چرا ما بایست اینقدر باهم اختلاف داشته باشیم؟ ایران یا پرشیا؟

چرا ما بایست اینقدر باهم اختلاف داشته باشیم؟ ایران یا پرشیا؟

متاسفانه امروز عده ای برای اختلاف انداختن بین مردم صف آرایی کرده اند. و هر دم برای این اختلافها هیزم میآورند. در هر کشوری مردمانی با سابقه های گوناگونان زندگی میکنند ولی همه آنان بنام شهروند آن کشور نامیده میشوند ولی متاسفانه در خاور میانه دارند بیش از حد آبها را گل آلوده میکنند.  مسلم است که در بین مردم یک کشور قوم ها مذهب ها و باورهای متفاوتی وجود دارد و همه بایست با احترام به این باور ها یا گویش ها یا قومیت ها در کنار هم برادر وار زندگی کنیم ولی متاسفانه در خاور میانه این مشگل وجود دارد که بین همه اقلیت ها اختلاف هارا دامن میزنند.

هنگامیکه ما از پارسی سخن میگویم و یا امپراطوری پارس موضوعی بسیار باستانی ا ست و یک نام جغرافیایی بوده است مثلا کشوری اکنون بنام عربستان سعودی وجود دارد که پسوند سعودی تنها نام یک خانواده و یا یک قبیله است و یا امپراطور عثمانی که عثمانی نام یک خانواده و یا یک قبیله بوده است که به نام یک امپراطوری معروف شده بود. امپراطوری عثمانی و حرفی از ترک و فارس و عرب نبوده است. بهمین ترتیب هم فارس یا پارس نام یک قبیله و یا یک گروه بوده است که شاید امروز وجود نداشته باشند بلکه با سایر اقوام ایرانی مخلوط شده اند مثل ایلامی ها و غیره.  نام پارس نام یک منطقه جغرافیایی باستانی بوده که فلات قاره ای ایران هم جزیی از آن بوده است ولی خوب همه اینها نام است مثل آمریکا که از نام یک اروپایی جنوبی گرفته شده  گویا آمریکن وسپوس و به کل قاره آمریکا داده شده است  حالا کی آمریکایی و از نسل آمریکن وسپوس است؟  خوب میشد بجای نام امپراتوری پارس میگفتند مثلا امپراتوری شرق یا خاور یا خاور میانه. این است که یک نام مارا نبایست از هم جدا کند ما همه انسانیم و برادر و برابر خواهر و… مردمی که اکنون در فلات قاره ایران زندگی میکنند نیز بطور کلی مخلوطی از قومهای بسیار هستند. مثلا رضا شاه پدرش شمالی و مادرش گرجستانی بوده است و شاه هم همسرش آذری بوده  خوب شاهزاده رضا رابایست پارسی نامید؟ کسانی که در فلات قاره ایران زندگی میکنند نیز همین طور هستند. دارای خونهای متعدد از نژادهای گوناگون از ایلامی گرفته تا عرب و مغول و پارسی و هندی و روسی و… ترک کرد لر اینان همه در هم کم بیش مخلوط شده اند و نژاد خالصی که مثلا به کورش برسد شاید نباشد.

فرض کنید که مشگلات نژادی در آمریک بکلی از بین برود و همه با هم ازدواج کنند آنوقت دویست سال بعد کی میتواند بگوید که چه نژادی هست؟ سیاه سفید زرد سبز سرخ آبی و… کشورهای خاور میانه هم همین طور است همه ما با هم مخلوط شده ایم  مگر مادر مامون خلیفه عباسی ایرانی نبود؟ پس عربهای ها هم مخلوطی از ایرانیان و عربان هستند و بدین ترتیب ما همه با هم برادریم و خویشاوند. این تفرقه ها کار سیستم بین المللی است که میخواهد نفرت و جنگ و اختلاف ایجاد کند تا بتواند محصولات مخرب خود را بفروشد و از پیشرفت مادی معنوی و علمی ملتهای خاور میانه جلوگیری کند. و برای همین است که اختلاف شیعه و سنی  و صوفی و  بهایی و… را بین مارواج میدهد و نفرت و تعصب و خرافات را گسترش می دهد تا ما وامانده باشیم وگرنه چرا در ویالات و ایالات آمریک تاکید به نژاد و فرقه و مذهب و اقلیت بودن ممنوع و جرم است؟ تنها راه رهایی ما اتحاد است و بس  آیا ندیده اید که یک تبعه مثلا عربستان سابق که عربستان ایران بوده و حالا عربستان سعودی شده است چقدر به یک ایرانی شبیه است. آیا فکر نمی کنید که اینان مخلوطی از بقول فقها عرب و عجم بوده اند؟  واژه عرب سوسمار خور در برابر عجم و یا ترک  در برابر فارس ساخته و پرداخته استعمار و استحمار بین المللی است.  اگر قرار باشد این تمامیت خواهی ها و این خودخواهی ها و این بی دانشی ها همچنین برقرار باشد ما هیچوقت ملتها آزاده نخواهیم شد و عوض خواندن و دانشجویی و مثلا خواندن قران و تحقیق علمی تنها به گفته های تفرقه افکنانه گوش فرا میدهیم.  توهین به باوری های غلط یک نفر از نظر ما کاری درست و خردمندانه نیست. عطر آنست که خود ببوید نه اینکه عطار بگوید  بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند. بنی آدم شامل همه است نه شامل یک گروه و یا یک قوم و یا یک مذهب. بیایید این دو روز زندگی را با مهر و محبت سپری کنیم نه با دزدی و فساد و شیادی و دروغ؟ قران را بخوانیم و بفهمیم نه اینکه آنرا سر نیزه کرده شیادی کنیم.

