دین و ایرانیان

مسعود بهنود را از سالهای قبل از انقلاب به یاد دارم. پدرم روزنامه آیندگان میخواند و گاه گداری که در مورد مقاله تازه او با مامان صحبت میکرد، اسم مسعود بهنود را میشندم. سالهای بعد از انقلاب که دانشجو دانشکده فنی‌ بودم، این من بودم که مقالات او را میخواندام و با مامان و بابا در موردش صحبت میکردیم. سالهای اخیر هم نوشته‌هایش را از طریق وب لاگش دنبال می‌کنم. سی‌ و پنج سالی‌ است که نوشته‌هایش را می‌خوانم و به منطق، آرامش و تفکرش احترام میگذارم.

را که میخواندم، در آن جمله‌ای ذکر کرده بود که شاید بی‌ مانند باشد. برای منی که سالها است دین پژوهی می‌کنم و با تاریخ و فلسفه دست و پنجه نرم می‌کنم این جمله تمام آنچه بود که من به دنبالش بودم. “اسلام برای ایرانیان ظرفیت بزرگی‌ از تحمل ساخته است. به زبان دیگر به تولای اسلام بسیار کارها با ایرانیان می‌توان کرد که بی‌ آن نمی‌توان”. این همان تحملی است که ایرانیان از دیر باز به آن نیاز داشتند و دینی است که حاکمان برای حکمرانی میپسندیدند. از استبداد ساسانیان که موبدان زرتشتی را به بارگاه آوردند و برای اولین بار دین و سیاست را به هم آمیخت تا حال که جمهوری اسلامی چنین می‌کند. این افیون دین هم برای ملت لازم است که روزگاران را سپری کنند، بی‌ حس و کرخ باشند و به دنیای دیگر دلخوش باشند؛ هم برای دولت که هر آنچه می‌خواهد در این دنیا کند و امید دنیای دیگر به مردمش دهد. باشد که بیدار شویم.

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!