برده و برده داری های کنونی و مدرن با روشهای تازه

برده و برده داری های کنونی و مدرن با روشهای تازه

 

شاید بعضی از انسانها اگر به موقعیت هایی دسترسی یابند به طرف بهره کشی و برده داری سقوط کنند. و شاید هم تعدادی به این مرض دچار نشوند. معمولا بعضی از انسانها تمامیت طلب خود خواه در حد بسیار بالا باشند و اگر چنین انسانهایی به مقامی و موقعیتی برسند همه نوع جنایت و خیانت را هم براحتی انجام دهند و مرض خود بزرگ بینی بیش از حد و یا جنون قدرت و دیوانگی دیکتاتوری گریبان آنان را بگیرندو فکر کنند که چیزی برگزیده و بالاتر از همه هستند و دیگران را بنده و برده خود فرض کنند و بخواهند عقاید خود و باورهای های خود را به عنوان یک اصل مسلم به همه مردم تا آنجا که میتوانند تحمیل کنند وخود را قیم مردم بدانند. درست مثل گذشته که در تحت شرایطی عده ای میتوانستند از انسانهای دیگر به عنوان برده و بنده سو استفاده کنند. حالا هم تقریبا وضع بهمان صورت است ولی مدرنتر.

 

شما بخوبی میدانید که شرکتهای عظیم با بودجه های و درآمدهای سرسام آور خود براحتی میتوانند که دنیا را به نحوی که بخواهنند کنترل کنند. و آنان براحتی از تعصب های بیهوده و جهالت های عمیق مردم سو استفاده میکنند. اکنون عملا دنیا از یک طرف در کوره جهل و نادانی میسوزد و از طرف دیگر سرمایه داران تریلیونی و یا میلیاردها با داشتن همه نوع وسایل و امکانان برای کسب منافع بیشتر از مردم بصورت برده سو استفاده میکنند. آنان با انواع کلک ها سرمایه های اندک طبقه متوسط را با تورم و ضد تورم می ربایند و با در اختیار داشتن وسایل ارتباط جمعی مردم را کلاسه بندی میکنند و به نوعی کاملا مدرن آنان را هدایت میفرمایند.

 

مثلا مسلمانانی که بدون داشتن هیج معلوماتی از دین دنباله رو عده ای میشوند که شاید به دین اصلا اعتقادی ندارندو تنها برای کسب منافع به تظاهر و جانماز آبکشی دست میزنند. مثالش را از قدیم میآوریم که بیشتر روشن است و مورد قبول هم هست. مثل همان یزید و ابوسفیان که برای داشتن زندگی بهتر و ماندن بر سر قدرت ظاهرامثلا مسلمان شدند. شاید آنان هرگز قرآن را نخوانده بودند و تنها برای سواستفاده از موقعیت به لباس مثلا مسلمانی در  آمده بودند. اکنون هم اکثر مسلمانان عملا یک اسم را یدک میکشند و مطالعه عمیق در دین و فلسفه آن نکرده اندو یک باور را بصورت یک اصل مسلم می پندارند. مثلا هرگز قرآن رابطور کامل نخوانده اند البته با معنی و درک آن. و آنان دنباله روی شاید کسانی باشند که از سادگی و ندانستن آنان نهایت سو استفاده را میکنند. بدین ترتیب آنان قربانی نادانی خود میشوند و بنام اینکه مسلمان هستند بدون داشتن اطلاعات وسیعی از دین و یا درک عمیق آن بازیچه عده ای قدرت طلب هستند که آنان هم برای کسب منافع خصوصی خود از نادانی آنان سو استفاده میفرمایند.

 

دوچیز است که مشگل را میتواند براحتی حل کند اولی همان دانش و بینش است که انسانهاباید یاد بگیرند و مطالعه داشته باشند و بطور کلی باسواد باشند بدون اینکه به دانش خود مغرور باشند بلکه بایست به گفته ها و اطلاعات دیگران هم گوش بدهند و یک نوع تساهل و باز بودن ذهنی داشته باشند. به عبارت دیگر به اصل نسبی معتقد باشند و بدانند که بقول بزرگمهر همه چیز را همه دان دانند یعنی با گسترش علم و دانش  معلومات ما در مقایسه با دانش گیتی شاید قطره ای از دریا باشد و اینکه بعضی از مردم با خواندن چند کتاب و یا داشتن یک مدرک تحصیلی خودرا عالم و دانشمند میدانند اشتباه است. که گفته اند که به آنجا رسد دانش من که بدانم که هنوز هم نادانم.

 

