برخورد تمدنها یا گفتگوی تمدنها. معیار چیست؟
در هنگامیکه بشر به این سرعت نمیتوانست به دیگر مکانها برود برخورد تمدنها هم کم وجود داشت. ولی اکنون که در عرض بیست ساعت میتوان از تمامی کره زمین دیدن کرد وضع فرق میکند.
هنگامیکه دوست مسلمان من برای تحصیل راهی فرانسه شد با من که در تهران بودم مکاتبه داشت. میگفت خوش بحالت که در ایران در دانشگاه قبول شدی. اینجا تمام زنانش فاحشه هستند. بدون ازدواج با هم رابطه جنسی دارند؟ دخترانشان اکثر بکارت ندارند و دوست پسر همراه با آمیزش جنسی دارد. اینها همه جهنمی هستند. کاش میتوانستم به ایران برگردم.
مدت سه سالی گذشت دوست من فریبرز وارد دانشگاه شده و پزشکی میخواند. این بار فکرش کاملا عوض شده بود. میگفت ببین امیر اینها که دوست پسر و دوست دختر هستند بهم خیلی وفادار و جدی هستند. مثل یک زن و شوهر واقعی باهم رفتار میکنند بهم خیانت نمیکنند. به هم احترام میگذارند و بعد از آمیزشهای جنسی به چشم حقارت بهم نگاه نمیکنند بلکه عاشق هم میشوند و روزی هم با هم ازدواج میکنند.
میگویند که شما شرقی ها فاسد هستید اخلاق ندارید با دختران با مراوده میکنید آنها را آبستن مینمایید و وقتی که عاشق شما شده اند آنان را ول میکنید و میروید؟ شما دزد عشق و ناموس هستید نمیشود به شما اعتماد کرد. شما فقط شهوت میخواهید از عشق همرا ه با لذت جنسی هیچ نمیدانید. ما با هم جدی هستیم و برای ازدواج و زندگی مشترک باهم رابطه برقرار میکنیم تا همدیگر را بشناسیم ولی شما فقط در فکر لذت جنسی هستید و بعد از مقاربت معمولا فرار میکنید.
فرییرز میگفت که دختر ها میگویند بیچاره دختران شما که بایست از ترس حمله های جنسی مردان وتحریک آنان بدن زیبای خلق خدا را بپوشانند. چیزی که خدا خلق کرده است شهوت ناک است بایست در گونی و برقه برود. دختران و زنان شما نمیتوانند ورزش کنند زیرا مردان شما تحریک میشوند. نمیتوانند شنا کنند زیرا آلات مردان شما بدون اراده صاحب آن سیخ و سفت میشود واز کنترل مرد خارج میگردد. از بس شما زن ندیده و دختر ندیده اید با دیدن ساق پای یک دختر شهوانی و دیوانه میشوید و میخواهید آلت محکم شده خود را به هر جا فر ببرید؟
پوست دختران و زنان شما و موی آنان نبایست که آفتاب را ببینند زیرا مردان شما با دیدن موی دختران آلت شق شده پیدا میکنند و بایست این آلت سفت شده را بهر جا فرو کنند؟ حتی حیوانان هم به زور بهم تجاوز نمیکنند ولی دختران و زنان شما وحشت دارند که حتی دوچرخه سواری کنند. تمامی دید شما به یک دختر و زن جنسی و شهوانی وغیر دوستانه وغیر عاشقانه است. سکس همراه با عشق خوب است ولی سکس برای شما جدا از عشق ودوستی است.
پسری میگفت که من نمیتوانم گربه را در گونی بخرم یعنی حاضر نیستم با دختری و یا زنی ازدواج کنم که با او سالها رابطه نداشته باشم و اورا در همگی موارد حتی در بستر عشق ندیده باشم. پس بکارت داشتن و یا نداشتن مهم نیست مهم این است که من واو با هم از نظر فکری و بدنی و جنسی مکمل هم باشیم.
باشد تا روزی هم ما به همه دختران و زنان چون خواهران مادران و دختران خود نگاه کنیم واجازه بدهیم که آنها از هیکل و زیبایی خود نفرت پیدا نکنند و با پوشش های غیر بهداشتی آنان را آزار ندهیم. بگذاریم که آنچه که خدا زیبا آفریده است به دیده تحسین و احترام بنگریم و آنان را آلوده به شهوت و بازیچه جنسی نسازیم.
