آیا براستی عشق و دوستی و محبت ها مرده اند؟ هنگامیکه روزنامه را میخوانیم و میبینیم که مردمان چطور بهم میتازند و همدیگر را میخواهند سر به نیست کنند. من فکر میکنم که تمامی احساسها و تمامی عشق ها و محبت ها مرده اند. وقتی میبینم که فرزندان پدران و مادران خود را در سن پیری رها میکنند و یا به خانه سالمندان میسپارند تا از دست آنها راحت باشند فکر میکنم که آیا تمامی زندگی ها شده بی احساسی و بیهودگی. مادری که جوانی و زیبایی خود را به پای فرزند خود ریخته است حالا که پیر و ناتوان شده است از خانه اخراج میشود و به خانه پیران تحویل داده میشود.
پدری که یک عمر برای شادی و سلامت و زندگی فرزند خود دویده است حالا که پیر شده به خانه دیگری فرستاده میشود. آیا هیچوقت خودتان را بجای کسی گذاشته اید که در این شرایط قرار دارد؟ و یا با بی تفاوتی شانه ها را بالا انداخته اید که بمن چه . آیا در روزنامه خوانده اید که در اثر مشگلات انتخابات حدود تا بحال هفتاد و دو نفر کشته شده اند؟ میدانید که چه بر سر پدر ومادران این افراد گذشته است؟ آیا خود را بجای پسر و یا دختر جوانی که هنگام عبور از یک خیابان دستگیر شده است گذاشته اید که بایست چه شرایط سخت و دردناکی را تحمل کند. آیا فکر کرده اید که یک پسر جوان در زیر تازیانه های ظلم چه میکشد؟
آیا هیچ فکر کرده اید که یک پسرک و یا دخترک تنها در یک سلول زندان با یک بازجوی خشن که از کتک زدن او ابایی ندارد و حتی میخواهد به او تجاوز هم بکند چه حالتی میتواند داشته باشد؟ آیا خود را جای پدر دختری گذاشته اید که با دستهای بسته و بدن آزرده و کتک خورده بدست مردی قوی هیکل لخت میشود تا به او تجاوز جنسی نماید؟ آیا بعنوان زن هیچ فکر کرده اید که یک دختر دوشیزه که حالا زندانی و دستگیر شده است چه حالتی دارد که در سن نوجوانی بایست مورد هجوم جنسی قرار بگیرد؟ تجسم اینکه یک مرد قوی و گنده با هیکل بی مصرف و شهوانی خود به دختری کتک خورده نوجوان میخواهد تجاوز کند به آن عروسک پدر چه حالتی دست میدهد. که مرد با آلت بلند و برجسته خود به دخترک مظلوم حمله میکند و آنرا با خشونت به لای پاهای او میفرستد و دختر بیچاره دست بسته را به خاک و خون میکشد؟ آیا هیچ حیوان نری در طبیعت اینکار را با حیوان ماده دیگری انجام میدهد؟
راستی که ما بایست از انسان بودن خود و داشتن چنین هیولا هایی بنام انسان شرمگین باشیم. این دختران فرشته روی که بدست این دژخیمان افتاده اند ممکن است روزی دختر خود شما باشند. اگر جلوی ظلم گرفته نشود همگانی خواهد شد. و دیگر این یک رسم میشود که به زنان زندانی بایست حمله های جنسی هم کرد. آیا این اسلام ناب محمدی است؟ آیا فکر میکنید با سکوت و بی اعتنایی به قربانیان فرزندان دیگر در امان خواهند بود؟ آیا برای چندین روز بیشتر حکومت بایست خون جوانان بی گناه ریخته شود و روح آنان در هم کوبیده گردد. آیا میدانید که مختار ثقفی با شمر و همراهانش چه کرد؟ آنان را در دیک های بزرگ پخت زنده زنده و یا شقه کرد. درست است که سیستم مردم را به بی تفاوتی سوق میدهد تا ظالمان دستهای باز داشته باشند و مورد مواخذه مردم واقع نشوند ولی همین مردم هم ممکن است بعد از قربانیان آنان باشند. جوانان و دخترانی که بایست مورد حمایت واقع شوند به قتلگاه ها فرستاده میشوند. فکر میکنید که فرزندان شما در امان خواهند بود؟ بایست همه انسانها با هم علیه ظلم متحد شوند و ریشه آنرا برای همیشه برکنند. متاسفانه اشخاص بی تفاوت چشمان خود را بسته اند و حقایق را مثل دیکتاتور ها نمیخواهند ببینند.
آنان نمیخواهند ناراحت واقعه ها شوند و میخواهند در بی خبری بسر ببرند. تا اینکه شتر در درب خانه خود آنان بیتوته کند همه چیز برایشان خوب و عالی است. آنوقت که نوبت آنان است ناله ها سر خواهند داد. درحالیکه دزدان و بی شرفان در کمین نشسته اند چطور میتوان خوش بود و مثبت فکر کرد؟ آیا اینکه در ایران 70 در صد مردم زیر خظ فقر زندگی میکنند دروغ است؟ رهبری به یک مشت علیل و بی سواد و معتاد و آواره و بیکاره چه موهبت آسمانی است و رهبر هیچگونه مسولیتی حس نخواهد کرد. معاویه در حالیکه مردم از گرسنگی و بیچارگی در فغان بودند در حرمسرای خود با زنان زیبا روی به معاشقه مشغول بود او مثلا رهبر مسلمانان جهان آن زمان بود. رهبری معاویه برای اسلام چه دردی را میتوانست دوا کند جز ستم و دزدی و هیزی. و تجاوز به مال و ناموس مردم و گرفتن و به اسارت بردن دختران آنان در حرمسرای های خود. ایکاش که عشق و محبت دوباره زنده میشدند و بشر با مهر و محبت با هم زیست میکرد نه با خشم وجنون و بی تفاوتی و بی انصافی. به امید روزهای بهتر و با صفا تر.