد آیا جز اینست که کپی طالبان در ایران را مستقل و ملی جا بیندازد؟
یا این که چون ایران با خطر حمله ی آمریکا روبروست می خواهد از افغان ها به عنوان بازوی مسلح برای جنگ با آمریکا استفاده کند و خواستار اتحاد با القاعده و طالبان به عنوان جریان های مستقل و ملی است؟
واقعیت اینست که اقای زیبا کلام از کلمه استقلال سوء استفاده می کند تا تحجر و وحشی گری طالبان و القاعده را توجیه کند.
مردمی که با طالبان جنگیده اند از زیر یوغ طالبان در آمده اند اکنون بنا به توصیه زیبا کلام باید دوباره- آن هم داوطلبانه- تن به قیمومیت طالبان بدهند.
اگر فرض را زیبا کلام بر زنده بودن احمد شاه مسعود می گذارد که اگر زنده بود دیگر با القاعده نمی جنگید باید این تصور را هم بکند که در صورت زنده بودن احمد شاه مسعود با توجه به پایگاه اجتماعی و مردمی اش او همچون کرزای گوش به فرمان آمریکا نیز نمی بود و افغانستان چنین وضعیتی نمی داشت. جریان های ارتجاعی هنگامی که افراد مترقی و ملی را از بین می برند خود به خود جا را برای اشخاص ضعیف و یا نفوذ بیگانه فراهم می کنند.
افغانستان در پیروی از راه طالبان چه آینده ای دارد؟
افغانستان نیازمند دموکراسی و آزادی است تا با کمک نیروهای فرهیخته افغانی راه ترقی را بپیماید و بدیهی است که نیازمند نسخه پیچی زیبا کلام و دیگر عمله ی جمهوری اسلامی نیست.
=========
1- در مقاله پیشین خود در مورد خلیج فارس زیبا کلام را بنا به سابقه در نهضت آزادی ؛ ملی مذهبی نامیدم و به همین سبب مورد انتقاد برخی واقع شدم که معتقد بودند که ایشان چون از این سازمان مدت ها پیش استعفا داده دیگر ملی مذهبی نیست.( حال گناه من و امثال من چیست که نهضت آزادی یا زیبا کلام بیانیه ای در این مورد نداده اند درحالی که خود زیبا کلام مدعی است اوایل انقلاب حتا پست مهمی هم آقای بازرگان به ایشان پیشنهاد کرده بود.)
بگذریم از سستی این استدلال که ملی مذهبی بودن را در انحصار نهضت آزادی می داند برای من و امثال من فکر می کنم این القاب و صفات تفاوت زیادی ندارد زیرا واقعیت اینست که القاب ملی مذهبی ، روشنفکر مذهبی ؛ اصلاح طلب دینی یا هرنام دیگری که بر آن بگذارید همه پس از سال 57 به زاد و ولد پرداخته اند یار و یاوران حکومت اسلامی وخواستار حکومت مذهبی هستند.