آیا الله همان خدا است؟ بریده روزنامه ها ونوشته ها

الله نه تنها همانا خدای جای گرفته در ذهن و دلِ ما نیست، بل که دشمن وضد خدای ما و خودِ ما است. برای این که:

الله؛ اعراب را قوم برگزیده‌ی خود دانسته، پیامبرش را از میان آنان برگزیده؛ و قرآن‌اش را به زبان عربی بیان کرده است. اما خدا همانا وجدان بیدارِهمه‌ی انسانها است درهمه‌ی زمانها و مکانها، و زبانش زبان قلبی آدمیان است.(البته آن خدائی که آخوندهای و مومنان ایرانی بر زبان دارند همان اللهِ اعراب است.)

الله فقط مسلمانان رامورد رحمت خوددانسته و به بهشت خود راه می‌دهد وهمه‌ی کافران ونامسلمانان و پیروان ادیان دیگر باید سرانجام مسلمان شوند یا به جهنم بروند و مجازات شوند. حال آن که خدا با دین‌دار وبی‌دین، بامسلمان وغیرمسلمان برخوردی یکسان دارد چون خودش آفریدگار همه‌ی انسانها است.

الله زن را نصف مرد می‌داند و به او نصفِ حقوق مدنی، خانوادگی، اجتماعی، حق رأی و ارث مردان را می‌دهد. حال آن که خدای ذهنی ما همه‌ی انسانها را برابر می‌داند.

الله اطلاعات غیرعلمی وضدعلمی فراوانی درقرآن به خوردِ بشرمی‌دهد. ازجمله این که زمین مسطح است، آسمان هفت طبقه است! یهودی‌ها میمون بوده‌اند، پیامبرش محمد؛ ماه را دونصف کرده، سوار برقاطر به آسمان رفته و باخدا ملاقات خصوصی داشته،حال آن که خدای نهادینه شده در قلب ما کاری به خرافات و موهومات ندارد. فقط به ما حکم می کند که گفتار، پندار و اندیشه‌ای نیک داشته باشیم.

الله خود را خالق انسان وهستی می‌داند حال آن که خدای درونی ما (مثلا اهورامزدا) انسان را پاره‌ای از وجود خود می‌داند که باید برای بهزیستی مردم و بهسازی جهان یاور مزدا باشد.

الله حکم قتل نامسلمانان، کافران، مشرکان ودگراندیشان را در آیه‌های فراوانی درقرآن‌اش صادر کرده است. اما خدای ما (وجدان،عقل، خردِجمعی وعاطفه‌ی ما) حکم قتل،سرکوب، مصادره‌ی اموال، کشتن مخالفان، به بردگی بردن زنان و فرزندانشان، و خرید و فروش کنیزان و غلامان را صادر نکرده است.

الله دهها مأمور مانند: ولی فقیه، روحانی، امام؛ سادات، رمال، قاری قرآن، حاکم شرع، خلیفه، مرجع تقلید، و قاضی شرع بالای سر مردم گذاشته است. این افراد و چماقداران شریعت خودشان آزادند هرکاری بکنند اما اجازه نمی‌دهند مردم بدون پرداخت باج به آنها و کسب مجوز شرعی ازآنها ساده‌ترین امور زندگیشان را خودشان اداره کنند.

الله به امتاش اجازه‌ی فکرکردن نمی‌دهد. امت باید مانند میمون مقلد باشد. مرجع تقلید، نماینده‌ی الله است بر زمین که به جای امتِ محمد تصمیم می‌گیرد و فتوا می‌دهد.

الله برای سرکوب دگراندیشان فتوای جهاد می‌دهد.(اقتلو فی‌سبیل‌الله!) حال آن که وجدان آدمی ازکشتن ناخواسته‌ی یک مور هم آزرده می‌شود:

میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است.

الله دستور می‌دهد که سر دشمنانش را با شمشیر بزنند، در قرآن برای پیامبرش محمد استثناء‌های فراوانی درغارت اموال مردم، تعدد زوجات، همخوابگی با زنان، دزدی کاروانها، گرفتن خمس و ذکات و سهم پیامبر قائل است.حال آن که خدای درون انسانهای خردمند و فرهیخته با این امور؛ کاری ندارد و آنها را پیشاپیش نابخردانه می داند.

