زبان دهكده جهانی

در كشور های برخوردار از تنوع قومی (1) وزبانی، در تعیین زبان رسمی و زبان دوم و سوم بحث های زیادی صورت گرفته و نتایج متفاوتی حاصل شده است.

در برخی از كشورها، یكی از زبان هائی كه تعداد زیادی از مردم كشور به آن صحبت می كنند، بعنوان زباناصلی و رسمی انتخاب شده است مثل زبان فارسی در ایران. در بعضی ممالك زبان حاكمان كه قسمتی ازجمعیت كشور نیز به آن زبان صحبت می كنند بعنوان زبان رسمی تعیین و به بقیة اقوام موجود در كشور، تحمیل شده است مانند زبان روسی در اتحاد جماهیر شوروی سابق. البته ناگفته نماند كه به بقیة ملیت هااجازه داده شده بود كه علاوه بر زبان روسی ؛ زبان محلی خود را نیز بطور رسمی آموزش دیده و به آن مسلط شوند و یا زبان عربی در زمان حكومت صدام حسین كه كردها و تركمن ها نیز ناگزیر از فراگیری آن به عنوان زبان رسمی بودند.

در بعضی از كشورهای پیشرفته،تعدادی از زبان های مرسوم كشور به رسمیت شناخته شده و اجازه داده اند مردم به زبان محلی خود در مدارس و دانشگاه ها تحصیل وتدریس كرده، رسانه های جمعی نیز به همان زبان برنامه پخش نمایند، مثل كانادا كه زبان انگلیسی و فرانسه، دو زبان رسمی و همتراز كشور بوده و حتی در مجلس شورای ملی، هر كس به زبان محلی خود مسائل را مطرح می كند. البته تعداد زیادی از كانادائی هازبان دیگر كشور را نیز به خوبی میدانند. همچنین در كشور كوچك سوئیس، كه زبان 70 درصد مردم آلمانی، 20 درصد فرانسه و 10 در صد ایتالیائی می باشد و هر سه در كشور زبان رسمی محسوب می شود وهر كس در محل خود در مدارس و دانشگاه ها به زبان مادری تحصیل می كند و با توجه به قدرت هر یك از زبان ها از نظر كتاب، فیلم و مجلات علمی و ادبی هیچ كس از حیث منابع، احساس كمبود نمی كند.

واقعیت اینست كه كشور ما نیز یكی از كشور های چند زبانة دنیاست. ابتدا بایستی از این بابت خوشحال باشیم كه بعلت وسعت كشور و همنشینی صمیمی قوم های مختلف در كنار هم، از نعمت بزرگ تعدد فرهنگ ها بر خورداریم، كانادائی ها به خاطر پذیرفتن مهاجرین كشورهای مختلف به خود می بالند ومرتب اعلام می كنند كه كشورشان، سرزمین تنوع فرهنگ ها ست و تمام فرهنگ ها در آنجا كنار هم رشدمی كنند و از تغذیة فرهنگی یكدیگر تكامل می یابند و كشورنیزدر آرامش، روز به روز توسعه می یابد. گاندی رهبر فقید هند در یكی از نطق های خود می گوید “ دوست دارم دیوارهای خانه ام را به قدری كوتاه بسازید كه نسیم تمام فرهنگ ها در آن بوزد ولی مایل نیستم طوفان آنها فرهنگ مرا با خود ببرد“.

باید بپذیریم كه تعدد زبانها نیز در كشور ما مثل سایرپدیده های فرهنگی نعمتی است و در صورتی كه با آن درست و منطقی برخورد شود بركات زیادی خواهد داشت و در صورت عدم تدبیر و تنگ نظری، می تواندمشكل ساز باشد.

غرض از نوشتة حاضر اینست كه موضوع زبان و یا زبان های موجود در ایران و یا بطور دقیق تر زبان ملی یا زبان بین المللی را مطرح كنیم. در بحث حاضر سعی می شودكه موضوع كاملا دور از هرگونه تعصب مورد بررسی قرار گیرد تا نتیجة مطلوب حاصل گردد. برای این منظوردیدگاه های زیر مطرح می گردد تا توسط صاحب نظران، بیشتر مورد ارزیابی و مباحثه قرار گیرد و در صورت موافقت، نسبت به اجرای آن اقدام گردد.

