میهن من، خانه ای آفتابی است

میهن من، خانه ای آفتابی است.
با حیاطی سر سبز،
و درختان خرمالو،
و یک درخت پربار انار،
و دو تاک بی تاب خزیده بر روی دیوار،
پیچک خانه ی ما،
هم سبز است، هم سرخ است.

باغچه ی خانه ی ما،
گل هم دارد،
گل نسترن و داوودی،
در کنار اطلسی ها و بنفشه های رنگارنگ،
و دو گل میمون مسخره با لبهای قلمنبه در وسط باغچه مان.

همه ی مردم شهر مست اند،
از بوی خوش یاسهای خانه ی ما
در جشن بهار.
باغچه ی خانه ما پربار است،
و در آن هم نعنا می کاریم و هم ریحان،
تربچه و خیار و کدو و گوجه فرنگی هم داریم.
خانه ی آفتابی من میراث من است.
خانه ی آفتابی من بنایی است قدیمی اما محکم.
خانه ی آفتابی من در زمستانهای پر برف،
باز هم دلباز و دلگرم و روشن می ماند.
 
مادرم وقتی مرد،
پدرم خشمگین به من گفت: از این خانه برو!
خانه ی آفتابی من را،
او از من که گرفت،
زان پس بی خانه شدم.
و از آن روزی که از خانه ی آفتابی خود رانده شدم
سرگردانم.
پدرم دختر بودن را، زن بودن را جرم من می داند.
پدرم در برابر هر آلت مردانه ای با سر تحسین برمیدارد،
او مرا چیزی بیش از نیمی از آدمیزاد به حساب نمی آورد.
من نه با شیطان هم پیمانم،
و نه  با مار موذی همدست شده ام،
پدرم، این پدرم بود که مرا از باغ بهشتم رانده است.
او مرا از خود راند
و زان پس من مدام در راهم.
من به دنبال خورشیدم،
من به دنبال خانه ی گرم کودکی ام،
من به دنبال آفتابم می گردم.
پدرم ضحاک است.
او  سر دلیرترین جوانان محله مان را بلعیده است
من اگر می ماندم،
من اگر مردی بودم،
پدرم مغز مرا هم می خورد.
 
پدرم دیوانه است.
او صاحبخانه است.
خانه ی آفتابی من، اکنون لانه ی ماران است.
میهنم، خانه ی آفتابی موروثی من، از دستم رفته است.

مهستی شاهرخی
chachmanbidar.blogspot.com

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!