با توام با تو از اشک و خشم و گریه
با من اما از نفرت حرف پژمرده
با تو اما از درد دل خفته
با من اما با هر یکی قصه
با هم اما از غم سرخی ایست
با تو اما از سرخی گل
با او اما از سرخی خون
با من اما از فقر دل سرخ
با ما اما از حرکت خون در دل سبز
با تو اما از از رستن نو در دل بحر
با من اما از گفتن از درد
با هم اما از حرکت رنگ و دیدن رعد
با ما اما ندآی صبح قشنگ