پیشنهادی برای مقابله با اعترافات

خبرهای منتشر شده در رسانه‌های جمهوری اسلامی حکایت از آغاز پخش تلویزیونی “اعترافات” زندانیان دستگیر شده در ماجراهای بعد از انتخابات دارد. در بارۀ این شوهای تلویزیونی، تاریخچه و اهداف آن بسیار نوشته شده است و این یادداشت قصد تکرار آن‌ها را ندارد. اما در آستانۀ دور دیگری از این نمایش پیشنهاد مشخصی برای مقابله با آن دارم. در بیشتر موارد گذشته مطالبی که در مورد بی‌پایه و اساس بودن این نمایش‌ها عنوان شده از جانب زندانیان و یا متحدان سیاسی آنان بوده است. اتهام “جاسوسی” یا “وابستگی به اجانب” چنان سنگین و دارای تبعات ناگوار است که کمتر کسی جرأت همدلی با متهمان می یابد. تهدیدها و واکنش‌های نشان داده شده در برابر پیشنهاد آزادسازی زندانیان سیاسی از جانب رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام پرمخاطره بودنِ این عرصه را نشان می‌دهد.

ابتکار اعتصاب غذا در برابر سازمان ملل، که با حمایت جمع کثیری از دانشگاهیان و روشنفکران برجسته و صاحب‌نام بین‌اللملی روبرو شده، نقش صاحبان اندیشه در کارزار مدنی برجسته می‌کند. شاید برای صاحبان اندیشه در داخل ایران امکان حرکت مشابه وجود نداشته باشد ولی اکنون زمان آن است که این افراد علناً به فرایند اعتراف‌گیری و جنبه‌های مختلف آن بپردازند. دانشگاهیان، هنرمندان، روشنفکران، پژوهشگران باید درک کنند که این مصاحبه‌ها خفت و خواری دادن به اندیشه و منزلت انسانی است. تصاویر تکان‌دهندۀ کشته‌شدگان، زخمیان، کتک‌خوردگان و طیف وسیع اجتماعی و طبقاتی شرکت کنندگان در حرکت‌های اخیر جایی برای مصلحت اندیشی باقی نگذاشته است. جمهوری اسلامی برای ادارۀ امور روزمرۀ خودش به حضور این صاحبان اندیشه در عرصه‌های عمومی نیاز دارد. اعتراض این شخصیت‌ها به فرایند اعتراف‌گیری قطعاً موثر خواهد بود. بخصوص آن دسته از روشنفکران و هنرمندان و دانشگاهیان که مردم را به شرکت در انتخابات و رأی دادن به این یا آن کاندیدا دعوت کردند، مسئولیت مضاعف دارند. نامۀ کوتاه، عمیق و متهورانۀ خانم رخشان بنی‌اعتماد و اقدام دلیرانۀ آقای شجریان در مقابله با آن دستگاه دروغ و افترا درسی در برابر همۀ شماست.

شما مراجع فکری که قرار است تأمین‌کنندگان خوراک فکری کشور باشید، به ما بگویید در برابر این پدیدۀ شوم اقرار براثر شکنجه چگونه می اندیشید. در بحث سنت، تجدد، پسامدرنیسم، نئوکلنیالیسم، جهانی شدن، فمینیسم، عرفان، برابری، آزادی و …این مقوله را چگونه تبیین می‌کنید؟ شما هنرمندان به ما بگویید قهرمان شعرها و داستان‌هایتان که حسرت آخ را بر شکنجه‌گران باقی می‌گذاشتند، از کجا می‌آوردید؟ شما متخصصان محترمی که به عنوان کارشناس در برنامه‌های صدا و سیما شرکت می‌کنید، به ما دلیلی بدهید تا باور کنیم حرف‌های شما در باب شعر، موسیقی، فلسفه، ادبیات، و جامعه‌شناسی از جنس این شوهای تلویزیونی نیست.

شما کسانی که نگران تقلب در نظام آموزش عالی هستید، یادتان باشد این شوها بنیاد آن پدیده‌هایی است که شما در بین برخی دانشجویان و همکارانتان می‌بینید. شما گردانندگان انجمن‌های علمی کشور که با دیدن مطلبی جعلی در مورد حصور دکتر حسابی در فلان مهمانی رگ‌های گردنتان برافروخته می‌شود و یاد حفظ کیان علم می‌افتید، یادتان باشد نیمه‌شب به خوابگاه دانشجویان حمله شد و مجلس در مورد آن گزارش تهیه کرد و شما خواب بودید. کاری کنید که‌ وقتی در مورد صنایع هسته‌ای نظر می‌دهید باور کنیم از جنس این مصاحبه‌ها نیست.

سخن آخرم با کسانی است که ممکن است به سبب اختلاف فکری/سیاسی با زندانیان کنونی از دفاع از حقوق آنان ابا داشته باشند. مشخصاً روی سخنم را متوجه عزیزانِ کانون نویسندگان ایران می کنم که اعضایش طعم زندان، شکنجه، اعتراف، و کشتار را چشیده‌اند. دورباد از شما که ناسزا و ناروایی که برخی از این زندانیان در حق شما گفتند و کردند سبب شود قاطعانه به دفاع از حقوق انسانی آنان برنخیزید و علیه شکنجه و اعتراف‌گیری از آنان موضع نگیرید. سه سال پیش هنگام دستگیری رامین جهانبگلو نوشتم[1]:

“همه ی کسانی که در باب زندان و شکنجه سخن گفته اند باید بدانند در آن دستگاه قضایی برای رامین جهانبگلو هیچ چیز تغییر نکرده است. اگر بازجویان منسوب رییس جمهور اصلاح طلب توانستند با همسر سعید امامی معاون امنیت ملی کشور چنان کنند، باید نگران جسم و جانِ تمامی زندانیان سیاسی و از جمله رامین جهانبگلو بود.”
اگر نشان ندهیم حقوق بشر را نه فقط برای همفکران و همراهان خود بلکه برای مخالفان خود می‌خواهیم، کسی ادعای ما را جدی نخواهد گرفت. ‌مبارزه علیه شکنجه و اعتراف گیری نیازی به هم‌پیمانی و همرأیی سیاسی و نظری با زندانی ندارد.

[1] http://news.gooya.eu/politics/archives/047606.php

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!