hbzadeh@btinternet.com
در جنگ آمریكا در ویتنام كه برای سالیان درازی ادامه داشت خشونتها و فجایع زیادی رخ داد. در طی این سالها هزاران هزاران نفر در جنگ جان خود را از دست دادند، قتل عامهای متعددی صورت گرفت، سرزمینهای زیادی زیر آتش بمبهای ناپالم سوخت، و تعداد بیشماری از افراد غیر نظامی در زیر آتش خمپارهها و بمبهای شیمیایی تلف شدند. اخبار و تصاویر مربوط به این جنگ در سطح جهانی انعكاس پیدا میكرد و دنیا را تحت تأثیر قرار میداد. ولی یك تصویر دنیا را در ماه ژوئن 1972 به خشم آورد. این تصویر دختری را نشان میداد كه از صحنه جنگ در حال فرار بود. هواپیماهای ویتنام جنوبی (متحد آمریكا) بر روی دهكده ترنگ بنگ بمب ناپالم انداخته بودند و این دختر 9 ساله در حالی كه داد میزد «سوختم، سوختم» با بدن سوخته و لخت و عور از صحنه فرار میكرد. در آن لحظه یك خبرنگار عكاس این صحنه را ضبط كرد. فردای آن روز، تصویر در سراسر جهان منتشر شده بود، و خشم جهانی را علیه دست اندركاران جنگ و به خصوص آمریكا برانگیخت. از همان روز نیز شمارش معكوس شكست آمریكا در این جنگ آغاز شد و سه سال بعد به انجام رسید.
البته در ویتنام فجایع زیادی رخ داده بود و هزاران كودك دیگر به سرنوشت كیم پهوك 9 ساله گرفتار شده بودند. آن چه كه مورد این دختر را استثنایی میكرد قدرت تصویر بود كه به گفته فردریك بارنارد آمریكایی، از هزار كلمه گویاتر است. حضور اتفاقی یك عكاس در لحظه فرار این دختر از آتش جنگ، همه چیز را تغییر داده بود. تصویر، عمق خشونت و سبعیت جنگ را نشان میداد: دختری 9 ساله كه كمترین گناه و نقشی در این جنگ و نبرد نداشت قربانی كاربرد اسلحهای غیر قانونی و خشن و مرگبار شده بود. او اكنون لخت میدوید و حتا از كوچكترین پوشش و حفاظی نیز برخوردار نبود. عریانی فیزیكی او در واقع استعارهای پر قدرت از فقدان حفاظ حمایتی او در جامعه بود. كودكی كه باید در هر شرایطی تحت حفاظ و حمایت قرار گیرد اكنون بی كس وتنها با بدنی سوخته در میان آتش و دود میدوید. تصویربردار البته او را بلافاصله به بیمارستان رساند و او از مرگ نجات یافت. ولی تصویر كار خودش را كرده بود. عمق وحشیت و سبعیت جنگ را در معرض چشم جهانیان قرار داد. تصویر در حافظه مردم جهان جاودان شد، در صدر اخبار تلویزیونهای جهان قرار گرفت و صفحه اول روزنامههای دنیا را به خود اختصاص داد. جهان علیه جنگ ویتنام بسیج شد و پس از آن دیگر هیچ چیز نتوانست ادامه این جنگ را توجیه كند. روز پس از 8 ژوئن 1972 كه این تصویر انتشار یافت، شكست آمریكا در این جنگ در افكار عمومی جهان رقم خورد.
در جنگی كه حاكمیت جمهوری اسلامی علیه مردم آزادیخواه ایران به راه انداخته فجایع زیادی رخ داده است. تاریخ 30 ساله حیات این نظام، قربانیان كمی نداشته است. آمار شكنجه و اعدام و قتل و ترور جمهوری اسلامی یكی از سیاهترین كارنامههای حكومتی جهان را به خود اختصاص داده است. گزارشها و تصاویر و ویدئوهای بسیاری نیز در باره این جنایات به جهان مخابره و منتشر شده است. در دو هفته اخیر نیز كه حركتی در سطح ملی برای مقابله با «كودتای انتخاباتی» رژیم حاكم به راه افتاده جهان شاهد و ناظر این وقایع است، و گزارشهای مربوط به سركوب علیه مردمی كه به صورت میلیونی به خیابانها آمده بودند در صدر اخبار جهان قرار دارد. اخبار مربوط به خشونتهایی كه پس از بیانات آقای خامنهای در نماز جمعه در روزهای اخیر به راه افتاده نیز به صورت گستردهای در رسانههای جهان بازتاب یافته است. ولی اگر قرار بود یك تصویر و فقط یك تصویر عمق جنایاتی را كه از سوی عوامل حكومتی علیه مردم ایران اعمال میشود بازگو كند، این تصویر نیز به همت تصویربردارانی كه در شنبه این هفته لحظه تیر خوردن و جان دادن ندا آقاسلطان را ثبت كردهاند فراهم شده است.
