یاران؛ نه همه گیتی پردیس برین باشد.
تا بوده همین بوده؛ تا هست چنین باشد.
گه خاطری آزرده تلخیت به کام آرد؛
گه روزی بنهاده شیر و شکرین باشد.
گفتم که ترا آید صد صبح سپید ای دل؛
این گفته ی روحانی از علم یقین باشد.
ناگه ز حریم سرّ دستی به کمک خیزد
از اوج سما ار نه، در روی زمین باشد.
ای توده که رزمیدی با نام احد بر لب
وقت است نصیب تو یک فتح مبین باشد.
محصول فدای توست: درمانده کنون دشمن
این سنت سبحانی تا روز پسین باشد.
تا سایه ی آن عنقا پر سوی تو بگشاید
شام تو سحر گردد؛ روزت به ازین باشد.
چهری به فغان آمد از جور ستمکاران
شاید که دوای او دودی سحرین باشد.
برای مردم فلسطین
بیست و هشتم دیماه 1387
اتاوا