کمونیستهای قدیمی حنجرههای قوی و حلقومهای عمیقی داشتند، و ظاهراً همچنان دارند. اون موقع، کیر خر استالین رو قورت میدادند و میگفتن، “خلال دندونه”. کیلو کیلو سنده کره شمالی رو میخوردند و میگفتند، “خاصیت داره”. خواهر و مادرشون رو دراز میکردند زیر دست و پای انور خوجه و میفرمودند که “ثواب کردیم”.
اما قورت دادن چلوکباب نیم متری خوارکسدهترین حکومت فاشیستی، دولت آدمکش و متجاوز، و سربازان گمنام امام شکنجه گران … دیگه حسابی ایول داره!
حاجی لنین داره تو مقبره بلورین وسط میدون سرخ مسکو مثل بید بخودش میلرزه. اونم تو گرمای چهل درجه تابستون. از اون دنیا تلگراف میزنه که، “رفیق عزیز، رفیقه محترمه … تو که حتی نماز نمیخونی … تو که اصلا حجاب نداری … تو که میگی مذهب افیون تودهها است… آخه به چه مناسبتی کاسه گدایی ورداشتی، دستمال یزدی واکس زدی، شکمتو گریس آلمانی مالیدی … که بری زیارت رفیق احمدی نژاد؟”
جندههای سیفلیسی شهر نو به تو شرف دارند، که دنبال اون بلیطهای مفت موس موس کردی و خودت رو فروختی به یه مشت آدم کش حرفه ای.
خر مگسی که از سنده سگ تو خلأ تپیده یک یهودی اسراییلی ارتزاق میکنه، به صد تا مثل تو “تحصیل کرده” خود فروخته، خایه مال تروریستهای اسلامی، کیسه کش ضد بشرترین ایدئولوژی تاریخ … شرف داره!
هنوز یه سال نشده که این مادر قحبهها مردم رو تو خیابون به گلوله بستند … هنوز یه سال نشده که با باتون به بچههای مردم تجاوز کردند …. هنوز هزاران هزار نفر تو زندونهای این شکنجه گران پلید دارند جون میدند … تو بدو بدو رفتی که بلیط مفت، هتل مفت و کباب مفت بخوری؟