زبان فارسی

زبان فارسی یكی از زبان های ساده و شیرین دنیاست بطوریكه انگلس در نامه ای به ماركس می نویسد كه برای مطالعة هنر مشرق زمین ناچار شدم زبان فارسی را یاد بگیرم و این زبان را خیلی ساده وشیرین یافتم و نمی دانم چرا آنهائی كه دنبال یك زبان جهانی هستند زبان فارسی را انتخاب نمی كنند و بعداضافه می كند كه تو نمی دانی اشعار حافظ را به زبان فارسی خواندن چقدر لذت بخش است.فارسی زبانی است كه به آن، حافظ، سعدی و فردوسی شعر گفته است. مولانا اندیشه ها و فلسفۀ عرفانی خود را به زبان فارسی سروده است. نه تنها حكما و شعرای فارسی زبان بلكه شعرا و ادبای سایر زبان هانیز مانند نظامی، اقبال لاهوری،شهریارو….. برای گیرائی و حلاوت سخن از زبان فارسی بهره گرفته اند.

در مورد قابلیت های زبان فارسی شكی نیست و از اینكه این زبان مثل سایر زبان های دنیا باید بعنوان میراث مهم فرهنگی بشریت زنده وجاویدان بماند ؛ خواست همۀ فرهنگ دوستان است.

زبان فارسی عامل وحدت ملی

حالا می خواهیم ضمن تائیدحلاوت و توانایی زبان فارسی، به موضوع اصلی این گفتار بپردازیم : بعضی ها معتقدند باید در ایران نیز مثل بعضی از كشورها ی پیشرفته، به جای یك زبان ؛ دو یا چند زبان كشور بعنوان زبان رسمی شناخته شود. برخی اعتقاد دارند كه زبان هر قومی كه در كشور اكثریت دارد به عنوان زبان رسمی انتخاب شود و بالاخره بعضی ها اصرار دارند كه زبان فارسی عامل وحدت ملی است و مردم ایران با زبان فارسی با همدیگرارتباط بر قرار می كنند پس زبان رسمی کشور باشد.

در زیردیدگاههای بالامورد بحث و ارزیابی قرار می گیرد تا پیشنهاد مناسبی ارائه گردد.

امروزه زبان، تنها وسیله بیان احساسات و ارتباط با افراد یك قوم و حتی یك كشور نیست بلكه زبان وسیله مهمی است برای آموزش، بهره برداری از دانش بشری و ارتباط با جهانیان كه به وسیله آن می توان ازنظریات و بینش های متنوع همنوعان خود مطلع شد و ازطریق این تعامل در تمام عرصه های علمی، اقتصادی و اجتماعی ملی و بین المللی حضور فعال داشت و نقش خود را دركشور و دهكدة جهانی به درستی ایفا نمود.

با توجه به مقدمة بالا باید بپذیریم كه هیچكدام از زبان های قومی كشورمان امروزه نمی تواند این نقش رابازی كند وبا توجه به اینكه زبان فارسی فاقد قدرت رقابت در عرصه جهانی است ؛ انتخاب این زبان بعنوان زبان رسمی و ملی كشور این سئوال را بین سایر اقوام ایرانی ایجاد كرده و می كند كه چرا زبان فارسی ؟چرا تركی و یا كردی ویا زبان سایر قوم ها نه ؟

گفتیم بعضی ها معتقدند كه زبان فارسی عامل وحدت ملی است در صورتیكه هژمونی زبان فارسی نه تنهاعامل وحدت نیست بلكه حاكمیت این زبان بطور عملی و روانی باعث دو تیرگی فارسی زبانان با سایر اقوام شده است بطوریكه عملا،آگاهانه و نا آگاهانه، زبان ها و لهجه های محلی سایر زبان ها به قدری تحقیر میشوند كه ناچارا تعداد زیادی از خانواده ها ی اقوام غیرفارس زبان، سعی می كنند كودكان خود را از زبان مادری كه آموختن آن حق همة كودكان جهان است محروم سازند و با آنها به زبان فارسی صحبت كنند تا در آینده نه تنها مورد تمسخر دیگران واقع نشوند بلكه در تحصیل، فعالیت های اجتماعی و سیاسی نیز هم ترا ز فارسی زبان ها گردند. این تغییر زبان محلی به فارسی را می توانید در اغلب نقاط كشور و حتی در مراكز خواستگاه های زبان های دیگر ایرانی نیز ملاحظه كنید. حاكمیت زبان فارسی باعث شده كه مردم سایر زبان ها ازادبیات و كتابت زبان خود آگاهی كافی نداشته باشند وچون نه می توانند به زبان خود بخوانند ونه بنویسندحتی تلفظ خیلی از لغات زبان مادری خود رانیز متفاوت ادا كنند از طرف دیگر اختلاط لغات فارسی بازبانهای بومی باعث شده صحبت به زبان مادری نیز ناهمگون، نا موزون و ناخوشایند باشد ؛ بطوریكه خیلی از این كودكان براحتی نمی توانند صحبت كنند و خواست خود را به خوبی ادا نمایند ؛ بعنوان مثال هنگامی كه با كودكان فارس زبان در تلویزیون مصاحبه می كنند آنان مطالب خود را بسیار روان و شیرین بیان میكنند در صورتیكه همین مصاحبه وقتی با یك كودك ترك زبان چه به زبان فارسی و چه به زبان تركی انجام می گیرد مطالب نا پیوسته، زمخت و نا خوشایند بیان می شود چون زبان و ادبیات فارسی مرتب درمدرسه، رسانه های صوتی،تصویری و نوشتاری به كار گرفته می شود و در نتیجه تكامل یافته واز تسلسل وحلاوت بیشتری برخوردارمی شود در صورتیكه برای بقیة زبان ها این فرصت ها به این گستردگی فراهم نمیشود پس می توان گفت كه این یك ظلم آشكاردرحق سایر زبان هاو متكلمین آنهادر كشوراست. پس آیامی توان با این بی عدالتی به وحدت ملی رسید ؟

