خونۀ باهار
کمک کنین هلش بدیم، چرخ ستاره پنچره
رو آسمون شهری که ستاره برق خنجره
گلدون سرد و خالی رو، بذار کنار پنجره
بلکه با دیدنش یه شب، وابشه چن تا حنجره
با ما که خستهایم بگه، خونۀ باهار کدوم وره؟
تو شهرمون آخ بمیریم، چشم ستاره کور شده
برگِ درخت باغمون، زبالۀ سپور شده
مسافر امیدمون، رفته از اینجا دور شده
کاش تو فضای چشممون، پیدا بشه یه شاپره
به ما که خستهایم بگه، خونۀ باهار کدوم وره؟
کنار تنگ ماهیا، گربه روز نازش میکنن
سنگ سیاه حقه رو، مهر نمازش میکنن
آخر خط که میرسیم، خطو درازش میکنن
آهای فلک که گردنت از همهمون بلنتره
به ما که خستهایم بگو، خونۀ باهار کدوم وره؟
* زنده یاد عمران صلاحی