فاصله بین دینداران راستین و شیادان دینی متظاهر و جانماز آبکش همه میدانیم که بشر از هنگامیکه خودش را شناخته در فکر رمز آفرینش بوده است و این جستجو برای اینکه چرابه دنیا آمده ایم و چرا بایست زندگی کنیم و چرا بایست پرمژده شده بمیریم در ذهن بشر به پیش میتاخته است و شاید هم از سر همین کنجکاویها بوده که بشر توانسته است بسیاری از مجهولات را شناسایی کند و بر بسیاری از مشگلات فایق گردد. مثلا اگر صد سال پیش کسی از تلفن همراه و ماهواره یا تلویزیون رنگی صحبت میکرد به چشم یک دیوانه در او مینگریستند. در صورتیکه امروزه یک موضوع ساده و پیش پا افتاده است که هرشاگرد دبستانی هم به بسیار از رمزهای آن آگاه است. در گذشته هم برای اینکه انسان جواب بعضی از مجهولات را بداند بکار های عجیب وغریب و فلسفه روی آورده بود که مثلا خدایان رومی و یونانی و یا خدایان قبیله های آفریقایی یکی از همین کوشش های بشر برای شناخت طراح عالم و متفکر و هوشمند توانایی است که این همه وسایل و گیاهان و جانداران را طراحی و درست کرده است حتی آنان که ما به ایشان بت پرست میگوییم در حقیقت بت آنان رابطه بین آنان و آن چیزی عظیم و مجهول است که ماآنرا عشق و خدا می نامیم.
همه ما شاید در این موضوع باهم یک عقیده باشیم که عقل ما و دانش ما امروزه نمی تواند تمامی مجهولات را سرآوری و راه چاره و حلی برایشان پیدا کند. همه دانشمندان فلاسفه از عظمت دنیا در کوچکی و بزرگی در شگفت هستند و هیچکدامشان نتوانسته جوابی کامل و قانع کننده به این مشگل بدهند. گیتی که میلیونها سال نوری حجم دارد و نیز در کوچکی در ذره ای خورشیدی در میان است دنیای الکترون ها و پروتونها؟ آری رسد دانش من به کمالی و جایی که بدانم که هنوز هم نادانم. در این هنگام دینها برای این سوالات پاسخهایی کم بیش فلسفه و باوری یافته اند و دینهای دنیا هرکدام توانسته اند که افرادی را بخود جلب جذب کنند. ولی این دسته از دینداران هم به گروه های متفاوتی تقسیم بندی میشوند گروهی که از روی ساده دلی و کم دانشی تنها از روی احساس و قلب به دینها ایمان آورده اند و بنا به شنیده ها و تاثرات محیطی شان جذب دین شده اند. نظیر کسانی که با خواندن شهادت حضرت سید شهدا سیل اشگ از دیدگانشان روان است و با نهایت عشق و دلدادگی به این سرور شیهدان که یک تنه و با تمامی اعضای خانواده اش گرفتار یزیدیان شد گریه میکنند و آنانی که شیفته تر هستند حتی ممکن است که با قمه و شمشیر خودرا بکشند؟ این عشق یک عشق ساده است که متاسفانه هر دوی این گروه شاید نه قرآن را خوانده باشند همراه با ترجمه آن و نه سایر کتابها مذهبی را مثل نهج بلاغه و غیره آنان بدون داشتن معلوماتی از اسلام و قرآن نوعی مسلمان تقلیدی مومن و محکم هستند. گروهی هم هستند که دانشمند و تحصیکرده میباشند و مثلا پزشک و مهندس میباشند ولی چون عظمت خلفت و دنیا را دیده و قرآن و کتابهای بسیار مذهبی هم خوانده اند قبول کرده اند که خدا همه آنان را خلق کرده و یا شکی در خدا ندارند و یا اگر شکی هم دارند بسیار خرد میباشد. آنان که به علم ناچیز در برابر عظمت زندگی و دنیا سر تعظیم خم کرده اند.
همه این گروه ها و همراه با هنرمندان و شاعران دیندار محکم به دوستی و عدالت و زیبایی و خوبی انسانهایی والا هستند که معتقد به دین و خدا میباشند و این ایمان آنان نه تنها ضرری به جامعه نمی زند بلکه اخلاق و نیکی را هم پرورش میدهند. متاسفانه بین بعضی از افراد این گروه ها اختلاف های مذهبی وجود دارد مثلا بهرام میگفت که پدرش بهایی و مادرش مسلمان است هنگامیکه آنان با هم جر وبحث دینی داشتند پدر با حرارت میگفت که باب یا همان مهدی ظهور کرده است و در شیراز تیرباران شده است تو چرا همه اش مهدی بیا مهدی بیا میکنی قایم ظاهر شده و شهید شده است توچرا منتظری بهرام کوچولو شش ساله به پدرش میگفت خوب پدر جان شما هم منتظر شوید مثل مامان تا قایم آل محمد بیآید پدر در حالیکه به پهنای چهره اش اشگ میریخت میگفت پسرم او آمده و شهید شده است این یک حقیقت است چطور من میتوانم که به حقیقت پشت کنم و چشمانم که حقیقت را یافته است را بنددم؟ این مادرت است که حاضر نیست مطالعه کند تحقیق کند تا بفهمد که آقا قایم آمده است و او بیخودی مهدی بیا مهدی بیا میکند. بهرام کوچولو به طرف مادر میدوید و میگفت مادر شما کتاب بخوانید و تحقیق کیند شاید پدر حق داشته باشد مادر در حالیکه اشگ میریخت میگفت که او نیامده است مگر نمی بینی که چطور آیات عظام در باره او سخن میگویند و در مسجد ها به منبر میروند پدرت میخواهد با یک تعصب شدید همه مارا به کشتن بدهند آیا نشنیده ای که سی هزار بابی را کشتند؟ گروه بعدی ریا کارانی هستند که نه هیچ معلوماتی از دینها دارند و نه واقعا آنها را از صمیم قلب قبول دارند آنان برای کسب درآمد و غارت و آزار مردم به دینها خود را وابسته میکنند که بتوانند درآمدی کلان داشته باشند ولی در خلوت آنان به هیچ کدام از دین ها و یا پیامبران و کتابهایشان معتقد نیستند بلکه این راه شیادی دزدی فساد غارتگری ستمکاری آنان است همین گروه هستند که دیکتاتور میباشند و میگویند خر خر آنان است و آنان هستند که برنده میباشند و از همین راه تفرقه ظلم دیکتاتوری و جانماز آبکشی عده را بعنوان دین دار آلوده و آدمک میکنند و برای کشت کشتار و آزاد و غارت از آنان استفاده میکنند . اینان و پیروان آدمک شده شان که در وجود آنان خدا را می بینند هستند که آدمیت را در خطر میاندازند وبرای غارت شهوترانی ودزدی و فساد و تمامیت خواهی حاضر اند که مردم را براحتی سلاخی کنند.
