اصلاحات به معنای نوعی کمک رسانی به حکومت اسلامی پدیده ی تازه ای نیست. از فردای بنیانگذاری این حکومت عده ای از درون و بیرون حکومت به این نوع از کمک رسانی رو آوردند. در این میانه عده ای ضمن حفظ بیضه اسلام و حکومت اسلامی به دنبال ایجاد تغییر اتی سطحی و “سوپاپ اطمینانی” در حکومت بودند , که نمونه اند مهندس بازرگان و نهضت آزادی در یک سو و حزب توده در سوی دیگر. اگر بازرگان و نهضت آزادی و امثالهم با اعتفاد به اسلام جرات نزدیک شدن به بنیاد های فساد را نداشتند و می خواستند کار تغییر را از اضافه کردن کلمه “دموکراتیک” به جمهوری اسلامی آغاز کنند , توده ای ها با هالو پنداشتن آیت الله خمینی تلاش داشتند خط امام را به راه رشد غیر سرمایه داری بکشانند ودر نقش “کارمندان” حکومت اسلامی اصلاحات مورد نظر را بوجود آورند. اما دیدیم آیت الله خمینی چگونه بتدریج و حسابگرانه – و جنایتکارانه – به سراغ این دست از اصلاح طلبان کمک رسان رفت.
قصه ی این کمک رسانی اصلاح طلبانه ی سی ساله , سری دراز دارد. البته اصلاحاتی در ارودی “اصلاح طلبان کمک رسان به حکومت اسلامی و ولی فقیه” رخ داده است اما در اساس در بر همان پاشنه جا خوش کرده است که بود.
وحکایت همچنان باقی ست, جانشین آیت الله خمینی , یعنی آیت الله خامنه ای نیز بتدریج و حسابگرانه – و جنایتکارانه – به سراغ این دست از اصلاح طلبان کمک رسان رفته و می رود.
یایان تازه ترین نمایش
تاره ترین نمایش حکومت اسلامی , انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری این حکومت بود که سرانجام آیت الله خامنه ای , کارگردان نمایش ” انتخابات”, آنگونه که می خواست نمایش را به پایان رساند. خامنه ای و بیت اش, که نشان دادند سیاست ورزان ورزیده ای هستند, با مهارت و چربدستی در این نمایش از اصلاح طلبان حکومتی در داخل ودر خارج از کشور به عنوان سیاهی لشکرانی متوهم بازی ای هنرمندانه اما تراژیک گرفتند. نگاهی به این لشکر شکسته و خسته در خارج کشور وعکس العمل های عصبی و غلو آمیزشان بیاندازید تا به ابعاد توانایی این کارگردان خبره برای بازی گرفتن, حتی از بی استعداد ترین هنرپیشه ها پی ببرید.
اصلاح طلبان خارج از کشور
نام آوردن از این مجموعه ضرورت خود را ازدست داده است, در یک ماه گذسته آوازه گری و کمک رسانی های های اینان به حکومت اسلامی از طریق تارنماها ونشریه های شان در خارج از کشور, در بی.بی.سی, صدای امریکا, دویچه وله و ریز رادیو ها و تلویزیون های دیگر و حضور سبزشان در صفوف رای دهندگان در سفارت خانه های حکومت اسلامی شهره شهرشان کرده است. اینان دو دسته اند که در یک حزب, یکی دو سازمان , یکی دو محفل وباشگاه , یک اتحاد, تعدادی از تارنما های عمومی و شخصی, یکی دو رادیو و تلویزیون, و نیز به طور فردی, به کار اصلاح طلبی ی کمک رسان مشغول اند, و هنوز هستند, و خواهند بود:
1- تبعیدی نما ها: نمایش اخیر نشان داد بسیاری از تبعیدی ها, اپوزیسیون حکومت اسلامی نیستند. رسالت اینان لکه دار کردن پدیده ی تبعید و تبعیدی ست. در همین دوره ی بر گزاری نمایش “انتخابات” لکه های شان بر تارنماها, نشریه های خارج و داخل کشور, بی بی سی, دویچه وله, صدای امریکا به وضوح دیده شدند. هم اینان تبعیدیان را به رای دادن به مشروعیت حکومت اسلامی فرا خواندند و خود با افتخار رای دادن شان را جیغیدن. اینان تبعیدی و شایسته ی چنین عنوانی نیستند.
2- اصلاح طلبان مهاجر, بدلیل امکانات مالی و تبلیعاتی ای که کشور های هلند , انگلیس و…. در اختیاراصلاح طلبان مهاجر قرار داده اند, اینان بزرگترین نقش را در کمک رسانی اصلاح طلبانه و توهم پراکنی در رابطه با حکومت اسلامی , ایفا کرده اند. تردیدی نیست که این عزیزان ماموران معذور نیستند , آگاهانه وصادقانه انجام وظیفه می کنند . این مجموعه بزرگترین ضربه را متوجه اپوزیسیون خارج از کشور کرده است و دریغا به دلیل پراکندگی و ضعف جنبش اپوزیسیون حکومت اسلامی در خارج کشور , این جماعت ضرباتی بیش از این , و کاری تر به اپوزیسیون حکومت اسلامی در خارج کشورخواهند زد.
تحریم شایسته ترین گزینه
عدم شرکت در نمایش عوامفریبی و “جهان فریبی” حکومت اسلامی همراه با افشای این نابهنگام تمامیت خواه و اقتدارگرا درست ترین و شایسته ترین گزینه بود. تبعیدی نماها و اصلاح طلبان مهاجر پیش از هر انتخاباتی تحریم کنندکان را قلیل و بی تاثیر خوانده اند اما هنگام که به بیرون زمین بازی پرتاب شان کرده اند, شکسته و خسته و زخم خورده از توهم خویش, عامل شکست را تعداد “قلیل و بی تاثیر” تحریمیان و بایکوت کنندگان معرفی کرده اند. چنین برخوردی نا روا و نادرست است , و درست همان بر خورد حکومت گران اسلامی با تحریم کنندگان است .البته شگفت زده هم نباید شد ” اثاث خانه به صاحب خانه می رود”!
مسعود نقره کار