الله نه تنها توسط ایادی و چماقدارنش در این دنیا مردم را مطابق حکم شرعی واحکام قرآنی مجازات می‌کند(مثلا بریدن سر و دست و پای مخالفین)، بل که ازهمان روز آغاز مرگ و درقبر آغاز می‌کند به شکنجه، مجازات و بازجوئی مرده(فشار قبر، نکیر ومنکر، ضربه‌ی پیشانی برسنگ لحد). از روز قیامت به آنسو هم به شکنجه و مجازات انسان‌های مخلوق خودش در جهنم ادامه می‌هد. این الله، موجودی است عقده‌ای، ضدبشر، شکنجه‌گر، بنیادگرا، خونخوار، انتقامجو، ضدزن و قاتل . و فرق دارد باخدای مهربانی که ما در دل وفکر خود برای خود آفریده‌ایم و می‌کوشیم با زورهم که شده آن جانور مهیب بنام الله را در پوست لطیف و نرم این خدای درونی‌مان جای دهیم.

الله مدعی است خودش همه‌ی انسانها را آفریده، تورات و انجیل را هم خودش به موسی و عیسی ابلاغ کرده، اما بعد زیرش زده واکنون پیروانِ پیامبران وکتابهای آسمانی قبلی‌اش را کافر، گمراه، اسلام‌ستیز و باطل می‌داند و پیروان آن پیامبران وکتابهای قبلی‌ خودش را به دست مسلمانان به مجازات دنیوی و اخروی محکوم کرده است و برای گسترش دین اسلامِ عربی‌اش تا کنون صدها جنگ دینی میان بندگانش راه انداخته و میلیون‌ها مخلوق‌اش را به دست عربهای مسلمان نابود کرده است.

الله یک مرد خشن عرب است. شمشیر به‌دست، خونریز، باج‌بگیر، حریص و شهوت‌ران است. اوهمان خدای لطیفی که در دل یک مسیحی، زرتشتی یا بودائی جای گرفته نیست بل که با آنها ضدیت و دشمنی هم دارد.

پیروان الله باید موی، روی واندام خودرا بپوشانند چون الله ضد تجلی زیبائی است. حال آن که گویا خودش زیبائی را آفریده است!

پیروان الله نباید موسیقی گوش کنند، نباید پیکره‌سازی و نقاشی کنند، نباید شراب بنوشند چون اینها را بندهی او آفریده است و بنده حق ابراز وجود ندارد! اما با وجودی که الله آنها را حرام کرده پیروانش می‌توانند دربهشت، هم شراب بنوشند، هم آوارهای بهشتی بشنوند، هم زن و مرد لخت مادرزاد دربهشت باهم بچرخند وبچرخند! در آن سکس‌کلوپ بزرگی که نامش بهشت است، زنانِ مسلمان بدون حجاب با غلمان‌ها هماغوشی می‌کنند ومردان مومن ومسلمان با حوریان معاشقاتی می‌کنند که هریک از آنها ۱۸۰۰۰ سال طول می‌کشد! این مومنان و مومنات که دراینجا شیشه‌های شراب را می‌شکنند، و شرابواران را تعزیر می‌کنند در جنت کنار رودهای شراب لم داده لخت وعور در برابر چشم همسران مومنشان با غلمان‌های بزرگ‌هیکل و حوریان بهشتی به لهو و لعب مشغول می‌شوند. بنابراین الله عرب با خدائی که ما در دل و جان خود جای داده‌ایم و دوستدار زیبائی، شادی، هنر و عشق است از زمین تا آسمان فرق می‌کند.

متاسفانه اللهِّ‌ اکبر و قادر ودانای مطلق زبانهای چینی، آلمانی، فارسی،ترکی،روسی، انگلیسی، فرانسوی، اردو، اسپرانتو، کردی و هندی…را نمی‌فهمد! این الله فقط زبان عربی را می‌شناسد و پیروانش باید نماز را به زبان او(عربی) بخوانند تا بفهمد! اما خدای درون ما بازبان دل وعقل وبدون واژگان باما سخن می‌گوید. یادتان باشد که براساس گفته‌ی یک آخوند شیعی ایرانی زبان مردم دربهشت عربی و در‌جهنم فارسی است! بنابراین همه‌ی دوزخیان باید برای رد و بدل افکارشان درجهنم فارسی یادبگیرند وهمه‌ی دوستداران بهشت باید عربی بدانند!

