زنجیری ازسرودههای خلیج پیوسته فارس

ببین این شگفتی که دهقان چه گفت
بدانگه که بگشاد راز از نهفت
به شهر کجاران به دریای پارس
چه گوید ز بالا و پهنای پارس : فردوسی

سحابی قیرگون بر شد ز دریا
که قیر اندودشد زو روی دنیا
خلیج فارس گفتی کز مغاکی
به دوزخ رخنه کرد و ریخت آنجا
به ناگه چون بخاری تیره و تار
از آن چاه سیه سر زد به بالا
علم زد بر فراز بام اهواز
خروشان قلزمی جوشان و دروا
طبیعت خنده زد چون خنده‌ی شیر
زمانه نعره زد چون غول کانا
زمین پنهان شد اندر موج باران
که از هر سو درآمد بی محابا
خروشان و شتابان رود کارون
در افزوده به بالا و به پهنا
رخ سرخش غبار آلود و تیره
چو روی مرد جنگی روز هیجا
ز هر سو موجها انگیخت چون کوه
که شد کوه از نهیبش زیر و بالا : ملک‌الشعرای بهار

خلیج فارس چشم‌انداز زیباست
افق باز آسمان تا هست دریاست
شمالش ساحل ایران زمین است
از آغاز زمان تا هرچه فرداست
خلیج فارس ما را مرزبان است
بر امواج بلندش دیده بان است
اگر دشمن کند آهنگ ایران
به هر موجش هزار آتشفشان است
خلیج فارس تا موجش جهیده ‌ست
جهان تنها بدین نامش شنیده ‌ست
خلیج فارس یک نام از دو بخش است
که تاریخ این دو را درهم تنیده است
خلیج فارس شهد است و شرنگ است
زلال و آبی و فیروزه رنگ است
بروی دوست آغوشش گشوده ست
برای دشمن امواجش نهنگ است
خلیج فارس سدّی استوار است
به هنگامان حریف کارزار است
به بوی بازْ رستاخیز ایران
دلش چون موج‌هایش بی‌قرار است
خلیج فارس در دل قصه‌ها داشت
چه مرواریدها پرورد و انباشت
کنون در ساحلش باغ بهشت است
که سرو نیکنازش قامت افراشت
خلیج فارس را دارم درودی
درودی گرم همراه سرودی
اگرچه دورم از تو با دل تنگ
بمانی جاودان زان‌سان که بودی : نعمت آزرم

ای سرزمین من/ ای جان آ فتا بی روشن/ من ما ندگا ری مفهوم عشق را/ درذره ذره ی خاک تو یا فتم/ درقطره قطره ی آ ب خلیج فارس/ درسنگ سنگ قا مت البرز/ دربرگ برگ جنگل گیلان/ درموج موج سراسیمه ی خز ر/ درهرچه هست دیگر و دیگر/ ای سرزمین من/ گررد پای کینه ی اهریمن/ خاک تورابه زخم وپلیدی نشا نده است/ من قامت سلیم توراای همیشه سبز/ می شویم ازسر ا ندوه ، با اشک های خویش/ عاشق ترازهمیشه وشوریده ترزپیش/ من زخم های به گودی نشسته تورا/ بادست های جان می بندم ازسردرمان/ با آ ن نوارجا ودانه ی سبزوسفیدوسرخ/می پوشمت زچشم فروما یگا ن ننگ : پیرایه یغمایی

ا ی خلیج  آ بی و پیو سته  فا رس
همرهت نام خوش و برجسته فارس
ا ی خلیج  نیلی  و  نا می فا رس
ا ی نشسته  در کنا ر قوم پا رس
جا ی تو وا لا ترین حد  و مکا ن
در د ل  و در جا ن ما ایرا نیا ن
رونق ا حوا ل د نیا  بود ه ا ی
هرمزت  تنگه  گلوگا ه  جها ن
وصله ی ا صلی  مرز و بوم ما
غبطه ا ی  بر دشمنا ن شوم ما
ا ی خلیج نیلی  و نا می فا رس
چون زمرد می درخشد بر تو نام
تا که ایران هست و دنیا بر د وا م
نا م تو  پا یند ه هست و مستد ا م : د کتر منوچهر سعادت نوری

همیشه قلب_ من’ با یا د_آنجا ست / درون_ رگ رگ آن خا ک_ زیبا ست
که قوم_ آرین منزل بر آن سا خت / خجسته نا م_ ا یر ا ن ازهما نجا ست
د یا ری ‘ قا فله سا لار_ د ا نش /و رنگین پرچم ا ش ‘ پا ینده با لاست
همیشه یا د_من’ بر قلب_آنجا ست / که آنجا آسما ن’ صا ف ست و مینا ست
و تا سوی_ خلیج_ نیلی_ فا رس / کنا ر_ آن خزر’ دیرنده دریا ست
ندیدم بهتر از آن سرزمینی / و آنجا بهترین نقطه به دنیاست : د کتر منوچهر سعادت نوری

نگاه کنید به برخی‌ دیگر از سروده‌های مجموعه زنجیرها

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!