سهرابها را کشتند ندا ها را بخاک و خون کشاندند آخر رستم تو کجایی؟

سهرابها را کشتند ندا هایت را کشتند آخر رستم تو کجایی؟

بیایید مشگلات را دوستانه و خردمندانه حل کنیم و نه اینکه جوان بیگناه بسیجی و یا سپاهی را در برابر سایر جوانان و فرزندان ایران زمین قرار دهیم و تحریکشان کنیم که همدیگر را به خاک خون بکشانند. مساله دین و مذهب یک ماجری پیچیده فلسفی است. اگر تمامی فلاسفه و دانشمندان دور هم جمع شوند قادر نیستند که راز خلقت و هستی را کشف کنند و نمیتوانند به درگاه حضرت احدیت وارد شوند. تمامی این کره زمین و این کهکشان مثل مویی در برابر اقیانوس طوفانی است. ما با این ضعف خود که با مرگ روبرو هستیم که هستیم که به خود مغرور و دیگران را از زندگی ساقط کنیم. عظمت خدای آنقدر است که هر چه در وصف او بگوییم از نادانی ما است و تنها یک باور است. در برابر عظمت فضا کره زمین گردی و غباری هم نیست. ما از خاک و آب درست شده ایم و پس از مردن به همان خاک و آب باز میگردیم. آقایان علما و روحانیون پدران جامعه از فرزندان خود حمایت کنید و این درست نیست که خون این بیگناهان را و این جوانان تشنه دانش را بر خاک ایران زمین بریزید.

کشور ما بارها مورد هجوم قرار گرفته است از اسکندر مقدونی گرفته تا خلفای ظالم و بیدادگر اموی و عباسی و مغولهای آسیایی. چرا؟ برای اینکه همیشه یک مشت خود خواه و عیاش و مال پرست و تشنه قدرت بودند که میخواستند که دیگران را برده و بنده خود بسازند. وحدت را از بین بردند منتقدین را نابود کردند و جوانان را کشور را بخاک و خون کشیدند تا کشور مرزبانان قوی نداشته باشد. اگر پادشاهان و روحانیون با مردم بهتر بودند مسلم است که در موقع حمله اسکندر مردم از پادشاه خود دفاع میکردند. و وحدت و یک پارچگی شاید میتوانست جلوی حمله بیگانگان را بگیرد. اگرپادشاهان ساسانی ویا هخامنشی به ملت خود خوب رسیده بودند وعوض جنگهای بی حاصل و آزار مردم و گرفتن مالیاتهای سنگین و عیش ونوش و بی عاری به ملت رسیده بودند شاید اسکندر نمیتوانست قهرمانان ایران را به زمین بزند. شاید اگر خسرو پرویز عوض غرور و بی حرمتی با مسلمانان ساخته بود شاید میتوانست کشور را نجات دهد کما اینکه بعضی از پادشاهان محلی توانستند قسمتی از ایران کهن را از دست شمشیر کشان مغول نجات دهند. همیشه هم که زور بازو و قدرت جنگی کار ساز نیست بلکه بعضی وقت ها بایست با سیاست و عدالت مشگل را حل کرد.

نوجوانی را که شما مسلح میکنید و تحریک به قساوت آیا این کار یک کار الهی است؟ مگر همه همین روسای کنونی ایران در دوره قبل کنار گود نبودند. و اگر زندانی نبودند و یا شکنجه نشده بودند کارهای مهمی هم نداشتند. این ملت ایران بود که با دادن خون و مال خود قیام کرد و شما را از زندانها رهایند و مقام و منصب و قدرت و ثروت بی حد بخشید. آیا این سزاوار است که ملتی که شما را از زندانهای شاه رهانید و وی را گریان از خانه و آشیانه بیرون کرد و دربدر کشورها نمود حالا شما بچه های همین ملت را بخاک و خون بکشید. چه فرق میکند چه بسیجی و چه سپاهی و چه هر جوان دیگر.

دانشجوی دانشگاهی که فقط با اسم مسلمان است و نه میتواند قران را بخواند و نه میتواند آنرا ترجمه کند و یا تفسیر نماید( باسثنای آن گروه از دانشجویان بسیار با هوش و یا آنان که درس قران ویا عربی و ادبیات عرب و یا رشته های نظیر آنرا خوانده اند. منظور من دانشجویان معمولی هست که تنها با اسم مسلمان هستند و نمیتوانند اسلام را درک کنند و یا در محاوره با یک مثلا مسیحی درمانده میشوند. من مثالهای زیادی دیده ام) جوانان ما در حال یادگیری هستند و نبایست آنان را در حین دانشجویی و تحصیل مضطرب ونگران کرد. برای جوان بایست کار و دانشگاه ومسکن فراهم کرد نه اینکه به او اسلحه داد وتحریکش کرد و به جان جوان دیگر انداخت. این کار بسیار زننده است. شما که با داشتن ثروت و قدرت توانستید همه گونه وسایل تحصیل و تفریح را در اخیتار آقا زادگان خود بگذارید و آنان را به ثروت ومکنت رسانیدید چرا سایر جوانان را فراموش کردید که آواره کشورهای دیگر شدند و یا اگر در ایران ماندند به آزادی که میخواستند دست نیافتند.