از عایشه نقل شده است:
رسول الله به من گفت «تو دوبار قبل از اینکه من با تو ازدواج کنم در رویاهای من ظهور کرده بودی. من فرشته ای را دیدم که ترا در تکه ای لباس ابریشمی حمل میکرد، من به او گفتم، لباسش را در بیاور و اورا نگاه دار، او تو بودی. به خود گفتم»اگر این از طرف الله است، پس این (لخت شدن عایشه) باید واقعا اتفاق بیافتند”.
صحیح بخاری ۹٫۸۷٫۱۴۰

از عایشه نقل شده است:
وقتی پیامبر با من ازدواج کرد، مادرم نزد من آمد و مرا وادار کرد که به خانه پیامبر وارد شوم، و هیچ چیز موجب تحیر من نشد، مگر آمدن پیامبر به نزد من قبل از ظهر.
صحیح بخاری ۷٫۶۲٫۹۰

منقول است از عایشه مادر مومنان:
پیامبر اسلام وقتی با من ازدواج کرد که من شش یا هفت ساله بودم. وقتی ما به مدینه آمدیم، چند زن آمدند، ام رومان وقتی من در حال تاب بازی بودم پیش من آمد، مرا بردند، آماده و آرایشم کردند، بعد مرا نزد پیامبر خدا بردند، و او وقتی من ۹ ساله بودم با من جماع کرد. او مرا جلوی در نگه داشت و من از خنده در حال ترکیدن بودم.
سنن ابو داوود ۳۱٫۴۹۱۵ و ۳۱٫۴۹۱۶ , ۳۱٫۴۹۱۷

منقول است از عایشه: من در حضور پیامبر با عروسکهایم بازی میکردم و دختر بچه های دیگر که دوستان من بودند نیز با من همبازی میشدند. وقتی پیامبر خدا به مکان بازی من وارد میشد آنها (دوستان عایشه) پنهان میشدند، اما پیامبر آنها را صدا میکرد تا بیایند و با من بازی کنند. (بازی با عروسک و تصاویر ممنوع است، اما برای عایشه مجاز بود زیرا در آن زمان وی هنوز دختر کوچکی بود، و هنوز به سن تکلیف نرسیده بود (فاتح البری ج.۱۳ ص.۱۴۳)
صحیح بخاری ۸٫۷۳٫۱۵۱

عایشه روایت کرده است که وقتی پیامبر با او ازدواج کرده وی ۷ سال داشته، و وقتی به خانه پیامبر وارد شده است ۹ سال داشته است، و عروسکهایش همراه وی بوده اند، و وقتی پیامبر اسلام فوت شد، وی ۱۸ سال سن داشته است.
صحیح مسلم ۸٫۳۳۱۱

سومین (زنی که محمد با او ازدواج کرد): عایشه دختر ابی بکر (بود)، با او در مکه ازدواج کرد در حالی که 7 سال سن داشت و غیر از او با هیچ دختر باکره ای ازدواج نکرد، و در زمانی که او 9 سال سن داشت به او دخول (تماس جنسی Intercourse) کرد و این اتفاق 7 ماه بعد از وارد شدنش به مدینه بود، و (عایشه) تا زمان خلافت معاویه زندگی کرد.
بحار الانوار جلد 22 برگ 202

عائشه دختر ابو بكر، پيغمبر عايشه را در مكه تزويج كرد در حالى كه هفت سال بيش نداشت، حضرت رسول جز عايشه با زن بكرى نكاح نكرد، و در نهمين سال عمرش با وى زفاف كرد، و اين زفاف پس از هفت ماه اقامت در مدينه انجام گرفت و عايشه تا دوران خلافت معاويه در دنيا بود.
زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام‏ (ترجمه:إعلام الورى بأعلام الهدى)،شيخ طبرسى‏، مترجم: عزيز الله عطاردى‏،ناشر: اسلاميه‏،تهران‏:چاپ اول‏،1390 ق.‏ برگ: 213

از اسماعیل بن جعفر منقول است:
همانا رسول الله در 10 سالگی به عایشه دخول کرد…
وسائل الشریعه، الی تحصیل مسائل الشریعه، محمد بن الحسین الحر العاملی ج 1 برگ 31، به نقل از فروع کافی ج 2 ص 351

شبی پیامبر بر من وارد شد و گفت رانهای خود را عریان کن، و من هردو ران خود را عریان کردم، پیامبر چانه و سینه خود را روی رانهای من گذاشت.
سنن ابو داوود کتاب 1 شماره 0270

هرگاه پیامبر خدا میخواست مرا نوازش کند، به من میگفت که ازار به تن کنم، سپس او مرا نوازش میکرد
صحیح بخاری پوشینه 1 کتاب 6 شماره 299
پیامبر گاهی فکر میکرد که بر من دخول کرده است، در حالی که در واقعیت اینکار را نکرده بود.
صحیح بخاری پوشینه 7 کتاب 71 شماره 660

هرگاه من آب منی خشک شده روی جامه رسول الله پیدا میکردم، آنرا با ناخنهایم میتراشیدم (تا پاک شود).
صحیح بخاری کتاب 2 شماره 572

 

