آ سما ن را دوباره می بینم
با م_ شب پر ستاره می بینم
موکب_ شب فروز_ پروین را
همچو صد گو شواره می بینم
در سرا پرده ی شب پاییز
نقش آ ن ماهپاره می بینم
چون فراق اش توان نه می دارم
چشم ورخ ، سوگواره می بینم
روزگاری عجیب در پیش است
عا لمی پر شراره می بینم
جای دشت شقا یق و نسر ین
سر به سر، شورزاره می بینم
باغ و بستان، اسیر بال کویر
کرکسا ن ، هرکناره می بینم
بهر فتوا و روضه و خطبه
واعظا ن ، صد هزاره می بینم
د ا نش ، آزادگی ، مروت را
خا لی از گاهواره می بینم
جنگ و تخریب و محو آزادی
در جها ن ، بیشماره می بینم
منوچهر سعا دت نوری
بر گرفته از مجموعه سرودههای زنجیرها
xxx