The title is a variation on a Persian expression and frankly we excel at it. You only need to look at all the (political) arguments on this site and how we revere a bunch of dead failures. We are also so ignorant of our history that we repeat it. There was recently a rehash of Rostam’s letter, below is from some 800 years later but laments the same failures as a nation.
امان از من و تو
از ملک الشعرایِ بهار
هيچ ديدی که چه کرديم به مادر من و تو؟
هيچ ديدی که چه کرديم به مادر من و تو؟
يــا چه کرديم به هم جــان بــرادر من وتو؟
سعی کرديم به ويـرانی ِکشـــور من وتو
روکه اًف بـرتـو ومن باشد و تف بر من وتو
هــردومـان مايه ننگيم امان از من و تو
من و تو هردو جفنگيم امان از من و تو
ای برادر تو خری من زتوخرترباالله
بهتر از ما و تو دانی چه بود خر بالله
خر بــه چـــاله ننهـد پای مُکٌرر بالله
زين خريت ها ويران شده کشور بالله
مــا بـه فکر خــرلنگيم امان از من و تو
من و تو هردو جفنگيم امان از من و تو
تونقش زدی بنده زدم وارويش هرچه
هرچه مقصود تو شد بنده دويدم تويش
تو رخ مام وطن کندی و من گيسویش
چشم او به نشد و گشت خراب ابرويش
خوب نقـاش زرنگيم امان از من و تو
من و تو هــردوجفنگيم امان از من و تو
حـالـت ما و تو امـــروز چنين است بهار
روح اين ملک زما و تو غمين است بهار
ای بسا فتنه که ما را به کمين است بهار
روش و سيرت و کردار گر اين است بهــار
لایق سيلی و سنگيم امان از من وتو
من و توهـردوجفنگيم امان از من و تو