آنان هستند که مردم را خام میکنند و بقول ناپلیون گوشت دم توپ میسازند و خودشان غرق در تجمل شهوت و عیش عشرت و لهو لعب بسر میبرند آنان ظالمان هستند که از دین و باورهای مردم مثل یک شمشیر دولبه بران استفاده و یا سو استفاده میکنند و میکشند میربایند و تخم نفرت و خشم میکارند آنان با تحصیل و توفیق و درک و انسان دوستی و عشق محبت دشمن هستند آنچه آنان میخواهند خشم نفرت کشت کشتار و ظلم و تمامیت خواهی و خدایی کردن است . نمونه این دیوانه گان صدام هیتلر و حالا هم معمر قذافی رهبر لیبی است که فکر میکند این مردم هستند که بایست خادم او باشند و حرف جنفگ اورا اطاعت کنند تا دیروز میکردند و اشتباه میکردند حالا که نمی خواهند بکنند او میخواهد با زور گلوله وادارشان به اطاعت کردن بکند؟ غرب و مثلا دنیای متمدن هم که ناراحت گران شدن نفت بیشتر است تا از بین رفتن مردم و جوانانی که تنها آزادی میخواهند؟ دنیای مثلا متمدنی که ثروت و رفاه خود را در غارت و از بین بردن دیگران حتی مردم طبقه متوسط خود جستجو میکند؟
خودتان شاهد هستند که مردمی که حتی از طبقه پایین به بالا کشیده شدند و در اثر انقلابها به طبقه حاکمه برده شدند باز به مردم خود خیانت کردند و باز تنها به فکر غارت و منافع خود بودند و مردم خودرا فراموش کردند. جنون ثروت و دیکتاتوری آنان را فراگرفت و دروبریها هم به آتش این جنون و این شهوت خود بزرگ بینی دمیدند دمیدند او دمیدند؟ زنی زیبا که توسط خالق ګیتی خلق شده است آیا ما در زیبایی او بایست قدرت خلق زیبایی خالق را ببینیم یا نه ؟
کسانی که زنان را فاحشه میکنند بعد برایشان نامه مینویسند آیا یک زن بدون کمک مردی میتواند فاحشه شود البته کمک منفی و خود خواهانه؟
سلام فاحشه!
تعجب كردی!؟… میدانم در كسوت مردان آبرومند، اندیشیدن به تو رسم، و
گفتن از تو ننگ است! اما میخواهم برایت بنویسم
شنیده ام، تن می فروشی، برای لقمه نان! چه گناه كبیره ای…! میدانم كه
میدانی همه ترا پلید می دانند، من هم مانند همه ام
راستی روسپی! از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو، زنی زنانگی اش را بفروشد كه نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند !! اما اگر همان زن كلیه اش را بفروشد تا نانی بخرد و یا شوهر زندانی اش آزاد شود این ایثار است ! مگر هردو از یك تن نیست؟ مگر هر دو جسم فروشی نیست؟ تن در برابر نان ننگ است. بفروش ! تنت را حراج كن… من در دیارم كسانی را دیدم كه دین خدا را چوب میزنند به قیمت دنیایشان
شرفت را شكر كه اگر میفروشی از تن می فروشی نه از دین
شنیده ام روزه میگیری،
غسل میكنی،
نماز میخوانی،
چهارشنبه ها نذر حرم امامزاده صالح داری،
رمضان بعد از افطار كار می كنی،
محرم تعطیلی.
من از آن میترسم كه روزی با ظاهری عالمانه، جمعه بازار دین خدا را براه
كنم، زهد را بساط كنم، غسل هم نكنم، چهارشنبه هم به حرم امامزاده صالح
نروم، پیش از افطار و پس از افطار مشغول باشم، محرم هم تعطیل نكنم!
فاحشه!!!… دعایم كن
!!!ولی اګر کسی را دوست داشته باشیم
اگه کسی رو دوست داشته باشی نمیتونی تو چشای اون زل بزنی… نمیتونی دوریشو تحمل کنی … نمیتونی بهش بگی که چقد دوسش داری … نمیتونی بهش بگی که چقد بهش نیاز داری … واسه همینه که عاشقا دیونه میشن …
در لیبی مردم کشته میشوند به دست دیوانه ای زنجیری و ابر قدرتها دست دست میکنند که چه کنند؟