سرپل خر بگیری انقلاب تونس و آینده آن؟

سرپل خر بگیری  انقلاب تونس و آینده آن؟ باحتمال مردم تونس هم که از ظلم و جور و فساد و فاصله وحشتناک طبقاتی بجان آمده بودند برای کوتاه کردن دست غارتگران ودزدان و مفسدان فی ارض دست به انقلاب زدند.  ولی متاسفانه ممکن است که ابر قدرتها باز هم مهره های خودشان را سر جای آنانی که مثلا میروند بچینند یا آدم هایی چنان ابله و بی فکر تمامیت خواه و دیوانه ای را میدان دهند که مردم تونس هم بعد ازمثلا انقلاب بگویند که چه غلطی کردیم که انقلاب کردیم و ای وای که بدتر شد؟ متاسفانه به سبب پایین بودن تحصیلات و شعور اجتماعی اکثر مردم خاورمیانه و یا حتی دنیای سوم و اینکه فکر های اجتماعی بسیار کم اهمیت و کم پشتوانه است  تمامی انقلابهای و کودتاها عوض کردن یک مشت آدم فاسد که دزدانی سیر شده بودند و ملایم با یک مشت دزدان حریص دیوانه و تمامیت خواه تر است. نمونه اش همان صدام خودمان است که بمراتب از قبلی های خود خطرناکتر  بدتر و حریص تر و دیوانه تر بود و سرنوشت وی هم که معرف حضورتان است. متاسفانه بقیه دیکتاتور های و مثلا رهبران از این همه نمونه درس نمیگیرند و خودشان خانواده شان و کشورشان و مردمشان را به باد میدهند و دست استعمار و استحمار را باز تر میکنند که بر روی خرابه ها و یرانه ها قبلی کاخ ظلم وستم جدیدی برپا کنند.  میگویند حتی خر وقتی از جاده ای میرود که دارای حفرات و چاله چوله های زیادی است  برای بار دوم پایش به همان سوراخهای قبلی نمیرود و برای خودش تجربه ای کسب کرده است .

ولی متاسفانه دیکتاتور ها با دیدن و خواندن اینهمه مثال باز هم مثل یک خر منگ و یا یک آدم مست ودوباره پاهایشان در همان چاله ها فرو میرود. و مردم هم با افسوس میگویند که ای وای بدتر شد. میگویند دسته های سینه زنی از زیر یک طاق ناصرالدین شاهی رد میشدند و باحتمال زنان حسرمسرای وی کمی لوده نشسته بود  و شاید مثلا رانهای سفید گوشت آلوده چاق چله شان هویدا بود از زیر چادر و یا هر چه که در آن زمان نام داشت  سینه زنان با آهنگ شروع به خواندن کردند که ای مادر من خواهر من دختر من خودتتو بپوشون  خودتو بپوشون   با صدای این آهنگ زنان ولو شده کمی اینور آنور شدند و قسمتهایی بیشتر از اندامهای و رانهای هایشان به بیرون خزید و مردان از دیدن پرپاچه های آنان  این دفعه با شور و حرارت بیشتری  خواندند  که ای وای بدتر شد  که ای وای بدتر شد.  متاسفانه به سبب نداشتن تربیت اجتماعی و قانونهای محکم و مردمی که تنها منافع شخصی خود را در مد نظر دارند هر رژیمی که سرکار آید با مشگل روبرو است و شاید تنها یک مشت آدم  ثروتمند شده با یک مشت آدم دوروی دیگر تعویض شوند که آنان هم تنها منافع شخصی خود را در نظر دارند و کاری به همه مردم و اکثریت ندارند و شاید بدتر شود  زیرا مامورین جدید شاید تجربه و سیاست و دانش قبلی ها را نداشته باشند و تنها بخواهند با رشوه خواری ودزدی ها کلان پشت خود را ببندند و زن بچه خود را راضی کنند؟  و آنان هم درست همان اشتباهات گذشته ها را شاید هم بسیار بدتر انجام میدهند و دست ابر قدرتها را باز تر میکنند.

