جنجال یا هو و خلیج پارس و مشگل تفرقه ها در ایران
سیستم غارتگر بین المللی از یکطرف تفرقه هایی وحشتناک در ایران پیاده کرده است که از تمامیت خواهی ها و تعصب های انسانهای خام کمال سو استفاده را میکند. از طرف دیگران غارتگران کوچک هم بفکر افتاده اند تا از این رهگذر از جنوب و شمال و غرب و شرق ایران امتیازاتی بگیرند. یاهو و گوگل وب سایت راه انداخته اند و در باره نام خلیج پارس امضا جمع میکنند لابد دو روز دیگر هم در باره شهرهای ایران و اسامی آن وب سایت درست میکنند که آیا باید مثلا شهر تهران تهران نامیده شود و یا الخرابه؟ خوب دوستان عرب و دوستان روس هم که در کمینگاه قرار دارند تا مشگلات داخلی و تمامیت طلبی ها و تفرقه افکنی ها خوب کارشان را انجام دهند.
راستی چرا ما وب سایت راه نمی اندازیم و عربها که تعدادشان از ما هم کمتر است دو تا دریا را بنام خودشان کرده اند بحر عمان و دریای عرب؟ یا مثلا چرا نام عربستان را به نام یک خانواده کرده اند السعود؟ آنان بکار ما کار دارند ولی ما آنان را آزاد میگذاریم تا هر کاری که دلشان میخواهد انجام دهند.
همسایگان شمالی که قرار دادهای سابق را زیر پا گذارده اند و همسایگان عرب هم که دندان تیز کرده اند تا میتوانند از ما امتیاز بگیرند و ما هم که مشغول زد خورد با خودمان هستیم و خس و خاشاک ها با هم درگیرند شاید منافعی بیشتر نصیب دشمنان و غارتگران بین المللی بشود. مرغ هم یک پا دارد.
دوستی به دوست دیگر پولی قرض دارد و دوست خاین برای پس ندادن پول قرض گرفته شده مرتب از کسی که به او کمک کرده بود و کارش را راه انداخته بود شکایت میکرد و کل دادگستری و کلانتری ها را با صرف پولی از همان پول قرض گرفته شده بجان وی انداخته بود از پول خودش برای آزار دادن وی استفاده میکرد. با دادن هدیه ها و چلوکبابها مردم گرسنه و تشنه را میخرید تا برای دوستی که به کمک او رفته بود مشگلات ایجاد کند.
حالا هم نفت بلای جان ما شده با پولش اسلحه میخریم و خودمان خودمان را هلاک میکنیم. حضرت امام راحل مرحوم میگفت خاک بر سر من که بخواهم از اعتماد شما استفاده کنم و برای خودم یا خاندانم امتیاز بگیرم. ولی بعد از ارتحال آسمانی او که رفت و به فرشته گان پیوست و همنشین خدا شد وهمانطوریکه نوشتند روح خدا به خود خدا پیوست برایش یک کاخ عظیم ساختند بعنوان مقبره و نمیدانم شاید میلیونها دلار صرف این بنای با عظمت شد. همه میگویند که پولهایی که صرف زیارت مکه رفتن و مخارج اضافی میشود و یا صرف ساختن مقبره های عظیم میشود اگر صرف مردم تحصیل و تولید کار میشد و به کار سازندگی میرسید اکنون ملت ما چیزی نظیر ژاپن بود یا لااقل در حد کره و یا چین ولی متاسفانه تفرقه غیرتهای الکی و تعصب نمیگذارد که مردم آب خوش از گلویشان پایین برود.
خانمی که یک مسلمان سفت و سخت و دو آتشه بود در اثر موقعیتهایی که به یک مثلا مسیحی تبدیل شده است او که قبلا با کمال تعصب از اسلامی که فقط نامش را یدک میکشید دفاع میکرد و میگفت که بهترین است و با کمال تعصب خودش را مسلمان میخواند و میگفت اگر خود حضرت رسول هم از عرض کبریا پایین بیاد و بگوید که دین دیگر درست است و یا بهتر من قبول نخواهم کرد. البته این قبیل افراد فقط یک اطلاع سطحی از دین دارند و با تعصب و احساسات ممکن است یک دین را قبول کنند و یا یک دین دیگر را کنار بگذارند. مسلم است که آنان معلومات عمیق از دین ندارند. بهر حال در اثر شرایطی خانم مسیحی شد حالا همان تعصب را در دین جدید دارد و میگوید همه مسلمانان به جنهم خواهند رفت زیرا دین واقعی مسیحیت را رها کرده به اسلام چسبیده اند.
متاسفانه همین تعصب های خرکی در هر دینی هست و گروهی اصلا هیچ دینی را قبول ندارند ولی برای گرفتن امتیاز خود را تابع یک دین نشان میدهند و از دین بعنوان یک حربه سو استفاده میکنند و سیستم بین المللی غارتگر هم مردم را بجان هم انداخته و با زد خورد و کشت و کشتارهای بیهوده آنان کشور را غارت میکنند.