کسانی که خودرا علما فرض میکنند بایست بدانند که دامنه علم نامحدود است و گفته اند که زگهواره تاگور دانش بجوی یا میاسای زآموختن یک زمان. این یک طرف قضیه است و طرف دیگر آن مردمانی که هستند که بی نهایت حریص میباشند و برای استعمار دیگران هرنوع کاری را انجام میدهند این از یک دزدی ساده گرفته و یا از یک کلاهبرداری و سو استفاده از اعتماد شروع و  تا غارتهای حساب شده و برنامه ریزی شده میلیارد دلاری ادامه دارد. غارتگران در لباسهایی ظاهر میشوند که اعتماد عمومی را جلب میکنند و با برنامه ریزیهای گسترده مردم را غارت و از بین میبرند. با سواستفاده از باوری های دینی  نژادی و ملی آنان را بصورت آدمک و برده در آورده بسویی که میخواهند حرکت میدهند. گردانندگان این خیمه شب بازی سعی دارند که اصل بی تفاوتی و ظلم را جانشین انسانیت دوستی  همکاری  محبت و دانش اندوزی کنند.  در لابلای روزنامه مطالبی بیرون میآید که میتواند آموزشی هم باشد. میگویند که آمریکا برای از پا درآوردن روسیه در گذشته طالبان را علم کرد و یا به القاعده کمک های وسیع و آموزشی داد تا بتوانند در برابر کمونیست ها ایستادگی کنند در این وسط مردم ما در سرزمین افغانستان قربانی این سیاست شدند و برادر کشی بین آنان رواج یافت. داشتن سلاحهای مدرن غربی برای جنگ با روسیه آن زمان یک زندگی بسیار دردناک را برای ما بوجود آورد. کشمکش بین دو ابر قدرت آن زمان از ما قربانی های بیشمار گرفت. حالا همان کسانی که بصورت آدمک و ماشین های جنگی درآمده بودند دوباره بجان مردم افتاده اند. همه آنان قدرت و پول میخواهند و فساد و آوارگی از مزایای این قدرت طلبی و این تمامیت خواهی آنان است. این نوع برده داری مدرن هم اکنون هم بسیاری از مردم را در بیچارگی و فقر نگه داشته است. در حالیکه میلیادر ها در زندگی های افسانه ای بسر میبرند مردم عادی بایست تمامی فشار زندگی و بدبختی ها مربوطه را تحمل کنند. اختلاف طبقاتی عظیم و شکاف وسیع بین فقیر و ثروتمند از مزایای این نوع برده داری مدرن است و بدبختانه درست مثل زمان قدیم که کلادیاتورها را بر علیه هم وادار به جنگ و کشتار میکردند امروز هم مردم فقیر را بر علیه یکدیگر  تحریک میکنند و یا شرایطی بوجود میآورند که مردمان فقیر و متوسط هم با هم بد باشند و بهم ظلم وستم روا دارند و یا همدیگر راغارت و سر به نیست کنند. نمونه های جنگهای قومی  مذهبی و نژادی در دنیا است. پس از یک طرف حرص و آز و تمامیت خواهی و خود خواهی مشگل ساز است و از یک طرف دیگر هم نبودن دوستی و همکاری و کم دانشی مشگل را سخت تر مینماید. برو قوی شو اگر طعم زندگی خواهی که در نظام طبیعت ضعیف محکوم است.

 

همانطوریکه میبینیدستمگران با تکیه به اموالی که غارت کرده اند افرادی را استخدام میکنند که از اموال غیر مشروع آنان حفاظت نمایند و مردم دیگر را که خواهان حق خودشان هستند پایمال نمایند. آنان با کشتن تمامی عواطف انسانی زندگی را بر مردمان چنان سخت و تنگ میکنند که مردم حاضرند برای ادامه زندگی خودشان به راه های ناصواب هم قدم بگذارند. با فاسد بودن دستگاههای اداری و دادگستری و ترویج ظلم و فساد و بی تفاوتی براحتی بر جهان حکومت میکنند. در قصرهای افسانه ای زندگی میکنند و مردم عادی را بجان هم میاندازند و با حیله از شر آنان راحت میشوند وی ا آنان را بصورت آدمک های خود اجیر میفرمایند. نمونه های آن شیوخ مثلا مسلمان هستند که بجای خدمت به مردم و به مسلمانان آنان را به جان هم میاندازند. و یا با تفرقه و نفرت بین مسلمانان و سایر ادیان کیسه های خود را از تاراج منابع طبیعی پر میکنند. و مردم به نام اسلام سو استفاده و غارت می فرمایند. آیا واقعا کسانی که دیگران را به قتل غارت تشویق میکنند به خدا هم میتوانند ایمانی داشته باشند؟

 

تبلیغات دو سویه بر علیه مردم همچنان رواج دارد از یکطرف مردم غرب اکنون مردم خاورمیانه را بعنوان غارتگر  دزد تروریست فاسد و غیر قابل اطمینان میشناسند و مردم خاورمیانه هم غربی هارا کافر و غارتگر و فاسد میدانند و این نفرت دو سویه بهانه ای که شرکتهای غارتگر میلیارد ها دلار استفاده کنند. میگویند که آمریکا سالی حدود یک صد میلیارد دلار برای مثلا مبارزه با تروریست هزینه میکند. آیا با خرج عاقلانه این پول نمی شود حتی جلوی تروریست پروری را گرفت؟ به همین صورت سایر کشورهای هم مبالغی هنگفت صرف این بازی میکنند در صورتیکه ریشه تروریست که همانا ظلم و بیداد و کمی اطلاعات و دانش  و بیکاری و فساد است همچنان قوی و نیرومند است شاید هم واقعا هدف از بین بردن تروریستی نباشد بلکه شاید این هم یک دکانی است که تا بتوانند سلاحهای خود را بفروشند و شرکتهای عظیم بیمه و مواد مخدر و مواد منفجره کاسبی پر رونقی داشته باشند؟ وگرنه نفرت و ترس بین مردم عادی شرق و غرب چه مشگلی را حل خواهد کرد که هر روز به توسط وسایل ارتباط جمعی ترویج میشود؟ یک کارگر زحمتکش مثلا آلمانی یا آمریکایی با یک کارگر زحمتکش عرب یا ترک چه برخورد منافعی میتواند داشته باشد که بایست بر ضد هم تحریک و تشویق شوند؟ بقول معروف دعوا سر لحاف ملا نصرالدین علیه رحمه است و بس  و یا ؟

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!