چرا ما متحد نیستیم و تقصیر از چیست و یا کیست؟

چرا ما متحد نیستیم و  تقصیر از چیست و یا کیست؟

موقعی که دانش آموز بودمی میدیدم که بچه ها گروه بندی میکنند  و هر گروهی گروه دیگر را قبول ندارد  و برای همه سوسه میآیند. مثلا بچه بقال  بچه کارمند را قبول نداشت و برعکس. هر کسی مجبور بود که بیک گروه وابسته بشود تا تنها نباشد و آزار  نبیند. انی موضوع همچنان ادامه داشت تا کارمند شدیم باز همان سوسه ها و ناراحتی ها بود. حسادت  چشم هم چشمی توقع های زیاد باعث اینکار هاشده بود.

اکنون هم که ایرانیان بسیاری از کشور خارج  شده اند باز همان حسادت ها و سوسه و خودبزرگ بینی ها و خود را عقل کل دانستن ها همچنان ادامه دارد. همه خودر عقل کامل و عقل کل میدانند  و دیگران را مسخره و چرت پرت گو میپندارند.

مشگل ما چیست و چرا در این موقعیت قرار داریم؟

آیا تلای سیاه نفت مشگل برای ما آفریده است؟ و خارجی ها طماع مارا بجان هم میاندازند تا نفت مارا غارت کنند و یا ارزان بخرند؟  آیا خود ما مقصر هستیم که هر روز شیفته یک ایسم  و یک راه میشویم و تعصبهای خرکی خودرا برپا میکنیم؟

تقصیر از بیسواد  و کم سوادی ماست؟ که براحتی آلت دست قرار میگیریم و دیگران از ما بعنوان یک آدمک سو استفاده میکنند؟  با بی احترامی به اشخاص و مسخره آنان میخواهمی برای خودمان شخصیت کاذب دست پا کنیم؟ اگر بکسی کمک نکینم مارا خیسس میخوانند و اگر دست و دلبازی کنیم مار ساده لوح تفیسر میکنند.  اگر دزدی و رشوه خواری کنیم برخی مارا زرنگ و دست پادار و برخی دیگر فاسد و رشوه خوار مینامند؟

اگر هرزه و دخترک باز باشیم گروهی مارا موفق  و گروه دیگرای مارا بدکاره میدانند و اگر چشم ودل پاک باشیم مارا بی عرضه مینامند؟

ما که عقل کل هستیم وما که خودرا از همه برتر  و بالا تر میدانیم ایا هیچ فکر کرده ایم که دیگران هم دارای تجربه ها  و معلوماتی هستند و میخواهند این معلومات را با دیگران در میان بگذارند و شاید از این تبادل فکرهای به نتیجه ای بهتربرسند.

ما نبایست از یک بچه چهارده ساله عقل یک مرد سی ساله لیسانس را متوقع باشیم.  و با نام مستعار به همه بتازیم.

آیا علت عقب افتادرگی ها چیست  منافع شخصی را به منافع عمومی ترجیح دادنها  حسادت و خیانت اگر به کسی احیتاج داریم او را به پایه خدایی میرسانیم و اگر احتیاج نداشتیم  واحیتاجمان برطرف شد اورا تا حد یک هیولا ی دیو هفت سر خار میکنیم.  برای استفاده های شخصی دین  و ملیت را حربه ای برنده میکنیم و وقتی به آنا احتیاج نداشیتم زیر دین و ملیت میزنیم. به عقاید ولو باطل اکثریت احترام  نمیگذاریم مگر اینکه از ترس باشد.  خودخواهی و دیکتاتور تراشی را برای خاطر منافع شخصی خود بکار میگیریم.

دریایی از مرد که مصدق پیروز است میگفتند ناگهان عقیده شان تغییر کرد. دریایی از مردم که  جاوید شاه میگفتند ناگهان تغییر مسیر دادند. وقتی  که ما دیکتاتوری میسازیم حتی خطا های او را هم جزکراماتش  میدانیم و بی چون چرا کورکورانه از او اطاعت میکنیم و هرکس هم که خلاف بگویدارو را لو میدهیم و باعث نابودیش میشویم.

آیا چشم طمع خارجی ها به نفت و سایر مواد معدنی ایران باعث اینهمه جار و جنجال شده است؟  آیا تبلیغات کوبنده اربابهای که کنترل وسایل ارتباط جمعی را دارند مقصر واقعی هستند؟ نداشتین تخصص و میهن پرستی و یا کمبود نیروی متخصص و یا انسانهای شستس وشوی مغزی شده و یا بیکاری و فساد باعث این دردی سرها شده است؟  یا نبودن اتحاد  و خود محوری ما؟ ما هرکس را که مخالف نظر ما باشد نمیوانیم تحمل کنیم و اگر بتوانیم میخواهیم اور ار نابود و مسخره کنیم آنهم با نامی مستعار که هیچ زحمتی برایمان درست نکند. بیایید با هم عادلانه رفتار کنیم و عقاید همیدیگر را لااقل گوش بدهیم و بعد بهاو حمله کنیم. آیا ما نمیتوانیم در محیطی دوستانه مشگلات را حل کنیم و همه کار ما بایست با داد و فریاد و جنجال و کشت و کشتارباشد؟ ما همه نخوانده ملا هسیتم و همه کاره ایم و همه چیز را هم خیلی خوب میدانیم و هیچکس را هم قبول نداریم.  آیا این درست است؟

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!