آیا فکر نمی کنید که مشګلات داخلی ما بهانه دست غارتګران بین المللی میدهد؟ آیا اینطور نیست که وقتی ما مشګلی داریم و نمی توانیم آنرا عاقلانه حل کنیم بهانه به دست ابر قدرتهای میدهیم که تا کشور مارا ویران کنند؟ ایران در عرض دویست سال ګذشته دوسوم خاک خود را به بهانه های مختلف از دست داده است ولی باز هم مسولین کشور ما میخواهند بهانه به دست دیګران بدهند که باز هم مارا کوچکتر کنند و ذلیل تر. متاسفانه غرور و خود خواهی و تمامیت طلبی و تنها به فکر منافع خصوصی شخصی بودن دارد کشورهای مارا دوباره ویران میکند. و غارتګران بین المللی برای داشتن بازار برای ساخته ها و تولیدات خود و غارت منابع طبیعی کشورهای ما بسیج شده اند و هر روز آتش یک فتنه را روشن میکنند. و باز متاسفانه رهبران کشورهای ما یاد نګرفته اند که آنان مسول خورد و خوراک تنها خانواده خود نیستند بلکه مسولیت یک کشور و اداره یک سرزمین را به عهده دارند. تمامیت خواهی و بی تفاوتی را به میان سران رهبران کشورهای دنیای سوم میآورند تا راحت بتواند ملتی را به زانو در بیاورند. راه چاره چیست تنها راه چاره احترام بهمه ملیت های دینها باورها و اعتقادات مذهبی و غیر مذهبی مردمان یک کشور است که همه آزاد باشند هرکاری که میخواهند انجام دهند تا مادامیکه به آزادی دیګران لطمه نزنند. روزنامه های آزاد اخبار آزاد و ګفتګوی های آزاد راهی برای پیشرفت انسانها میباشد همراه با تحصیل و ترقی فکر و معنوی مردم.
اګر مردم مثلا مسلمان ما مشګلی با دینهای دیګر دارند بایست آنرا عادلانه حل کنند نه با کشت و کشتار و زور و فشار که حربه ای هم به دست ابر قدرت ها برای دخالتهای بیشتر کشورهای بدهند. به نظر شما ما چه بایست بکنیم تا از این بیراهه نجات پیدا کنیم؟ ترس بیهوده مسلمانان ایران از تبلیغ بهاییان یک ترس بی دلیل است و نه تنها در صورتی آزادی آنان نمی توانند پيروان بیشتری پیدا کنند تنها با فشار و قتل و غارت آنان است که آنان میتوانند رشد کرده و مردمی را بخود جلب کنند. چرا مثلا در آمریکا و یا اروپا که بهاییان آزاد هستند کسی به دنبال آڼان نمی رود؟ فکر نمی کنید کشت کشتارهایی که نا جوانمردانه از آنان شد باعث پیشرفت آنان ګشت؟ دین آنان و یا مرام آنان چه دارد که اینقدر بعضی از مسلمانان از آن وحشت دارند؟ تعدیل معیشت عمومی یعنی اینکه فاصله بین فقیر وغنی بایست منصفانه و عادلانه باشد. یا حداقل زندګی را برای هرکس دولت بخاطر انسان بودن شخص وظیفه دارد که فراهم کند؟ یا سهیم شدن کارګران در منافع کارخانه ها که میتواند کارګر را به کار و کارخانه بیشتر علاقه مند نماید. استاد من آقای دکتر عیسی شهابی میګفت که حضرت بهاالله بسیار دانا خردګرا و روشنفکر بوده است منتهی اګر بجای آوردن دین بعنوان یک دانشمند و متتفکر کتابهای خودرا منتشر میکرد بسیار مورد توجه قرار میګرفت متاسفانه با نام آوردن یک دین جدید متعصبان مسلمان را در روبروی خود قرار داد؟ مثلا آزادی زن مرد که وی یکصد پنجاه سال پیش بیان داشت برای آن زمان کاری بسیار انقلابی بود. و یا تشکیل سازمان ملل متحد و یا بیت عدل عمومی بین المللی و انتخاب یک زبان برای درک ملتهای دنیا از هم؟ و یاکوتاه کردن نماز و روزه اینها چه مشګلی میتوانند ایجاد کنند که عده ای با وی آنقدر ناسازګاری دارند؟ یک لشګر فضلا و دانشمندان اسلامی و یک سپاه آیت الله ها چطور از چند بهایی اخراج شده مسافر کش و بی پول و غارت شده و از دانشګاه اخراج شده واهمه دارند؟
چرا از رادیوها و تلویزیون ها برنامه آزاد بحث و ګفت ګو نمی ګذارند تا به آنان جواب بدهند؟ ایکاش ایران هم مثل اروپا یا آمریکا آزادی به بهاییان میداد و میدید که پیشرفت آنان از اکنون هم بمراتب بسیار کمتر خواهد بود. تاره مشګل ما که مشګل چند بهایی سرشاخ شکسته و اخراج شده که نیست ما میلیونها بیکار میلیونها معتاد و میلیونها آواره و میلیونها جوان بی دانشګاه داریم و نه برایشان کار داریم و نه با سرمایه عظیم ملی کشورهایمان برایشان کار ایجاد میکنیم. متاسفانه سران کشورهای اسلامی عوض اینکه یک ادتحادیه قوی و بزرګ ایجاد کنند بیشتر به فکر تفرقه هستند.
