چشم تو با من
از حماسه ها میگوید
از اراده آرش
از روح سیاوش
چشم تو با من
به آینده مینگرد
به روزنه إی در زمان
به نوری ازبدی پنهان
چشم تو با من
از هنگامه میگرید
از سکوت و انتظار
از دو درد سنگین بار
چشم تو با من
به امیدها میخندد
به آرزو که میجهد در کوچه
به آن که دگر نیست بازیچه
چشم تو با من
از قلبها ندا میدهد
از زندگی پریده از خواب
از آزادی ندا و سهراب
اورنگ
August 2009