مزامیر عشق

از دیوان مزامیر عشق جلد اول
 مناجات رابعه:  قسمت اول

 ****

 رابعه با ناله به راز و نیاز
 سینه گشود از سر سوز و گداز

 گفت الهی غم جانم بده
 درد دهی بد تر از آنم بده

 عاشقم عاشق تر از این کن مرا
 با غم این عشق عجین کن مرا

 سوختم از آتش این اشتیاق
 سوختم از لذت این احتراق

 باز بسوزان همه سر تا سرم
 باد بده مانده خاکسترم

 آتش دوزخ تو بزن بر دلم
 هر چه که از دوست رسد مایلم

 دل همه مشتاق چنین آتش است
 آتش عشقی که چنین سر کش است

 قفل تکلم به زبانم بزن
 غیر تو گر گفت عنانم بزن

 از تو غم عشق دهد جان مرا
 از تب این عشق بسوزان مرا

 غیر توام نیست بدل آرزو
 گر چه بسازند ز خونم وضو

 زنده ام ار عشق تو ام زنده کرد
 نام مرا شهره آینده کرد

 خواهمت ای دوست ببینم دمی
 چون به گلی خفته نم شبنمی

 میل تو دارم بطلب مر مرا
 تا به بر خویش ببینم ترا

 قطره ام و میل به دریا مراست
 میل وصالت به سراپا مراست

 دل به هوای تو چو دریای خون
 تا چه کند لطف تو با راجعون

 ************

 عشق خدا بین که چه ها میکند؟
 رابعه را عین خدا میکند

 معجز عشق است چنین معرفت
 معنی موصوف گرفته صفت

 جوشش عشق است که جان میدهد
 هستی و مستی به جهان میدهد

 محمود سراجی
م.س شاهد

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!