آیا واقعا آدمها آدمک هایی شده اند؟

آیا واقعا آدمها آدمک هایی شده اند؟  همه ما که در این ستون مطلب مینویسیم کم بیش از یک مشګل ناله داریم و آن نداشتن آزادی  نداشتن کشورهایی مستقل  اعتماد بهم تیمی کارکردن  دله دزدیهای و غارتهای افسانه ای  خیانت جنایت و بد کردن ها است  تمامیت خواهی ها حسادت ها نداشتن اتحاد و محبت نسبت بهم  و یا سرکوفت زدن به سر هم غرلند به  دینها و بی دینهاست  ما به لایه های بالای اجتماع سیاسی کاری ندارم زیرا دیګران بهتر از ما نوشته اند  ولی تنها به اطراف خود که نګاه میکنم می بینم که شاید ما واقعا لیاقت بهتر شدن یا بهتر بودن را نداریم   اګر بمن غر نزنید که منفی بافی میکنم  ومن تنها حقیقت ها را می نویسم و نظرم هم ذکر مصیبت نیست که بیرون رفتن از این مخمصه ای است که همه ملتهای خاورمیانه و شاید دنیا به آن مبتلی شده اند  شاید همه ما موافق باشیم که آن حرص پول و ثروت طمع بیش از حد  تمامیت خواهی و فساد است  هرکه دستش به دم ګاوی بند شد دیګر خدا را بنده نیست و میخواهد بدزدد تا آینده داشته باشد ترس از آینده از پیری کوری و در آن روزی که بیمارشده ایم و حتی فرزندان ما هم از اطراف ما ګریزان میشوند   خوب تنها یک راه برای ما باقی میماند که بی تفاوت باشیم و یا ظالم وګرنه حساب ما با کرام کاتیبن است   خوب چرا ما باهم متحد نیستیم  برای اینکه قدر هم را نمیدانیم برای اینکه به فداکاریهای هم ارج نمی دهیم برای اینکه هرکه بما خدمت کند دوقورت نیم مان هم باقی است و میګوییم میخواستی ندی  میخواستی نکنی؟  دوستان بسیاری را دیده ام که با سرجان به کمک دوست دیګرشان رفته بودند و آن دوست عوض قدردانی برای آنان مشګل تراشی هم میکرد  و به او میګفتند که اشتباه از خودت بوده است که به من اینقدر کمک کرده ای من که اسلحه روی شقیقه ات نګذاشته بود م که بمن مثلا پول بده یا کمک کن میخواستی ندی  .

حالا که دادی بایست پای مشګلات آنهم بنشینی  خوب اګر یک بمن چه یا خدا بده ګفته بود هیچ یک از این مشګلات را نداشت  حتی ما وقتی ګروهی مثلا هم قسم میشویم و دنبال کاری میرویم هم چون که به مشګلات برخوردیم همدیګر را تنها پای مشګلات رها میکنیم  کارمندان مثلا یک اداره با هم قرار ګذاشتند که سر تبعیض ګذاشتن شرکت با مدیر عامل شرکت صحبت کنند  و از میان خود یک نفر نماینده انتخاب کردندکه مشګلاتشان رابه ګوش مدیر عامل برساند  نماینده جلو رفت و داشت کارها را درست میکرد که مدیر عامل تک تک کارمندان را سوا سوا خواست وبه احتمال به هرکدام وعده وعیدی داد و در نتیجه نماینده را تنها رها کردند  نماینده از شرکت اخراج شد و بقیه به نان نوایی رسیدند   و از این نوع مثالها من زیاد دیده و شنیده ام    خوب بااین روحیه میشود به دیګران اعتماد کرد و برای حق ګرفتن خود و آنان قدم پیش ګذاشت؟ سیستم حاکم برجهان همین است بی تفاوت باش یا ظالم

متاسفانه این تربیت و طرح استعمار جهانی است که مردم را بصورت آدمک در میآورند که یا بایست کاملا بی احساس و بی تفاوت باشی و یا ظالم و بقول بعضی ها متقدر؟ بی تفاوتی تمامیت خواهی منم منم کردن و خود بینی و تنها فکر منافع شخصی بودن است که ماهمه ملت های خاورمیانه را به این روز نشانده است. معلوم نیست که کسی که در راه است از اینانی که سرکارند بهتر باشد؟ بعد هم مردم از داغ درفش میترسند وتازه اطمینانی هم ندارند که با مثلا انقلابهای دیګر اوضاع بهتر خواهد شد تا تربیت استعماری هست شاید وضع هم همین طور باشد بهرکه اعتماد کنی توزرد از آب درمیآید .

 

حقیقت

دست و پا زدن و فریاد زدن همیشه نشانه بیداری نیست گاهی نشانه خواب بودن، کابوس دیدن و هذیان گفتنه. ما ایرانی ها دیگه کاملا تبدیل شدیم به ملت زنده باد مرده باد !

ما وطن نداریم مگر اینکه کسی به کوروش توهین می کنه، یا اسم خلیج فارس رو عوض کنه یا آثارباستانی در حال نابود شدن باشن یا فیلم 300 ساخته باشه….