1-حدودا” يك قرن قبل قند از كشور بلژيك به ايران صادر مي شد.  به دليل مسائلي كه ميان روحانيون و يكي از اتباع بلژيك پيش آمده بود فتواي حرام بودن قند صادر شده بود و كسي قند نمي خورد. يكي ازتجار كه قندهايش روي دستش مانده بود به سراغ يكي از مراجع رفت و با تقديم خمس و زكات مشكل را براي وي مطرح كرد. بعد از آن بر فتواي قبلي تبصره اي صادر شد كه حرام بودن قند وقتي است كه مستقيما” در دهان گذاشته شود ، اگر قند را پيش از  گذاشتن در دهان در چاي بزنيد حلال مي شود…  هنوز هم بسياري از افراد مسن بدون آنكه دليل آن را بدانند ،قبل از آنكه قند را در دهان بگذارند آن  را در استكان چاي  فرو مي برند

2-در دهه 40 خورشيدي نوشابه هاي  پپسي كولا وارد بازار ايران شد و  شايعاتي مبني بر بهايي بودن مالك  شركت توزيع كننده اين نوشابه ها بر  سر زبان ها افتاد و فتوايي مبني بر حرام بودن خوردن پپسي كولا صادر شد. شركت توزيع كننده كه نمي خواست بازار را از دست بدهد خمس و زكات متعلقه را دو دستي تقديم يكي از مراجع كرد تا تبصره اي  بر اين فتوا نوشته شود كه خوردن نوشابه هاي پپسي با شيشه حرام است اگر در ليوان ريخته شود حلال ميگردد…

3-در دهه 50 خورشيدي ماشين هاي لباس شويي وارد بازار ايران شد. خانواده هاي ايراني كه به احكام ديني پايبندي زيادي داشتند حاضربه خريداري اين محصول نبودند چون به اعتقاد آنها آب موجود در محفظه اين ماشين كمتر از حد شرعي آب كر (سه وجب طول ،در سه وجب عرض ، در سه وجب ارتفاع) است و نجاست لباس ها را از بين نمي برد . اينبار تاجر مذكور خودش پيش قدم شد و با تقديم خمس و زكات توانست فتوايي  بر كر بودن آب لوله كشي شهر كه به دستگاه لباسشويي مي ريزد بدست بياورد…

*مدت ها است كه فتوا هاي مراجع اثر خود را از دست داده اند و درعوض نهادهاي دولتي فتوا هاي موثر صادر مي كنند .

4-چند سال قبل تير آهن هاي چيني وارد گمرك هاي ايران شدند و اداره استاندارد فتوا داد كه اين تير آهن ها غير مقاوم هستند و نبايد وارد بازار شوند .همين امر باعث گراني بي سابقه آهن در بازار كشور شد. تاجري كه از چين آهن وارد كرده بود به سراغ رئيس محترم استاندارد رفت و مانند اسلاف خود وجهي را در قالب خمس و زكات (يا چيز ديگري شبيه به باج) به ايشان تقديم كرد و به فاصله چند ماه مشكل تيرآهن هاي مانده درگمرك حل شد و روانه بازار شدند.

5-مدتي قبل شركتي به نام تجاري “محسن” برنج هاي هندي را در بسته بندي هايي با برند خود وارد بازار كرد و با تبليغات گسترده توانست بازار كشور حتي استان هاي گيلان و مازندران كه در آنها برنج كشت مي شود را تسخير كند. اين برنج ها قدري مشكوك بودند چون در هر دمايي كه پخته مي شدند بازهم به هم نمي چسبيدند .با توجه به وجود نشاسته درون برنج چنين چيزي قدري عجيب به نظر مي رسيد. يك نفر بيكاردر مركز تحقيقات برنج  براي پي بردن به راز اين برنج ها آنها را در يكي از آزمايشگاه هاي وابسته به مركز استاندارد آزمايش كرد و در آن مواد سمي خطرناك مانند آرسنيك و سرب مشاهده كرد. اين خبر رسانه اي شد و تبليغات براي اين برنج ممنوع شد و عده اي  تقاضاي جمع آوري اين برنج از بازار را داشتند. مالك برند محسن مقدار متنابهي خمس و زكات (يا هر اسم ديگري كه شما روي آن مي گذاريد ) را تقديم رئيس سازمان استاندارد كرد تا او نه تنها شخص بيكاري كه اين برنج ها را آزمايش كرده بود توبيخ كند بلكه قهرمانانه از سلامت اين برنج ها دفاع كند. حتي خود هندي ها هم اعلام كردند كه برنج هاي صادراتي شان آلوده است اما  رئيس محترم استاندارد كه مي خواست وجه دريافتي اش حلال باشد هندي ها را ديوانه هاي متوهم دانست و خوردن برنج هاي هندي  را بدون اشكال اعلام كرد. (البته اگر همسر خود ايشان از اين برنج ها خريداري كند احتمالا” بادريافت طلاق راهي منزل پدر شان خواهد شد)  البته مالك برنج محسن راه و رسم خمس و زكات دادن را به نيكي مي داند و نه تنها برنج هاي آن از بازار جمع نشد كه توانست با تقديم مقداري از اين خمس و زكات به رئيس سازمان صداو سيما دستور العمل قبلي ايشان مبني بر ممنوعيت تبليغ برنج خارجي در راديو و تلويزيون ( كه در حالت جو گيري ايشان صادر شده بود) را ملغي كند و اكنون تبليغات اين برنج به صورت گسترده تر ازسابق از راديو و تلويزيون  پخش    مي شود.
 ………..و اين داستان پرداخت به موقع خمس و زكات ادامه دارد
گفتگوی  شادروان دکتر مصدق با آندره بريسو، خبرنگار فرانسوی در 15 ژوئيه 1951
از میان مطالب دریافتی

