نگا ه_ ما به روی هم به لغزید
دل_ ما بهر یکدیگر به لرزید
خدا بر ما غنای عشق بخشید
به سوی ما ، طلای مهر پاشید
ندا آمد ز کهنه جام_ جمشید
می سکرآور_ گلگون به نوشید
تو و من غرق_ شور و جذبه ی عشق
وهستی ، جامه ی زربفت پوشید
درآن هنگا مه ی نوش_ محبت
که خون ما ز عطر وصل جوشید
سحرگه ، واژه ی پیوند خواندیم
و کوچاند یم آن شب را به خورشید
دکتر منوچهر سعادت نوری
بر گرفته از مجموعه سرودههای زنجیرها
xxx