آبی از آب تکان خورد
مهوشی راز دلم برد
اینهمه غم به کجا برد
آنکه همه خون جگر خورد
این خواسته ناخواسته به ثمر برد
خورشیدی پشت ماه برد
کهکشان غصه ما خورد
نگاری بار دلم برد
شراب و صبر را به سر برد
اورنگ Oct 2009