مصدق به من گفت: در مورد ملي کردن نفت رودرروي انگليسي ها قرار گرفته است و گفتگويش  با هريمن، رئيس جمهور آمريکا و جنگ سازمان هاي جاسوسي عليه ايران را پيش کشيد.
پس از لحظاتي افزود: من پير شده ام. فکر نميکنم به سن هشتاد برسم (در آن زمان 71 ساله بود و 87 سال عمر کرد). شايد هرگز نتوانم به آنچه براي کشورم آرزو ميکنم جامه عمل بپوشانم ولي مطمئنم ديگران خواهند آمد، که پس از من اين کار ها را به انجام خواهند رسانيد. آنها امپرياليست ها و شوروي ها را بيرون خواهند کرد. شاه را يا از بين ميبرند و يا اخراج ميکنند. او با اين که نرم خوست، آرزوي بزرگش اين است که جاي کورش را بگيرد و همه کاره مملکت شود. فکر نميکنم حزب توده قادر به گرفتن و حفظ قدرت باشد. همينطور ارتش را توانا براي بر خاستن و برپايي يک نظام ديکتاتوري نمي بينم. اميدوارم سرکرده هاي شيعه قصد جدي براي ورود به عرصه سياست نداشته باشند. اگر چنين شود، ايران در آستانه وضعيت فاجعه آميزي قرار خواهد گرفت که بدوا همسايگان ايران (عراق، سوريه و اردن) را در حالت جنگي با ما قرار ميدهد. من واقعا از اين تشکيلات مذهبي هراس دارم. درست است که ما مسلمان هستيم، ولي در واقع عرب نيستيم و رودرروي سني ها قرار داريم. بدين ترتيب تشکيلات آخوند هاي شيعه با آن سلسله مراتب و امکانات اگر به قدرت دست يابد، ما در داخل مواجه با انقلابي خونين خواهيم شد و در خارج بايد نتايج جهاد عليه عراق و اردن و سوريه را تحمل کنيم. فکر نميکنم مصر و حتا اسرائيل مداخله کنند. به هر حال اگر اين فرض آخري تحقق پيدا کند، يک آيت اللهي وارد عرصه ميشود و نهضتي مالامال از نفرت عليه غرب و حتا ضد يهود و در دشمني با عرب هاي سني راه خواهد انداخت و اي بسا که خيابان ها جاي جسد و خون خواهد شد

چه کسانی ماهیانه چهل هزار و پانصد تومن طرح هدفمند یارانه ها را نمی گیرند

شبکه تلویزیونی C.N.N شب گذشته در گزارشی که روی سایت این شبکه قرار دارد، اعلام داشت که توسط یکی از کارکنان ایرانی بانک های کشور مالزی در جریان لیستی از پول مقامات و رهبران جمهوری اسلامی در خارج از کشور دست یافته است. این شبکه تلویزیونی مدعی شد که کارمند ایرانی بانک های مالزی بدلیل علاقه ای که به جنبش سبز در ایران دارد، این لیست را برای انتشار در اختیار C.N.N گذاشته است. C.N.N ضمن تشکر از این فرد ایرانی که نام وی را اعلام نکرده است، لیست مورد بحث را انتشار داده است که به شرح زیر است:

