چرا همه مردم ما متوجه نشده اند که بازیچه دست استعمار شده اند؟ دیروز یک مهمان داشتم که میگفت که چطور هنوز مردم ما درک نکرده اند که بازیچه دست استعمار هستند با اینهمه نشانه هایی که می بینند. مثلا اروپا و یا آمریکا کاملا روشن و شفاف میگویند که به صدام دیوانه کمک میکردند تا در برابر ایران ایستادگی کند ولی به او آنقدر هم اسلحه نمی دادند تا پیروز شود و یا بهر طریقی بود وقتی او به فتوحاتی دست می یافت به ایران اسلحه میفرستادند تا او زیاد مغرور نشود. ولی متاسفانه دیوانگی او کار خودش را کرد و آخر سر خواست که با خود ارباب هم سرشاخ بشود. در حالیکه یک بچه دبیرستانی هم میتواند بفهمد که کشور کوچکی مثل عراق آنهم در دنیای سوم بدون داشتن صنعت پیشرفته نمی تواند در برابر کشور ابر قدرتی مثل آمریکا در یک جنگ کلاسیک ارتشی برنده شود. خوب بسیار روشن است که مردک یک ابله تمام واقعی بوده است. مثلا لیبی همان سرهنگ قذافی که اینقدر رجز میخواند وقتی که دید هوا پس است زود تسلیم شد. آیا واقعا آنان صدام را گول زده بودند که میتوانی در برابر ما ایستادگی کنی؟ آیا صدام یک مشاور عاقل هم نداشت که به او بفهماند که آقا جان فلانت را با شاخ گاو وحشی در نینداز که پاره پوره میشود؟ یا واقعا فکر میکرد که میتواند در برابر آمریکا مقاومت کند وشاید هم پیروز بشود؟
و با دیوانگی های خودش هم خود و هم خانواده اش را بدبخت و بیچاره کرد و هم ملت عراق را به فلاکت رسانید و جنگهای بیخودی و بیهوده ای را درکشوری که ادعا میکرد دوست دارد براه انداخت. یا مردم خاورمیانه هنوز متوجه نشده اند که بازیچه ای بیش نیستند بایست باهم متحد شوند و اختلافات کوچک را کنار بگذارند و کشورهایشان را از چنگال ستم و غارتگری ابر قدرتها نجات دهند؟ مگر آنان مغز خر خورده اند که حالیشان نیست که اگر آتش بگیرد همه خواهند سوخت و آنان برای غربی ها همان اهمیتی را دارند که یک کارگر دارد. غرب که به آنان بچشم واقعا رهبر و یا رییس جمهور یا پادشاه نگاه نخواهد کرد و وقتی برایشان مهره ای سوخته شده اند میگویند شما که به مردم و کشور خود خیانت کرده اید ما چطور به شما اعتماد کنیم و برایتان احترام قایل شویم شما که مردم کشور خودرا به رشوه فروختید مارا هم براحتی خواهید فروخت. اگر خیلی دلشان بسوزد شاید آنان را بصورت کارگران فیزیکی استخدام کنند. ولی اگر آنان وطن پرست باشند ناگزیر به آنان اعتماد خواهند کرد و برایشان احترام قایل خواهند شد که گفته اند کسی که با مادر خود زنا کند با دیگران چه ها کند. آنانی که به کشور و مردم و خانواده خودخیانت میکنند براحتی میتوانند به دیگران هم خیانت کنند وبدین ترتیب غرب هوشیار هم به آنان اعتماد نخواهد کرد. مثلا توده هایی که در زمان رضا شاه به روسیه یا شوروی آن زمان گریخته بودند اکثر اعدام شدند. یعنی آنان برای خاطر منافع شوروی خدمت میکردند یا می جنگیدند ولی همان برادر بزرگ که آنان خیال میکردند برادرشان است آنان را اعدام فرمود.
پدرم میگفت اگر یک خیانت کوچک بکنی از تو اتو میگیرند و همیشه ترا وادار میکنند که خیانت های بزرگتری بکنی وگرنه تورا لو میدهند تا مردم حسابت را برسند. کسانی که ثروتهای ملی مردم خاورمیانه را لو میدهند و دربانکهای خارج میگذارند بایست متوجه باشند که این پولهای به جیب آنان نخواهد بازگشت و اربابان زیر و رو را خواهند خورد و نم پس نخواهند داد. بهتر است که پول مردم را خرج مردم کنند نه به جیب اربابان بریزند. حتی اربابان هم از آدم های پاک وخوب بهتر خوششان میآید تا دزدان دغلان و نابکاران. آیا خود شما به یک انسان پاک و شریف و درستکار و سالم بیشتر اعتماد میکنید یا یک دزد بی شرف و بی آبرو و بی همه چیز حتی اگر برای شما استفاده مالی هم داشته باشد. که درستی و پاکی بهترین سرمایه هاست. ایکاش که ادیان هم میتوانست که اینرا آموزش بدهد نه کینه و نفرت و تمامیت خواهی و آدمکشی و دورویی ها را. دالایی لاما گفته بود که دینی که مردمی بهتر بسازد آن دین بهتر است.