ندای 26 ساله گر چه با كیم پهوك 9 ساله ویتنامی فاصله سنی زیَادی داشت، ولی به همان انداره بیگناه بود و معصومانه قربانی خشونت عریان حاكم شد. او به گفته نامزدش گناهی جز آزادیخواهی و خواست «آزادی برای همه» نداشت. او البته تنها قربانی خشونتهای اخیر نبود. ولی حضور تصادفی تصویربردار در لحظات مرگ او، این صحنه را به قویترین شكل جاودانه كرد. این تصویرها بلافاصله در جهان انعكاس یافت. صفحات تلویزیونی همه فرستندههای جهان را پر كرد و زینتبخش صفحه اول غالب روزنامههای جهان شد. كمتر بیننده اخبار تلویزیونی یا خواننده نشریات جهانی است كه با تصاویر ثابت یا متحرك ندا در لحظه جان دادن روبرو نشده باشد. و كمتر كسی بود كه این تصاویر را ببیند و اشكی در گوشه چشمانش حلقه نزند و یا نسبت به مسببان مرگ او و عوامل استبداد و سركوب احساس تنفر یا خشم نكند. بیجهت نیست كه بلافاصله پس از نشر این تصاویر، لحن رهبران جهان تغییر كرد و حتا آقای اوباما كه تا كنون سعی كرده بود لحن نسبتا ملایمی در برابر رژیم ایران به كار بگیرد نتوانست خشم خود را فرو بنشاند و نسبت به این قتل فجیع احساس تنفر و انزجار نكند.
و به این ترتیب، ندا آقاسلطان به عنوان نماد جنبش آزادیخواهانه مردم و خشونتی كه از جانب نظام حاكم بر ایران اعمال میشود در سطح جهانی شناخته شد. چشم به خون خفته ندا همچون تن نیمه سوخته كیم، نظارهگر را بر جای خود میخكوب میكند و او را به داوری در باره آنچه كه بر او و هموطنانش رفته فرا میخواند. چشم دیگر ندا كه باز مانده است هم چون فریاد «سوختم، سوختم» كیم، جهانیان را مخاطب قرار میدهد كه برای پایان دادن به این كابوس وحشتناك كاری بكنند. و همان طور كه تن سوخته و فریاد كیم جهان را به تكان آورد و آغاز پایان جنگ ویتنام را رقم زد، بدون تردید، دو چشم خونآلود و باز ندا نیز جهانیان را به عمق فاجعهای كه در ایران گذشته و میگذرد آگاه میكند و آنان را به حمایت از مردم ایران وا میدارد. جهانیان اكنون بیش از هر زمان دیگر با نوع استبداد حاكم بر ایران آشنا شدهاند، و رژیم حاكم بر ایران بیش از هر زمان دیگر تنها و منزوی شده است. روند انزوای سیاسی هرچه بیشتر نظام حاكم بر ایران از سوی جامعه بینالمللی آغاز شده است، و در مقابل، بدون تردید حمایت جهانی از مبارزات دموكراتیك مردم ایران رو به فزونی خواهد گذاشت.
ندا آقاسلطان یكی از دهها نفری است كه طی این روزها قربانی خشونت عریان و سبعانه رژیم حاكم شدهاند. او نه اولین و نه احتمالا آخرین قربانی خشونتهای اخیر بوده است. قتل او میتوانست همانند دهها نفر دیگر بدون این كه بر روی دوربینی ثبت شود اتفاق بیفتد. ولی حضور تصویربردارانی، كه خوشبختانه در عصر انقلاب ارتباطات كم نیستند، مانع از آن شد كه او گمنام قربانی شود. اكنون جنبش دموكراتیك مردم ایران نماد تصویری خود را یافته است. این تصویر ممكن است همان اثری را بر جنبش مردم ایران بگذارد كه تصویر كیم پهوك 9 ساله در سال 1972 در جنگ ویتنام گذاشت. یعنی كه آغاز پایان نظام خشونت و استبداد حاكم را نوید بدهد. این آغاز البته با سیاستهای حاكم و به خصوص اقدام كودتایی آقای خامنهای و سخنان او در نماز جمعه این هفته كلید خورده است. ولی نماد تصویری آن در سطح جهانی با صحنههای فراموش ناشدنی قتل ندا تجلی خواهد یافت. اكنون فقط مردم ایران نیستند كه برای پایان دادن به استبداد حاكم به مبارزه برخاستهاند. جامعه جهانی نیز این سرانجام را انتظار میكشد و بیش از هر زمان دیگر با آرمانهای مردم ایران همسویی خواهد كرد. See the original with pictures in Iran Emrooz : http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/18505/