1ـ غلام حسین الهام:25 میلیون دلار در دوبی،13 میلیون دلار در ترکیه، 17 میلیون دلار درسوئیس،0.7 میلیون دلار در بیروت
2 ـ س. ح. پناهی: 11 میلیون دلار در بانک اسلامی شریعت، 4 میلیون ایورو در مالزی
3 ـ مسعود کاظمی: 45 میلیون دلار در آلمان، 4.2 میلیون دلار در دوبی
4ـ علی هاشمی بهرامیان:5.2 میلیون دلاردر کویت،11 میلیون ایورو در بلژیک، 23 میلیون دلار در دوبی و مبلغی نامشخص در الناخال کمپانی
5 ـ محمد محمدی:12 میلیون دلار در دوبی، 17 میلیون دلار در کویت، 8 میلیون ایورو درترکیه
6 ـ مهدی احمدی نژاد:18 میلیون ایورو در بلژیک،45 میلیون ایورو در سوئیس،44 میلیون دلار دربانک اسلامی شریعت
7ـ نازیه خامنه ا ی:7 میلیون دلار در ترکیه،56 میلیون ایورو در آلمان،122 میلیون پوند درگریت انگلیس
8 ـ صادق محصولی:14 میلیون ایورو در امارات متحده عربی، 24 میلیون دلار در ترکیه، 3 میلیون ایورو درمالزی
9 ـ مجتبی خامنه ای: 1 بیلیون پوند در گرین انگلیس( احتمالا بلوکه شده است)، 2.2 بیلیون ایورو در آلمان، 766 میلیون دلار در قطر. مبلغی نامشخص در بانک سوئیس
10 ـ حسین معادی خواه 15 میلیون دلار در کویت، 45 میلیون ایورو در استرالیا، 7 میلیون دلار در امارات متحده عربی
11 ـ عیسی کلانتری :3.2 میلیون ایورو در بلژیک، 1.2 میلیون دلار در ایتالیا
12 ـ حسین طائب: 122 میلیون دلار در امارات عربی، 42 میلیون ایورو در ایتالیا
13 ـ مسعود حجاریان کاشانی 92 میلیون دلاردر استرالیا،13.7 میلیون دلاردر قطر
14 ـ سردار احمد وحیدی: 32 میلیون دلار در امارات متحده عربی،65 میلیون دلار در ترکیه، 122 میلیون دلار در آلمان( احتمالا بلوکه شده)
15 ـ عباس کدخدائی: 2.5 میلیون دلارایتالیا،7.1 میلیون دلاردر کویت، 3.2 میلیون دلار دوبی
16 ـ مجتبی مصباح یزدی:184 میلیون دلار در دوبی، 221 میلیون دلار الناخال کمپانی
55 میلیون ایورو در اسپانیا
17 ـ علی مصباح یزدی : 45 میلیون دلار امارات متحده عربی، 17 میلیون دلار در ترکیه، 65 میلیون پوند دربانک انگلیس،75 میلیون دلار در افریقای جنوبی ، 110میلیون ایورو آلمان
18 ـ حسین فیروز آبادی:320 میلیون دلار در مالزی، 65 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 103 میلیون دلار در کویت، 17 میلیون دلارترکیه،…
19 ـ پرویز فاتح 16 میلیون دلار ترکیه، 5.2 میلیون ایورو در ترکیه، 22 میلیون دلار سوئیس
20 ـ حسین شاجونی:66.5 میلیون دلار در دوبی، 39 میلیون دلار در کویت، 11.2 میلیون دلار در بیروت 8 میلیون دلار مالزی
21: حبیب الله عسگراولادی : 172 میلیون دلار در بلژیک،120 میلیون ایورو در آلمان، 420 میلیون دلار درالناخال کمپانی، 42 میلیون دلار در ترکیه، 219 میلیون دلار در مالزی
22 ـ حسین جنتی:228 میلیون دلار دوبی، مبلغی نا مشخص در بانک سوئیس و مبلغی نا مشخص دربانکی در ترکیه 200 میلیون دلار در مالزی، 150 میلیارد دلار درژاپن 32 میلیون دلار در مالزی
23ـ سکینه خامنه ای 25 میلیون دلار در مالزی، 14 میلیارد دلاردر قطر، 112 میلیون دلار در دوبی
24ـ اسفندیار رحیم مشایی: 5.2 میلیون دلار در آلمان 32 میلیون دلار درایتالیا، 41 میلیون دلار دردوبی
25 ـ ح. محمدی اقائی: 48.4 میلیون دلار در دوبی، 2.4 میلیون دلار دربیروت،56 میلیون ایورو در اسپانیا
26 ـ علی اکبر ولایتی:244 میلیون ایورو در المان، 6 میلیون ایورو در استرالیا 56 میلیون دلار در مالزی
27 ـ محمد محمدی ریشهری:241 میلیون دلار الناخال کمپانی و 121 میلیون دلار دردوبی، 48 میلیون دلار درآلمان، 43 میلیون دلار درایتالیا
28ـ محسن هاشمی بهرامانی: 35 میلیون دلار در ایلات متحده عربی، 56 میلیون دلار در بلژیک
29 ـ محسن هاشمی ثمره: 11 میلیون دلار در قطر، 5.9 میلیون دلار درمالزی
30 ـ علی لاریجانی:185 میلیون ایورو در استرالیا،16 میلیون ایورو در امارات متحده عربی، 112 میلیون ایورو در مالزی
31 ـ عباس آخوندی:9 میلیون دلار در امارات متحده عربی، 502 میلیون دلار در بانک بیروت
32 ـ محسن رفیق دوست، 129 میلیون دلار در بلژیک، 44 میلیون دلار درکویت، 92 میلیون دلاردر کویت
33ـ حمید حسینی:30 میلیون دلارمالزی، 82 میلیون ایورو در اسپانیا
34 ـ محمد حسینی:14 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 7 میلیون دلار در کویت، 3 میلیون دلار درترکیه، 11 میلیون پوند در….
