« نق نوستالژیک »

“ساقیا آب درانداز مرا تا گردن
که اندیشه چوزنبوربود، من عورم”
(مولانا)

خنده هایت
هنوز سبکسرانه شاد
اما دردلم شورنمی انگیزد

آسمانت شاید هنوز آبی
گرچه این دود سیاه
ماسیده بر دیدگاه من

کوه تاج برفی
هنوزهم درافق
اما بس دورتر
وزانوان من
هنوز مشتاق رفتن
اما بس خسته تر

کوفته تبریزی مادر
هنوزخوش عطرو بی نظیر
اما جای ترشی درکنارش
طعم تلخ دست های لرزان اوست

دلم
صدای خش خش شاخه های چنار
برسقف اتوبوس دوطبقه
را می خواهد
و
فوتبال گل کوچک
در زمین خرابه محله

نگاه گریزان او
درکوچه های برفی

دوغ دوریالی مش یدالله

شلواری که
آقای ویکتوری
اتوشویی سرکوجه
با پنج ریال
خط چاقویی می انداخت
ولای کاغذ برش می پیچید
و
شمعی که درسقاخانه روشن می کردم

آن پسربچه ی دبیرستانی
– که من بودم –
کجاست؟

 

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!