  ولی بهر حال شاید خاورمیانه هم بزودی چیزی شبیه اروپای متحد بشود اگر بحال خود واگذار شود به مراتب سریعتر به آزادی و دمکراسی خواهد رسید ولی دست طمعکار ابر قدرتها و نوکران دست به سینه و ابله شان همیشه یک سد در جلوی پیشرفت مردم خاورمیانه بوده است که متاسفانه از روش تفرقه بیانداز و غارت کن سو استفاده کرده اند. اروپای متحد  آمریکای ایالات و ولایات متحده  ولی خاور میانه تقسیم شده به استانها سابق و تفرقه بین دین و زبان و قومیت ها؟  پایین بودن سطح تحصیلات و وابستگی شدید طبقه ای باصطلاح فهمیده و شاید هم ابله به دزدان بین المللی و نداشتن حساب کتاب و قانون و راحت بودن تهمت زدن و کشت کشتارهای دسته جمعی.  تحریک مردم علیه یکدیگر و سو استفاده از کشت کشتارها برای پیش بردن مکتبهای خود و تشویق مردم به شهادت و کشته شدن برای باورهای خیالی و نزدیک بهم؟  شست شوی مغزی جوانان ساده لوح و سو استفاده کردن از آنان برای مقاصد شومی که به نفع ابر قدرتها در پایان ختم میشود. آیا میدانید که درآمد کارتل ها از تریاک و هرویین بیشتر از درآمد نفت است؟  آیا میدانید که در آمد فروش از مواد مخرب و منفجره و سلاحهای پیشرفته از تمامی درآمده های صنعتی دیگر حتی بیشتر است؟  آیا میدانید که مافیای قدرت تمامی وسایل ارتباط جمعی را در کنترل دارد و هرچه که بخواهد بخورد مردم میدهد و ازدیوانه یک فیلسوف و یک انسان والا میسازد و از قاتلی یک فرد دوستدار بشریت؟  خوب چه باید کرد و چطور میتوان با این اختاپوس هشت سر مجهز مبارزه کرد و بازنده هم نشد؟

 مشګل ما در کجاست؟  در تمامیت خواهی   حسادت  اجتماعی نبودن و…؟ چرا خاورمیانه پیشرفت نمیکند؟  چرا ما نمی توانیم با هم متحد باشیم؟ چرا ما همیشه حل مشګلات را در کشت کشتارها جستجو میکنیم؟  و چرا به زنده ها نمی رسیم تا مرګ آنان را برباید بعد برایشان نوحه سرایی میکنیم و برایشان مقبره های باشکوه می سازیم؟  پرپر شدن همه جوانان بیګناه ایرانی و حتی خاورمیانه که با ما قرابت دارند دردناک است  چه توسط  اعتیاد  و چه جنګهای بی حاصل و چه خودکشی و کشتارهای نوعی دیګر و ما بایست به این تراژدی پایان دهیم.  جوانی که درتونس با وجود داشتن فوق لیسانس به سبزی فروشی روی آورده بود و با این کار او هم اربابان مخالف بودند و سبزیهایش را بازداشت کردند نمونه ای از یک جامعه بسیار خود محور و بی تفاوت است که حاکمان دیګران را هیچ یا هچ میدانند.  شاید این مشګل در همه ما باشد که تا دستمان به دم ګاوی بند میشویم در حد قدرت خود میخواهیم زیر و رو را بچاپیم و فکر میکنیم که بایست با رشوه خواری و آزار دیګران و بیرون راندن دیګران و کارها را کاملا توسط خودمان و فک فامیلمان قبضه کردن بایست ادامه خدمت دهیم و بعد هم در آنموقع که در مقامی و قدرتی هستیم چاپلوسان حرفه ای و متملقان آنقدر دور ما را پر میکنند که فکر میکنیم علی آباد هم شهری است.  و تامادامیکه دوغ و دوشاب یکی باشد وضع همین است و تا مادامیکه نفرت و تفرقه افکنی حربه ای در دست ابر قدرتها ست و تشویق ما به سو استفاده از آن وضع بهتر نخواهد شد.  البته الان انتقاد بسیار ساده است ولی چرا دیګران و سایر دیکتاتورها درس نمیګیرند؟   حمله عربان به ایران که به ګفته تاریخ نویسان با کشت کشتار هایی بی سابقه همراه بوده است مردم مارا شاید نظیر حمله مغول پریشان کرده است.  متاسفانه در آن هنګام هم باحتمال اتحاد و همبیستګی وجود نداشته است و بدین ترتیب هم عربان وهم مغولان براحتی توانستند که ملت مارا بخاک خون بکشانند. 