35 ـ محمود حسینی: 3.2 میلیون دلار درترکیه، 11.4 میلیون دلار در کویت
36 ـ مجتبی هاشمی ثمره:28 میلیون دلار در اسپانیا، 76 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 124 میلیون دلار در مالزی
37 ـ کامران دانشجو: 76 میلیون یورو در استرالیا، 7.2 میلیون دلار در مالزی
38 ـ احمد رضا رادان: 98 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 65 میلیون دلار در کویت، 121 میلیون دلار در افریقای جنوبی
39 ـ یدالئه جوانی:22 میلیون دلار در ایلات متحده عربی،5 میلیون دلار درهند،23 میلیون دلار در پرتقال
40 ـ غلام رضا فیاض: 65 میلیون دلار در مالزی، 40.9 میلیون دلار در کویت
41 ـ رضا فیاض: 23 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،17 میلیون دلار در ترکیه، 7 میلیون دلار در ایتالیا
42 ـ علی مباشری: 12 میلیون دلار در بلژیک، 19 میلیون دلار در مالزی، 42 میلیون دلار در کویت
43 ـ محمد نقدی:142 میلیون ایورو در ایالات متحده عربی،24 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،66 میلیون دلار در مالزی
44 ـ فرهاد دانشجو : 2.3 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 5.6 میلیون دلار در ترکیه
45 ـ خسرو دانشجو:11 میلیون دلار در ترکیه، 7 میلیون دلار در جمهوری چک
46 ـ حمیدی حسینی:4.2 میلیون در مالزی، 28 میلیون در ایالات متحده عربی
47 ـ محمد باقری خرازی:120میلیون دلار در لبنان،86 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،42 میلیون دلار در برکلی بانک آفریقای جنوبی
48 ـ مهدی هاشمی ثمره:5.7 میلیون دلار در ترکیه، 44 میلیون دلار در کویت
49 ـ حمید رسائی: 62 میلیون دلار در مجارستان،32 میلیون ایورو در آلمان، 18 میلیون پوند در انگلیس، 14 میلیون دلار در امارات متحده عربی
50 حسین موسوی اردبیلی: 21 میلیون دلار در کویت، 110 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،32 میلیون دلار در مالزی
51ـ علی مبشری: 7 میلیون ایورو در استرالیا،22.4 میلیون دلار در ایالات متحده عربی
52 ـ حسین شریعتمداری:225 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،54 میلیون دلاردرآلاناخل کمپانی، 65 میلیون ایورو در«ح.س. ب. س» بانک انگلیس
53 ـ حسین شاهمرادی:56 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 64 میلیون دلار در مالزی،7 میلیون دلار درهند
54 ـ کامران دانشجو: 24 میلیون دلار در ژاپن، 43 میلیون دلار در مالزی
55ـ داوود احمدی نژاد 55 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،48 میلیون ایورو در ایالات متحده عربی، 8 میلیون دلار در بانک پترزبورگ روسیه
56 ـ عبدالئه عراقی: 84 میلیون دلار در ایالات متحده عربی، 127 میلیون دلار در لبنان، 67 میلیون دلار درمالزی ،مبلغی نا مشخص در بانک سوئیس
57 ـ بهاالدین حسینی هاشمی: 45 میلیون دلار در ایالات متحده عربی،80 میلیون دلار در مالزی
58 ـ محی الدین فاضل هرندی:52 میلیون دلاردرعمان، 45 میلیون دلار در عربستان سعودی
59 ـ احمد جنتی: 450 میلیون ایورو در بلژیک، 143 میلیون دلار در الناخل کمپانی، 124 میلیون دلار در ایالات متخده عربی،267 میلیون دلار در مالزی،118 میلیون دلار در آفریقای جنوبی و مبلغی نامشخص در بانک سوئیس
60 ـ علی جنتی:35 میلیون دلار در ایلات متحده عربی،155 میلیون دلار در ترکیه، 55 میلیون دلار در آلمان ، مبلغ نا مشخص در بانک سوئیس
61 ـمرتضی رفیق دوست: 120 میلیون ایورو در آلمان، مبلغی نا مشخص در بانک سوئد
63 ـ م. ح.پارسا:43 میلیون دلار در ترکیه،12 میلیون دلار در مالزی،
64 ـ فاطمه عسگر اولادی: 43 میلیون دلار در قطر،16 میلیون دلار در ترکیه
65 ـ علی اکبر محتشمی: 125 میلیون دلار در شارجه، 85 میلیون دلار در کویت، 200 میلیون دلار در مالزی، مبلغ نامشخص در بانک سوئیس
66 ـ یاسر بهرامانی هاشمی: 22 میلیون ایورو در آلمان، 12 میلیون ایورو در استرالیا، 14 میلیون دلار در ایالات متحده عربی
67 ـ غلام علی حداد عادل:12 میلیون دلار در ترکیه، 2.4 میلیون دلار در مالزی، 43 میلیون دلار در ایالات متحده عربی

 

 

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!