جوانان ایران نبایست که به مشروب و اعتیاد پناه ببرند مگر شما علمای اسلامی با داشتن آن همه پشتوانه علمی وعظمت فرهنگ و تمدن خیره کننده اسلامی نمیایست با صرف ثروت و سرمایه بی نظیر ملی ما به جوانان فرصت بالندگی میدادید. آیا این هم باز تقصیر شاه و درباریان فاسد او است؟ با انحصاری کردن قدرت و با اعدامهای عجولانه و پاکسازیها و کشتار بی سابقه صدام را به ایران دعوت کردید. در صورتیکه با آن عشق و علاقه ای که ایرانیان بشما و اسلام نشان دادند و بقول خودتان نود نه در صد بشما رای دادند و خون و مال خودشان را در راه شما نثار نمودند به نظر یک ناظر بیطرف هیچ خطری شما را تهدید نمیکرد. زیرا شما نه با کودتا بلکه با انقلاب به قدرت رسیده بودید. این را شما هم بخودتان و هم به ملت ضرر زدید. مگر ارتش و سران آن اعلان بیطرفی نکردند و تسلیم خواسته ملت نشدند. ملت هم که سرجان خود را به شما هدیه کرده بود پس چه لزومی داشت که شما افسران و شاهین های پرواز ایران را نابود کردید و یک مشت جوان بی تجربه را جانشین آنان کردید. شما از انتقاد سازنده وخیر خواهانه هم وحشت به خود داشتید. مردم شما را میخواستند و بشما رای داده بودند هیچ احتیاجی نبود که دیگران را کنار بزنید و یا نابود سازند. میتوانستید از آنان استفاده هم به نفع خود و ایران بکنید. شما نود نه در صد مردم را پشت سر خود داشتید و آن یک در صد هم اکثرشان بی تفاوت و یا بیطرف بودند برای آن تعداد کم مخالف هیچ نگرانی نمیتوانست وجود داشته باشد.

ایران یکبار توسط کشور های همسایه تکه تکه شده است. دوباره آنرا ویران و تکه تکه نکنید منافع ایران را به منافع شخصی خود ترجیح دهید بگذارید نام نیکی از شما در تاریخ باقی بماند.

اسلام یعنی برادری برابری عفو تحصیلات برای زن و مرد و پیشرفتها علمی و معنوی. میلیونها ایرانی بیکار هستند و روی دریای طلای سیاه زندگی میکنند ولی با فقر و یا با دزدی و شیادی. میلیونها ایران در دام اعتیاد گرفتار شده اند و تحصیلکرده های ما هم که هر کس را به نحوی آزرده کرده اید. شایعه های گم شدن میلیارد ها دلار و شایعه بستن حساب آقازاده ها که حسابهای میلیارد دلاری داشتند. و فقر وبیکاری آیا همه اینها هم هنوز بعد از سی سال تقصیر محمد رضا شاه است یا رضا شاه و یا شاهان قاجار؟ بیایید حالا با دوستی و متانت مشگلات را حل کینم. جوانان آزادی میخواهند به آنان آزادی بدهید. صافی انتخابات را بردارید. آقای احمدی نژاد در کارهای دیگر هم میتواند مثمر ثمر باشد. مگر همه ملت ایران بایست رییس جمهور و یا رهبر بشوند؟

بگذارید مردم نمایندگان خودشان را مستقیم بدون صافی خبرگان انتخاب کنند . برای جوانان که همه آنان فرزندان روحانی شما هستند یک آیته خوب بسازند. ایران و اسلام را سربلند سازند نه اینکه همه جا با تف تف سایر ملل روبرو باشند.

آقایان رهبران این مردم شما را میخواهند و بشما رای داده اند و حاضر شدند که همه گونه فداکاری در حق شما ها انجام دهند به آنان برسید. مقام و پول و ثروت وشوکت رفتنی است. خود را در قلب آنان محبوب سازید. جنگ و نفرت و آدم کشی در یک خانواده بزرگ که شما پدر روحانی آن هستید کاری پسندیده نیست.

بزرگی و سرفرازی و فروتنی ز گردن کشان خوب است نه از بیچارگان. با یک رای گیری و رفراندوم همه شایعات را برطرف کنید. با دوستی و محبت روحانی و با منطق و استدلال مشگلات را برطرف سازید. شما ها روحانی هستید بایست به روح و قلب مردم توجه کنید نه به ظاهر کار.

با تکرار انتخابات آقای احمدی این بار بیش تر از شصت و سه در صد رای خواهد آورد و برای رهبری هم اگر به رفراندوم احتیاج باشد باز شما برنده آن هستید. هیچ احتیاجی به اینهمه برخورد های غیر ضروری نیست. به این وسیله از کشت وکشتار ملتی که اینهمه خسارات جنگ را داده است جلوگیری خواهید کرد. مردم نه توان یک جنگ دیگر را دارند و نه حوصله آنرا. بیشتر آنهاییکه من میشناسم و اعتقادهایشان را خوانده ام عقیده دارند یک کشمکش و یک جنگ داخلی دیگر که مطمین دست خارجی و منافع آنان هم در کار خواهد بود به نفع هیچ ایرانی نخواهد بود. از پرپر شدن بیشتر گلهای ایران و از پریشانی پدران و مادران داغدیده جلوگیری کنید فکر کنید که همه آنان همچون مجتبی والاگهر و آقا زاده شما هستند. بیایید مثل رستم قهرمان ایرانی باشید.

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!