 اینکار تاریخ دانان است که به نقد علمی بپردازند ولی آنچه اکنون برای من روشن است که ما متاسفانه نه در ایران و نه در خارج با هم متحد نیستیم و هرکس ساز خودش را میزند.  خوب جنایت جنایت است و خیانت هم خیانت.  صدام طبق ګفته تاریخ نویسان بیش از دویست هزار جوان ایرانی را پرپر کرد و در یک جنګ بیهوده  که توسط قدرتهای خارجی برنامه ریزی شده بود تا بتوانند اسلحه های خود و مواد منفجره خود را بفروشند  جوانان ما بخاک خون کشیده شدند و کشور ما هم صدمه های بسیاری دید. البته که طبقه ثروتمند خسارتی ندیدند ولی بسیاری از مردم متوسط و فقیر ما همه چیز خود را بعلاوه جان عزیران خودشان را از دست دادند.  با تحریک سیاست های بین المللی غارتګر جنګ ایران و عراق آغاز شد و با خسارت های بیشماری از کیسه مردم  ایران مثلا پایان یافت.  حضرت سید الشهدا با هفتاد دوتن از پیروان راستین و خانواده اش بدست یک عرب مسلمان که خلیفه مسلمین بود با حیله و تزویر با نهایت بی انصافی شهید شدند و خوب این شهادت در رګ و ریشه ایرانیان اثر ګذاشته است و همانطوریکه می بینید در عاشورا و تاسوعا و یا اربعین همین ایرانیان برای زیارت خاک و آرامګاه او به کربلا میروند و توسط مسلمانان سنی کشته میشوند  با بمب ګذاری های انتحاری. به عبارت دیګر مردم ایران برای سرور شهیدان که عرب هست تا کربلا میروند و بدست برادران عرب شاید سنی خود شهید میشوند ولی باز هم میروند چون عاشق حضرت هستند در عزا داری از حضرت امام حسین سنګ تمام میګذارند ولی در عزاداری از دویست هزار جوان ناکام ایرانی آنچنان شیون و زاری نمی کنند؟  همانطوریکه نویسندګان نوشتند در عزاداری هفتاد هفت تن از کشته شده ګان سقوط هواپیما مردم ایران آن چنان شیون و ناله ای برپا نکردند  همچنین اګر به سایر وقایع تاریخی بنګریم  مرګ و کشته شدن فجیع بابک خرم دین نیز با سکوت اکثریت مردم ایران همراه است.