به پسران خود تعلیم بدهیم که دختران را چون دوست و خواهر و همسر گرامی بدارند و از خیانت پرهیز کنند آلات تناسلی خود را پاک و سالم و بهداشتی نگه دارند و به آنان هم احترام بگذارند و در هر سوراخی فرو نکنند و برده آلت تناسلی خود نباشند.
هیچ زنی بدون دخالت یک مرد فاحشه نمیشود. این است که مردان ما هم نبایست فاحشه ساز باشند. دختران درمانده را برده جنسی و فاحشه نسازند. ایکاش ما هم مردان فاحشه نداشتیم و عشق با همبستری تنها امکان می یافت.
پس بطور کلی سنجیدن یک تمدن با معیار یک تمدن دیدن یک اشتباه محض است و کسی که اینکار را میکند فاقد علم و دانش است. زیرا تمدنها مطلق نیستند بلکه نسبی هستند. در پرده و خانه نشین کردن زنها و دختران جز بی حرمتی به خدای که سازنده آنان سات چیزی دیگر نمیباشد. کسی که خشم خود آلت خود و فکر خود را نتواند کنترل کند مشگل دارد وبایست این مشگل را حل کند.
بقول غربی ها اخلاق دروغین شما هیچ ارزش ندارد آن کاری که بر خودت نمی پسندی بر دیگران روا مدار. یک سلطان مستبد مثل ناصرالدین شاه قاجار که هشتاد زن را در حرمسرای خود محبوس کرده بود. و بیضه های مردان بسیاری را در آورده بود که از زنان او محافظت کنند. آیا وقتی برای مملکت داری هم داشت. بیچاره امیر کبیر که بدست این نامرد زن باز ودیوانه شهوت و ثروت و خود خواه محض کشته شد. چون میخواست برای مردم کار کند. امثال ناصرالدین شاه ها هنوز هم فراوان هستند. میخواهند که بیضه تمامی مردان را بکنند و به تمامی زنان دست درازی کنند و و هر دختر باکره ای را تنها یک شب با خود داشته باشند او را حامله و روانه زندانی بنام حرمسرا کنند که خواجه گان بیضه بریده از آنان محافظت میکنند. دختران ما بجای بالندگی علمی و ورزشی و هنری بایست درون برقعه ها و چادر ها بپوسند و برای داشتن آلت زنانگی که خدای آن را خلق فرموده و داشتن هیکل زیبا به درون زندان حجاب بروند.
زنان و مردان مثل دو دست و دو پای انسانند زن و مرد مکمل هم هستند جدا سازی آنان برای پرورش آنان مضر است. آنان را از برداران و پدران خود جدا کردن اشتباه است تا آنان دست نخورده و مثلا پاک برای ارباب های زر و زور باکره باقی بمانند. کسانی نظیر ناصرالدین شاه ها. زنجیر های اسارت را پاره کنید. زن ومرد دختر و پسر بایست مساوی باشند و هر دو از تمامی امکانات علمی ورزشی و فرهنگی و هنری بتوانند با آزادی استفاده کنند. یک دونده زن با پوشش کامل چطور میتواند دونده خوبی باشد. خیس عرق خواهد شد و لباسها به تن او بو خواهند گرفت. یک دختر والیبال باز چطور میتواند با لباسهای سنگین در برابر دختران آزاد ملت های دیگر بازی خوبی ارایه دهد. بوگند عرق حتی خودش را هم ناراحت خواهد کرد دست و پا گیر بودن لباس به او اجازه بازی خوبی را نمیدهد. زن چه با لباس و چه بی لباس میتواند عشق و یا حس شهوت خواهی و کامجویی مردی را بر انگیزد. پوشاندن دختر ها و زنان هیچ درمانی برای تسکین و یا کنترل شهوت ویا عشق مردان نیستند. خودتان را گول نزنید و منصفانه قضاوت کیند. ما میتوانیم به یک زن کاملا برهنه به چشم پاک نگاه کنیم و از قدرت حالق تعجب کنیم و سر به آستان حضرت یزدان بساییم و میتوانیم از یک زن محصور در برقعه هم درخواست هم آغوشی بکنیم و یا شهوت ما را یک زن کاملا پوشیده اسلامی تحریک کند. تنها این ما هستیم که میتوانیم خود را و شهوت خود را کنترل کنیم نه زنان و خواهران و مادران و دختران بی گناه ما.