میراث شعر فارسی گنجینهای سرشار از مضامین و تصاویر طبیعت است. سخنوران بیشماری از عهد باستان تا روزگار ما با مهارتی شگرف و تنوعی چشمگیر آخرین فصل سال را وصف کردهاند که در این مختصر تنها به چند نمونه از آن اشاره میشود. به ویژه در سپیدهدم شعر کلاسیک فارسی، در مکتب خراسان، که هنوز سنت شعری تناوری وجود نداشت، و شاعران با پدیدهها و نمودهای طبیعی ارتباطی بیواسطه داشتند، برف زمستانی حضوری دایم دارد، گاه به صورت مستقیم و گاه با نشانهای استعاریاش، مانند کافور و پنبه و عاج و سیم و نقره.
همچنین نگاه کنید به برف : در زنجیری از سروده ها