نگارنده ضمن اینكه تعیین زبان فارسی را به عنوان تنها زبان رسمی و ملی، عادلانه نمی داند، افزودن برتعداد زبانهای رسمی را نیز در عصر حاضر اصولی و منطقی تلقی نمی كند. اول اینكه یادگیری زبان های متعدد وقت و زحمت بیشتری می طلبد كه اكثریت به آن رغبت نشان نمی دهند دوم اینكه این امر سرمایه وامكانات زیادی نیاز دارد و به علت ناكافی بودن منابع علمی و ادبی قوی به زبان های ایرانی ؛ نتیجة مطلوبی نخواهد داشت. پس چه باید كرد؟

جهت حل مشكل به صورت اساسی، عادلانه و مترقی، برای هریك از اقوام ایرانی دو زبان پیشنهاد میكند. اول زبان مادری كه هر كس در خانوادة خود بدون زحمت و براحتی از كودكی فرا می گیرد و سپس در مدرسه و حتی در صورت نیاز در دانشگاه نیزتدریس گردد تا هر قوم ایرانی با زبان و ادبیات خود كاملا آشنا و به آن مسلط گردیده وازآن لذت ببرد و این حق و آرزوی هر انسان و خواست ملی است كه سازمان یونسكونیز بدان تاكید می ورزد ( زبان فارسی با انگلیسی، زبان ترکی با انگلیسی، زبان کردی با انگلیسی و زبان… با انگلیسی ) در این صورت تمام زبان ها، فرهنگ ها و هنر همة اقوام ایرانی احیاء شده، توسعه یافته و محافظت می شوند.در صورت موافقت با این امر رشد و توسعة زبان های بومی بستگی به فعالیت و وظیفه شناسی نخبگان ادبی و هنری هر قوم دارد كه برای بالندگی ادبیات و فرهنگ خود چقدر ازخود مایه می گذارند، در این شرایط تمام آنهائی كه تحدید زبان های محلی خود را بهانۀ مخالفت با حكومتهای مركزی قرار می دهند خلع سلاح شده و نخواهند توانست مزاحمت ها و مشكلات سیاسی ایجاد كنند،اتخاذ چنین رویه ای به امنیت ملی نیز كمك خواهد كرد.

لازم به یاد آوری است كه در كنار تدریس زبان محلی، می توان مثل بعضی از كشورهای پیشرفته امكانات یادگیری سایر زبان های كشور رانیز درصورت نیاز دربعضی مدارس و دانشگاه ها جهت علاقمندان فراهم كرد.

زبان دوم برای تمامی اقوام ایرانی زبان انگلیسی پیشنهاد می شود به اینصورت كه در کنار آموزش زبان و ادبیات بومی، در مدارس و دانشگاه ها، تمام دروس علمی به زبان انگلیسی تدریس شود چنان كه در بعضی ازكشورهای پیشرفته نیز این كار عملی شده است به عنوان مثال در سوئد كه یك كشور پیشرفته و متمدن دنیاست همزمان با زبان سوئدی، از دورة مهد كودك زبان انگلیسی را فرا می گیرند بطوری كه هركودك سوئدی به دو زبان تسلط می یابد در صورتی كه می دانیم سوئدی ها با توجه به فرهنگ و صنعت پیشرفته ومنابع علمی به زبان سوئدی، ظاهرا نیازی به زبان انگلیسی ندارند ولی شاید دنیای امروز و آینده را بهتر شناخته، درست تحلیل كرده و عمل می كنند.