آیا بسیجی از لبنان و فلسطین آمده یا هموطنان خودمان هستند. آیا این درست است که مردم و جوانان خود را در مقابل هم قرار دهیم و به برادر کشی بپردازیم؟ آیا در کشورهای پیشرفته هم مخالفان را میکشند و یا نابود میسازند؟
در دمکراسی مگر اقلیت با اکثریت میجنگنند تا پیروز بشوند؟ فکر نمیکنید کاسه ای زیر نیم کاسه است که کشورما را ویران تر کنند؟ آیا هیزم بیاری رادیوهای بیگانه را فراموش کرده اید؟ آیا کشته شدن میلیونها جوان ایرانی هنوز کافی نبود که در یک جنگ بیهوده از بین رفتند تا سلاحهای کارخانه اسلحه سازی بفروش رود و شرکت های بیمه حداکثر سود خود را با دریافتهای کلان حق بیمه بکنند.
کنار گذاردن تعصب و گوش کردن به کلام مخالف بهتر است یا کشتن مخالف؟ این همه خود خواهی فساد و دزدی و تمامیت طلبی به کجا خاتمه پیدا خواهد کرد؟ آیا این ثروت های عظیمی که در بانک های خارجی بعضی ها خوابانیده اند میتوانند از آنها استفاده کنند آیا فکر میکنید دولتهای غارتگر اجازه میدهند که شما از آن سرمایه های عظیمی که برده اید استفاده کنید. مگر صدام توانست از دوارده کاخ سلطنتی اش و میلیاردها دلار صرفه جویی شده اش استفاده کند.
همان گدایی که پادشاه شد و باز پادشاهی بر سرش فرود آمد ودر یک لحظه از گدایی به شاهی رسید مگر چه کرد. آنقدر دزدید و غارت کرد و خورد و بلع فرمود تا ترکید. این دو روزه زندگی به هیچ کس وفا نخواهد کرد آقایان غارتگر بدانید که حتی فرزندانتان هم شما را گرامی نخواهند داشت برای آنان سرمایه نامشروع پس انداز نکنید که همراه با ناله و نفرین است جگر گوشه گان شما ممکن است همه آن سرمایه شما را که سر به میلیارد ها دلار خواهد زد به قمار صرف عیاشی و اعتیاد مصرف خواهند کرد.
ثروتهای مشروع عاقبت ندارد که تا چه برسد ثروتهایی با اعداد نجومی و غیر مشروع؟ ایران و مردم ایران در خطرند شمال و جنوب ایران کسانی در کمین هستند تا امتیازهایی بیشتر و بیشتر بگیرند و قدرتهای بین المللی در تلاش هستند که از یک حکومت ضعیف و بدون پشتوانه غیر ملی وغیر مردم امتیازهایی بیشتر و بهتر بگیرند. جوانان ایرانی عوض کار و تحصیل و بالندگی در برابر هم قرار گرفته و به کشتن و زخمی کردن و کتک کاری با هم مشغول اند. کی در این وسط دلش به حال مردمی میسوزد که هم از داخل و هم از خارج در برابر ناراحتی ها قرار دارند. مسلم است که آقای دکتر احمدی نژاد هم دارای رای و حمایت مردمی هستند و همچنین که امام راحل مرحوم هم نود در صد مردم ایران را در پشت سرش داشت و تمامی رادیوها بیگانه از وی تعریف و تمجید میکردند و حتی وقتی اشتباهی هم میکرد آنان بجای تصحیح آن اشتباه آنرا تکرار میکردند و مردم هم دانسته و یا ندانسته همان اشتباهات را میگفتند زیرا عاشق آن امام راحل مرحوم بودند آنان شاه را نمیخواستند و میخواستند که توسط امام ایران را بهشت آزادی کنند و مردم ایران استقلال سیاسی و اقتصادی داشته باشند. امام فرمود آقای ارتشبد آیا شما نمیخواهید که آقای خودتان باشید؟
حالا چرا در میان همان طرفداران همان امام راستین اختلاف افتاده است؟ و از این اختلاف که استفاده و یا سو استفاده خواهد کرد. بسیجی ها پاسداران مردم عادی یا متعادان و کسانی که مجبور شده اند ترک وطن کنند یا خانواده های شهدا و یا معلولین جنگهایی که توسط دیوانه مثل صدام بر پا شد.
