اگر هیچ کس نداند درین مملکت چه میگذرد، شما میدانید

آقای هاشمی رفسنجانی

انقلاب ایران در یک نقطه‌ی بدون بازگشت قرار گرفته. ایرانِ پیش از خرداد برای همیشه رفت به گونه­ای که نه در پایین، مردم خیابان، و نه در بالا، محافل حاکمه، ایران پیش از خرداد دیگر بر نمی‌ گردد. و امر تازه‌ی دیگر اینکه، جدا از بحران عمیق در بالا و پایین جامعه، امروز مردم ایران یک رهبر دارند (با “رهبر کودتا” اشتباه نشود). و هیچ چیز این رهبر، آقای موسوی، نه “مقدس” است ،نه “مطلقه” و نه “تحمیلی”. ایشان دیروز، هرچند محبوب، ولی فقط یک “کاندیدا” بودند، و امروز تنها به دلیل مقاومتشان در برابر “رهبر” و “مجری” کودتا به رهبر یک جنبش سراسری مردم­سالاری در کشور تبدیل شدند.

اگر به تاریخی بودن لحظه و سمت حرکت آن شکی داشته باشید توجه­تان را به یک فتوای آقای منتظری جلب می‌کنم.

من سال‌هاست به آقای منتظری ارادت ویژه­ دارم. خاطراتِ زندان رفقای بسیاریم حکایت از مبارزه‌ی خستگی ناپذیر ایشان برای جلوگیری از شکنجه‌ی زندانیان سیاسی دارند. هرگاه که نمایندگان آقای منتظری به زندان می‌آمدند، شکنجه­گران با هراس سعی می‌کردند که همه‌ی آثار شکنجه را پاک و حتی بخش‌هایی از زندان را کلاً پنهان کنند. آقای منتظری بهای این مبارزات را که در سکوت ولی بدون توقف ادامه می‌دادند پرداخته­اند.

در حالیکه بسیاری از روحانیون ترجیح داده­اند سکوت کنند آقای منتظری بار دیگر نشان دادند که در برابر آنچه که ایشان وظیفه‌ی شرعی و انسانی خود می‌دانند، سارش نمی‌کنند. خود این امر که اکثریت روحانیون بجای اینکه فوری از “رهبر” (کودتا) دفاع کنند، سکوت اختیار کرده­اند، یکی از شواهدی­ست که برگ تازه­ای از تاریخمان نوشته می‌شود. حتی روحانیون محافظه­کار این تغییر تاریخی را لمس کرده­اند و نمی‌خواهند نامشان درکنار نام کودتاگران و “رهبرشان” نوشته شود.

فتوای آقای منتظری نکات زیر را روشن می‌سازد:

شما، چون هر ایرانی دیگر، موظفید کودتا را افشا کنید.

حکومت ناشی از کودتای خرداد نا مشروع است.

بی­عملی به بهانه‌ی بی­خبری از این ظلم و خونریزی قابل پذیرش نیست

اگر هیچ کس نداند درین مملکت چه می‌گذرد، شما می‌دانید. به زبان دیگر، آقای هاشمی، شما آخرین کسی هستید که می‌توانید بگویید “ولی من نمی‌دانستم”. (خود شما چهار سال پیش قربانی تقلب انتخاباتی همین گروه شدید)

فتوای آقای منتظری امروز همان اعتبار و نقش تاریخی را دارد که فتوای آقای خمینی در اوائل انقلاب.

دیروز این “رهبر” بود که به همه فهماند که این ایشان هستند که پشت این داستانند و مسئله مسئله‌ی اقای احمدی نژاد نیست. و امروز این همان “رهبر” است که احتیاج به کسب اعتبار دارد و گدایانه بر در شما می‌زند.

این سال‌های گذشته کمتر سخنرانی‌تان اهمیت تاریخی سخنرانی جمعه‌ی آینده‌ی شما را داشته.

آقای هاشمی، موضعی که “نه سیخ را بسوزاند و نه کباب را”، در نماز جمعه‌ی این هفته برای مردم قابل قبول نخواهد بود. زمان تنگ است و کودتاگران به کار. چند روز دیگر در مجلس شورا مراسم رسمی تاج­گذاری “مجری کودتا” برگزار خواهد شد.

حضور شما در صف مردم و حمایت شما از فتوای آقای منتظری تردید بسیاری از محافظه­کارانی را که هنوز منتظر گردش نهایی وزش بادند را پایان می‌دهد و “رهبر کودتا” را بیشتر تنها می‌گذارد. حضور شما، لیک، به صراحت یا با سکوت مجرم، در صف کودتا ضربه­ای گران خواهد بود به مبارزه‌ی مردم­سالارانه‌ی میهنمان. گزینه‌ی دوم شما را نیز کودتاگر خواهد کرد.

فردا جمعه، شما در صف کدام روحانیون به تاریخ خواهید پیوست؟ آقای منتظری یا فضل­الله نوری؟ انتخاب با شماست.

چه با شما و چه بی شما، آقای هاشمی، مردم ایران بزودی خاکشان را آزاد خواهند کرد.

با احترام
روز قبل از جمعه!
مرداد ۱۳۸۸

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!