در باره خانم رکسانا صابری بسیار گفته شده و با توجه به زمان وقوع رویداد و گذشت حدود دو هفته از وقوع موضوع، دو باره زنده کردن ماجرا چندان لازم به نظر نمیرسد ولی اگر در این مدت با صد ها مقاله و تفسیر موضوع مهمی از جلوی دیدگان همه گذشته و هیچ کس هم به آن توجه نکرده باشد، موضوع یک دیدگاه تازه پیدا می کند.
در مورد بازداشت رکسانا حرف و حدیث بسیارگفته شد و از جمله بازداشت او با امید تعویض با فرماندهان سپاه که در عراق دربند هستند و بعد از آزادی او همگی منتفی اعلام گردید و بعد آزادی رکسانا که واقعا بیگناه بود کسی بدنبال کشف حقیقت نگردید.
در تمام مدتی که رکسانا در اوین در بند بود بیش از چند عکس کلیشه ای آنهم با حجاب کاملا پوشیده منتشر نگردید. وقتیکه این دختر پس از آزادی وارد یک فرودگاه اروپائی شد و من چند قطعه از تصویر بدون حجاب او را دیدم به این نکته پی بردم که رکسانا دارای قیافه ای زیبا سالم و قابل اعتنا هست. او بمانن یک گل پیوندی واقعا زیبا هست. نوعی ملاحت ژاپنی و تلفیق با زیبائی ایرانی. بعد بیاد این افتادم که حادثه در کشوری اتفاق افتاده است که وزیر اطلاعات آن در موقع سفر به مشهد زیر پای یک مهماندار شوهردار هواپیما مینشئند و حالا با تطمیع و تهدید و هر وسیله دیگری او را از راه بدر میکند و بقول خودشان به “زنا” می پردازد و چون تاریخ مصرف بانوی فوق بسر می آید با گلوله ای خودش را از دست او راحت میکند و شروع به نوازش دیگران میکند. یا سعید امامی که در سونای نیاوران هر شب بساط لهو و لعب راه می انازد. این چند نمونه از هزاران جنایاتی هست که توسط ماموران کثیف وزارت ارشاد (!) اتفاق افتاده و لو رفته اند و مشت نمونه خروار است. حدس من آنست که رکسانا هم در دایره ای مشابه قرار گرفته و چون وا نداده است برای او پاپوش دوخته اند. وقتیکه رئیس پلیس یک شهر بزرگ با 6 فاحشه رسمی به آنصورت فضاحت آمیز گیر می افتد مطمئن باشید که بقیه ماموران هم از همان سنخ هستند. از ماموان بی وطن آدم فروش توقع دارید که رفتاری یک قدیس را داشته باشد. این ها بشدت کثیف هستند و هیچ نوع اخلاقیاتی را هم مراعات نمی کنند.