کاغذ در باد

نوشتن برای خبری است که در لابلای ورق خوردن کاغذهاست .  کاغذها مانع خبرها هم هستند.  کاغذها پیامشان را پنهان می کنند تا نوشته شود و ماندگار بماند  و در گیرو دارو هرج و مرج ، در انفجارها و خرابی ها ،  در تمام آبادیها و تمدنیا ، در حفره ها عمیق و سطحی ، تنها کاغذها باشند که پیام را می برند.  وقتی باد پاییزی در پیچ کوچه و خیابان  مارپیچ می تازد  کاغذ ها در برابرت از زمین برمی خیزند و تا سطح بی اعتنایی سقف ماشینها پر می کشند.  این باد بادآورده برگهای خشک پاییز را در بی خبری به هوا می برد و کاغذها همراهشان در باد می خرامند.  و بی آنکه بخواهند با خبرهاشان برمی خیزند و  همراه با باد بی آنکه بخوانیشان از راه می رسند و به پنجره های بسته پناه می بردند.  این کاغذها با خبرها چه می کنند. باد چه وسعتی است در آنها که بی قرار می گریزنند.  حتی روزنامه فروش هم می داند خبر در باد می رود و کاغذ روزنامه ها در باد جان می گیرند و کتابهای بسته بی هدف از صفحه ای به صفحه ای می تازند . و در این کاغذها اتفاقی آگاهانه می افتد که گویی  نمی خواهند با تو حرف بزنند.  گویی چیزی برای گفتن ندارند.  گویی برای کس دیگری برخواسته اند ، چه کسی در این بادها خبر این کاغذها را جستجو می کند.  این خبر چیست که از من می گریزد .   

اگر واقعیت روی کاغذ نوشته شده پس بسوی کیست که پر می کشد:

کاغذ فرمان بردار ، کاغذ سربزیر، کاغذ پاداش, کاغذ رسمی , کاغذ اسیر, کاغذ آزادی, کاغذ محکومیت, کاغذ پیمانها, خود را به باد می سپارد.  و تو خبرهای خودت را می نویسی و خبری را در کاغذی به اسارت می سپاری. این خبرها از وزش مارپیچ دستان توست که بروی کاغذ می ریزد و تو در لابلای باد کاغذها ورق خرده ای.
 

افشین بابازاده

29 مارس 2009

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!