در مورد زبان انگلیسی باید بیشتر سخن گفت چون نه تنها ما ایرانیان، بلكه اغلب سیاستمداران و متفكران كشورهای غیر انگلیسی زبان دنیا نیز در گذشته سعی داشته اند با توسعه و گسترش زبان انگلیسی مقابله كنند.از آن جمله جواهر لعل نهرو، تاگور، فیلسوف نامی هند، تیتو رهبر یوگسلاوی سابق و… زبان اسپرانتو را به خوبی یاد گرفته بودند و با یكدیگر به این زبان مكاتبه میكردند بطوریكه زمانی در بین مردم جهان نیزاسپرانتو به سبب سادگی و مقابله با هژمونی زبان انگلیسی توسعه یافت و زبان ضد امپریالیستی لقب گرفت وحتی بعد از انقلاب57 ایران در بعضی از مساجد، اسپرانتو به عنوان زبان محرومان و مستضعفان جهان برای علاقمندان تدریس شد. ولی واقعیت چیز دیگری بود توسعة روز افزون علم، تگنولوژی و انتشار آن به زبان انگلیسی، عملا تمام زبان های دنیا را تحت الشعاع قرار داد ؛ بعضی این واقعیت را به موقع پذیرفتندوبهره برداری كردند وبرخی به آن همچنان مشكوك ماندند.

امروزه نباید به زبان انگلیسی به عنوان زبان مستكبران جهان نگاه كرد و از آن غافل ماند.در عصر حاضرزبان انگلیسی وسیلة ارتباط جهانی است كه ما نه تنها به وسیلة آن می توانیم با تمام انسان های جهان مرتبط شویم بلكه از تمام منابع علمی، ادبی و هنری دنیا كه اكثرا به این زبان منتشر می شود استفاده كنیم و حتی نظرات،دیدگاه ها و تولیدات علمی، هنری و مذهبی خود را با همین زبان به جهانیان عرضه كنیم. بازتأکیدمیشود كه زبان ارتباطی امروزجهان، زبان انگلیسی است و ماباید بدون تعصب برای رسیدن به اهداف خوداز آن بهره گیریم، بطوریكه علمای ما در گذشته از زبان علمی و ادبی آن روزگار كه عربی بود بدون هیچ تعصبی استفاده می كردند و عربی را به خوبی یاد گرفته و به آن تسلط داشتند و مطالب علمی را به زبان عربی می خواندند و نظرات خودرابه آن زبان منتشر می كردند. زمانی زبان فرانسه زبان متداول علمی شناخته شده بود و در مدارس و دانشگاه های ایران و اغلب كشورها تدریس می شد ولی امروزه زبان انگلیسی جای همة زبان های متداول دنیا را گرفته است پس ما می توانیم ضمن حفظ زبان مادری، زبان انگلیسی را بعنوان یك وسیلة مهم ارتباطی یاد گرفته و به آن مسلط شویم مسلما در آیندة دور اگر زبان دیگری جایگزین زبان انگلیسی شود باالطبع، بدون تعصب امكانات یادگیری آن را فراهم خواهیم كرد و برای پیشبرد اهداف خود به آن مسلط خواهیم شد.

باز مایلم بیشتر به مزایای یك زبان مادری و یك زبان بین المللی برای كلیة اقوام ایرانی تاكید كنم.یاد گیری عمومی زبان انگلیسی غیر از مزایائی كه قبلا گفته شد، باعث می شود تمامی زبان های رایج كشور محترم و همتراز شمرده شود و هیچ فرهنگ و زبانی تحقیر نشود و عدالت در زبان باعث توسعه وفاق ملی گردد. بر خلاف نظر بعضی ها كه تصور می كنند تنها انتخاب یك زبان سبب تقویت وحدت ملی می شود، امروزه در عمل می بینیم تجویز و تحمیل یك زبان از زبان های ایرانی نمی تواند عامل وحدت باشد بلكه به جرأت می توان گفت كه به یكی از مهمترین عوامل نفاق تبدیل شده و حتی می تواند ابزاری برای تحریك، تشنج و تجزیه تبدیل شود. در صورتی كه در كشورهای دیگر مثل هندوستان، كانادا و سویس شاهد هستیم كه تعدد رسمیت زبان ها هیچگونه مشكل ملی و امنیتی بوجود نمی آورند و از طرف دیگر می بینیم علیرغم این كه زبان جزیرة كرس فرانسه باكشور مادر یكی است، ایرلندی ها زبان مشترك با انگلستان دارند و یا باسك ها در اسپانیا هم زبان هستند ولی همزبانی عامل وحدت آنها نشده است.