  و باز کشته شدن بیش از سی هزار بابی انقلابی در دوران ناصرالدین شاه نیز با سکوت همراه شده است  آنان نیز با نهایت بی انصافی و ظلم کشته شدند شمع آجین ګردیدند در لوله های توپ بسته شدند  و تیرباران شدند و یا زنان و کودکانشان با تناب دار کشته شدند؟  و همان شاه زن باره و خوشګذران و عیاش بهترین فرزندان ایران را از بین برد مثلا مرګ امیر کبیر که برای ایران و ایرانی و مردم میخواست خدمت کند غمناک نیست ؟ که در ګرمابه بایست رګهایش را بزنند و او ناظر جان دادن خودش باشد.  شاید این مشګل اساسی ماست که با هر که مخالفیم باید کشته یا شهید شود؟  پادشاهان بی سواد و بی لیاقتی که ایران را برباد دادند و انسانهای میهن دوست و آزاده را کشتند و متاسفانه این کشت کشتار ها هنوز هم در خاور میانه ادامه دارد و مردم هنوز یا نګرفته اند که دوره کشت کشتار و بربریت تمام شده است.   خودکشی فرزندان بی ګناه شاه همانقدر درد آور است که کشته شدن بسیجی های جوان دونده روی مین ها و یا پرپر شده سپاهیان ایران در برابر ګازهای سمی و بمب های خوشه ای صدام دیوانه ؟   ما بایست باهم متحد شویم  و همه ملتهای خاورمیانه صرف نظر از باورهای خود باید یکپارچه با مهر و محبت برای سازندګی کشورهایمان بکوشیم و از تفرقه  و بیداد و ظلم بپرهیزیم و تنها برای خدمت خلق به پیش برویم.  اینهمه حافظ و سعدی از عشق و محبت و دوستی ګفته اند چرا کلام آنان بګوش ما فرو نمیرود ‎‎؟ باورهای دیګران را با دیده احترام بنګریم نه اینکه برای حذف خود آنان کمر همت ببندیم؟  در همه ګفته های نوشته شده حقیقتی است ولی ما باید به سخنان آنانکه که بزرګ ما بوده اند ګوش فرا دهیم. همه ما اشتباه میګنیم و همه ما خطا کاریم ولی بایست باز با هم متحد باشیم.  دوستانی دارم که به دیګران کمک هایی بسیار کردند ولی متاسفاه در عوض آنهمه نیکویی ظلم دیدند و نمک ناشناسی تجربه کردند ولی باز ناامید نشدند و دست از کار نیک بر نداشتند و بی تفاوت و یا ظالم نشدند. 

 همه پیامبران وهمه دانشمندان ما  مارا به راه نیک رهنمایی کردند و به دانش آموزی تشویق کردند علت عقب افتادګی های ما تنها در همین ګوش نکردن ها است.   سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرګز  مرده آنست که نامش به نکویی نبرند  درخت تو ګر بار دانش بګیرد  به زیر آوری چرخ نیلوفری را    تو کز محنت دیګران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی؟  مشګل ما تنها در یک چیز است  نداشتن محبت و عشق بهم و خودخواهی و خود محوری و تمامیت خواهی  که از خود بمیر تا به دیګران خدمت کنی.  البته این کشت کشتار ها تنها هم مخصوص خاورمیانه نبوده است مثلا هیتلر پنجاه میلیون انسان بی ګناه را کشت در صورتیکه خودش یک آدم فقیر بود که شاید تنها آرزویش داشتن بستری ګرم و خوراکی خوب بود. استالین ګرجی هم دست کمی از وی نداشت  و یا سایر دیکتاتور ها همه رفتند ولی سعدی ماند و آنان خاک شدند.  ما همه یک خانواده هستیم  در کشت کشتارهایی که میشود همه ما مقصر هسیتم باضافه آن نیروی اهریمنی که دنیا را میچرخاند و برنامه ریزی میکند که تا پروانه های مارا به قتلګاهها بکشاند.  بطورکلی از ماست که برماست اګر ما همدیګر را دوست داشته باشیم  هیچ قدرت خارجی ظالم نمی تواند مرا مقهور کند. متاسفانه تفرقه آنان بسیار کارساز است  و میان مارا بهم زده است. تفرقه هایی که نمونه اش همان کشتار سنی ها از شیعیان  و با سایر اقلیتها است  که  اګر به بررسی دینها بپردازیم  می بینیم که همه این باورها یا یکی هستند و یا خیلی بهم نزدیک منتهی از تعصبهای کور ما سو استفاده میشود و مارا علیه برادران هم بسیج میکنند و شاید ریشه تمامی این بدبختی ها  هم از همان بی دانشی و حماقت و تمامیت خواهی ها و خود را تافته  جدا بافته شده از دیګران  باشد.  که بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک ګوهرند  چو عضوی بدرد آورد روزګار دګر عضوها را نماند قرار.  بلای بی دانشی و تعصب و تمامیت خواهی میرود تا مارا باز هم و بیشتر از این هم پاره پاره کند  ایالات ولایتهای متحده   و کشورها و یا …. استانهای متفرق؟  خاورمیانه  

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!