بهتر نیست که تمامیت خواهی ها و تسلط طلبی ها و ثروت اندوزیها و غارتها را کنار بگذاریم و همه با هم برای ساختن ایرانی آباد کوشش کنیم ما که همه نمیتوانیم رهبر و یا رییس جمهور باشیم و یا همه مردم که نمیتوانیم وزیر و یا وکیل بشویم. بیایید خود خواهی ها و تمامیت خواهی را کنار بگذاریم و با انتخاب اکثریت برای حکومت و اقلیت برای پیشنهاد دادن مثل تمامی کشورهای پیشرفته به این قتل ها و جنایت ها برای همیشه پایان بدهیم تا مسخره جامعه جهانی نباشیم و دزدان بین المللی هم دندانهای طمع شان را بکنند و مارا راحت بگذارند. آقایانی که میلیاردها دلار ذخیره مشروع و یا غیر مشروع کرده اید فکر نمیکنید که این مبالغ برای تا آخر عمرتان کافی خواهد بود.
آقای علی شریعتی دیدگاهی داشت و نیز آقایان نظیر وی مثل فخرالدین حجازی. ولی همه فراموش کرده اند که ما بایست نسبت به هم تساهل و تحمل داشته باشیم مگر دو برادر مثل هم فکر میکنند که ما بخواهیم تمامی مردم ایران را یکدست کنیم؟ آیا فکر میکنید که اینکار امکان دارد؟
فکر کنم با کنار گذاشتن خود خواهی و تمامیت طلبی و اندیشه انسانی و تحصیل و همفکری و همکاری بسیاری از مشگلات ما حل خواهد شد. متاسفانه اکنون ما ملعبه دنیا شده ایم و به عنوان یک دیکتاتوری از ما یاد میکنند. در صورتیکه آقایان میگویند که آزاد ترین کشور ها کشور ماست؟
اگر بخدا عقیده دارید بیایید که از ناراحتی ها خانواده داغدیده بکاهید و با دوستی و محبت مشگلات را حل بفرمایید. قدرت و ثروت برای هیچکس ابدی و پایدار نیست آنچه که میماند نام نیک است. میلیونها قدرتمند و ثرومند آمده اند ورفته اند ولی این نام سعدی است که بر تارک دنیا میدرخشد سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند.
یا صدها و هزارها پادشاه آمده اند ورفته اند ولی این کورش است که با یک لوح گلی نامش را تا ابد و برای تمام جهانیان بعنوان مردی بزرگ و مردم دوست و قابل احترام و انسان ثبت کرده است.
آقایان و خانم های طماع و فرصت طلب و تمامیت خواه فکر میکنید با داشتن ثروتهای نجومی مرگ از شما فرار خواهد کرد؟ آیا فکر میکنید که فرزندان شما بخاطر ثروتهای نجومی شما شما را بیشتر دوست خواهند داشت؟ ما با یک پشتوانه عظیم انسان بایست در این کشت و کشتارهای بیخودی و بیهوده سرگرممان کنند؟ آیا این منطقی است. کسانی که امروز ادعای قدرت وخدایی میکنند فردا ممکن است که مثل استالین توسط زهر ها سگ هار کش مسموم شوند؟
سوختن هیتلر در بیاد آورید که پنجاه میلیون انسان بی گناه را کشت ولی دامان خودش را هم گرفت و کشته و سوخته شد و محل اقامت زیر زمینی اش منفجر گشت. بخودتان بیایید و فکر آخرت را بکنید؟
مگر یک انسان مومن به یک دین احتیاج به میلیارده دلار در بانکهای خارجی دارد؟ مولوی به حاجیان میگفت که ای بی خبران کجایید کجایید محبوب در اینجاست بیایید بیایید. برای مردم کار کنید فکر کنید که همه جوانان فرزندان خود شما هستند مگر بین دختر شما و دختر دیگران فرقی هست چه بسا که دختر و پسر دیگران بشما بیشتر و بهتر محبت کنند.
آیا این همه جنگ جدل حاصل بی خبری نیست ؟ که گفته اند چون دورن پاک کنی حرم دیر یکی کعبه بت خانه یکی است یا می بخور منبر بسوزان مردم آزاری نکن. مزن بر سر ناتوان دست زور که روزی بیفتی به پایش چو مور؟
کشتن سی هزار بابی یا بهایی و کشتن و اعدام اخیر عروسان شیراز و دویست اعدامی دیگر آیا سبب فخر اسلام شد؟ آیا کشتن مخالفان به مردم کمکی کرد؟ آیا بردن آبروی دین و اسلام هدف کی میتواند باشد؟ آیا کسی که خودرا دیندار میداند بایست دزدی کند آدم بکشد؟ فساد نماید آیا اینکارها به نفع دین است؟
بیایید مذهب دوستی و محبت را پایه گذاری کنید که در آن همه جوانان با هم با دوستی و محبت زندگی کنند و به تحصیل بپردازند کارهای تولیدی کنند و برای همه افتخار و بالندگی بیافرینند.
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال. گرچه همه اینها توضیح واضحات است ولی بعضی وقت ها ما به شنیدن توضیح های واضحات هم احتیاج داریم زیرا که در بستر خود خواهی و غرور و تمامیت خواهی قرار گرفته ایم و داریم ادعایی میکنیم که انسانی دیگر نیست.