در صورت عمومی شدن یاد گیری زبان انگلیسی در كشور، می توان انتظار داشت نشست ها و كنفرانس های ملی و بین المللی را بطور مرتب به زبان انگلیسی برای بهر ه برداری هموطنان بر گزار نمود. مجالس ملی نظیر مجلس شورای اسلامی می تواند به زبان انگلیسی برگزار شود تا تمام اقوام ایرانی در بیان مسائل خود یكسان و همسطح قلمداد شده و بدین گونه عدالت در زبان حاكم گردد. (مسلما در زمان حاضر که همۀ اقوام ایرانی فارسی میدانند، تا جا افتادن زبان انگلیسی، مجالس مشترک ایرانیان به زبان فارسی برگزار خواهدشد).

درصورت همگانی شدن زبان انگلیسی، دانشمندان، اندیشمندان، نویسندگان، هنرمندان و حتی اسلام شناسان برجسته ما به راحتی می توانند باجهانیان ارتباط تنگاتنگ و قوی داشته و نوشته های خود را در تیراژی خیلی بالا منتشر و نظرات خودرا بطور فراگیر ارائه و تبلیغ نمایند.

جهان امروز را دهكده جهانی می نامند و زبان این دهكده، امروزبدون تعارف زبان انگلیسی است، هركس و هر ملتی كه زبان این دهكده را بهتر بداند وبه آن مسلط شود، از امكانات مادی و معنوی آن بیشتراستفاده خواهد كرد و جایگاه مناسب خود را در آن پیدا كرده و وظیفه و نقش خود را به درستی ایفا خواهدنمود در غیر این صورت، منزوی خواهد شد و ازصحنه بازی كنار خواهد افتاد.

البته شاید بعضی ها فكر كنند كه تدریس به زبان انگلیسی در سطح ایران از نظراجرا امكان پذیر نیست درصورتی كه امروزه با توجه به امكانات تكنولوژی موجود، می توان تنها از یك ویدئو و یك تلویزیون وتعدادی فیلم علمی آموزشی كه به صورت اصولی و جذاب توسط متخصصین مجرب تهیه شده باشد استفاده كرد و آنها را در اختیاركلیه مدارس شهری و روستائی كشور از مرحله مهد كودك تا آخر دبیرستان قرار داد، بدین گونه عدالت در تحصیل نیز تا حدودی مراعات خواهد شد. در صورت نیاز و امكان می توان از كانالهای تلویزیونی، اینترنتی و ماهواره ای هم بهره گرفت.بدیهی است كه پس از سپری شدن دوره تحصیلی یك نسل(یک دورۀ تحصیلی همگانی)، نسل های بعدی كاملا به موضوع مسلط شده، زبان مادری و زبان انگلیسی بصورت عادی جایگاه خود را پیدا خواهد كرد.

خلاصه و نتیجه گیری

بطوری كه اشاره شد، واقعیت جامعه نشان می دهد كه امروزه تنوع و تعصب در عقاید و مذاهب نمی تواند مثل گذشته عامل تشنج در كشور ما باشد ولی حاكمیت تنها یك زبان در كشور وتحمیل آن به كلیه اقوام ایرانی موجب نفاق و عامل تحقیر سایر زبان ها و فرهنگ هامی شود و در صورتی كه امروز این موضوع در آرامش، عادلانه و باتدبیر، مطرح و حل نشود در آینده موجب بر خوردها خواهدشد. امید است ما كه طراح گفتگوی تمدن ها هستیم موضوع تعدد زبان ها را در كشور خود با بحث و گفتگو، متمدنانه حل كنیم.

اما در مورد زبان دوم، اگر تنبلی، تعصب خشك و عدم دور اندیشی و آینده نگری باعث شود كه خود را امروز به زبان دهكده جهانی مسلح نكنیم و از همین امروز خود را آگاهانه آماده ورود به این دهكده نسازیم و فعالانه در آن شركت نكنیم، فردا خواسته و ناخواسته زبان انگلیسی نیز به ما تحمیل خواهد شدو در آخر صف، با سستی و خفت، ورود به دهكده را تمنا خواهیم كرد تا دنباله رو این قافله شویم.

1 – در این مقاله تمام ملیت ها و اقوام تحت عنوان قوم و مجموع مردم ایران یک ملت عنوان شده است

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!