ما دین نداریم مگر اینکه یکی یه جایی کاریکاتور پیامبر رو بکشه، یا بخوان قرآن بسوزونن، یا تو حرم و اماکن مقدس بمب بذارن

یه روز مهران مدیری میشه قهرمان ملی و همه برای قهوه تلخش سینه چاک می کنن، فردا میشه مزدور حکومتی، یه روز حیثیت افتخاری رو میبریم یه روز لیلا اوتادی میشه فاحشه، یه روز فوتبالیست ها دست بند سبز می بندن میشن افتخار ملی یه روز میرن با احمدی نژاد فوتبال بازی می کنن فحش شون میدیم، قبل از هر سری اخراجی ها میگیم ما فیلم این چماق به دست رو نمی خریم اما باز هم میشه پر فروش ترین فیلم سینما، یه روز میگن می خوان موسوی و کروبی رو بگیرن همه فیس بوک و دنیای مجازی و حقیقی میشه لینک و مطلب.، خیلی از حر ف ها رو نمیشه زد فقط سر بسته میگم

ما همه از ظلم وستمی که بر ما رفته و میره بیقرار و بی تابیم، موج شدیم و عده ای هم از هر قشری، سیاستمدار و هنرمند و ورزشکار و خوب بلدن از این موج ما سواری بگیرن پشتک وارو بزنن و حالشو ببرن

یکی نیست داد بزنه :

گشت ارشاد از وقتی شروع شد که ما به خواهرامون گیر دادیم!

دیکتاتوری وقتی پا گرفت که به همسران مون و فرزندان مون زور گفتیم!

تقلب توی انتخابات از جایی آغاز شد که همه با برگه های توی جیب مون رفتیم سر جلسه امتحان!

دروغ از اونجا شروع شد هر کدوم توی هر شغل و هر جایی که هستیم واسه کوچکترین منفعت بزرگ ترین دروغ ها رو گفتیم !

پرونده سازی ازاونجا پا گرفت که هر دفعه سه نفر از ما دورهم جمع شد پشت سر سه نفر دیگه حرف زدیم و تهمت زدیم و غیبت کردیم

سانسور از جایی شروع شد که توی فامیل و دوست و آشنا تحمل کسی که مثل خودمون نباشه رو نداشتیم

ما کمی متوهم شدیم. همه 70 و چند میلیون این مملکت مثل ما نیستن که از صبح تا شب خبر و گزارش سیاسی می خونیم و می دونیم آخرین باری که فلان زندانی سیاسی با خانوادش حرف زده چه روزی بوده !

و دقیقه به دقیقه می دونیم تو این مملکت چه خبره! کی چی میگه و کی کجا میره !

چند نفر از اطرافیانتون می شناسید که اصلا نمی دونن نوری زاد و توکلی و زید آبادی و ستوده و… کی هستن؟! چند نفر رو می شناسین که به جای کسب آگاهی کردن نشستن “پای فارسی وان” و “من و تو” الیسا کجاست و بفرمایید شام می بینن؟!

1 مهر، 13 آبان، 16 آذر، عاشورا، هدفمندکردن یارانه ها واسه هر کدوم از اینا هفته قبلش قرار بود این مملکت به هم بریزه اما کسی صداش درنیومد! من هم میدونم که نمیشه! اما انقدر با تبلیغات ساده لوحانه خودمون رو مسخره و مضحکه نکنیم !

چند نفر از خانواده، دوستان، همکاران آشنایان خودتون می شناسید که از صبح تا شب میگن: “اینا همه دستشون تو یه کاسه است آخرش هیچی نمیشه، اینا همش بازیه، بزار زندگی مون رو کنیم، و حتی گاهی همین حساسیت های ما به امور سیاسی مملکت رو مسخره هم می کنن

بیاین قبول کنیم اگه حتا30 میلیون از این جمعیت هم شور و شعور کافی رو داشت این وضعیت اینجوری نبود

ملتی که بنزین لیتری 700 بخرن لیتری 1000 تومن هم می خرن! ملتی که قیمت خودشو ندونه هر چیزی رو با هر قیمتی میخره

مگه این بولیوی نبود که یارانه سوخت رو برداشت بعد بااعتراض مردم دوباره برگردوند

ملتی که سه روز نمی تونه جلو شکمش رو بگیره و نره در نونوایی بربری و لواش بخره رو چی به آزادی و دموکراسی؟! در عوض واسه زندانی هایی که توی زندان اعتصاب غذا می کنن کمپین راه میندازن و پتیشن امضا می کنن

مگه اون بازار نبود که اعتصاب کرد و به خواسته اش رسید؟!

یه نگاه به مباحثه هایی که تو همین فیس بوک یا بقیه شبکه های اجتماعی و فضاهای مجازی اتفاق میفته بندازین، ببینید ملت سر هر اختلاف عقیده ای چه جوری به هم توهین میکنن و تهمت می زنن! فردا در یک فضای باز اینجوری می خوایم کنار هم زندگی کنیم؟!

من خسته ام از این همه شعار مرده باد زنده باد، هر کی زنده باشه و هر کی مرده باشه من می خوام تا زنده هستم زندگی کنم !

به جای بازی خوردن می خوام بازی کنم، فقط هم نقش خودم رو، زندگی خودم رو و نه چیز دیگه !

بزرگترین کاری هم که برای وطنم می تونم انجام بدم اینه که دروغ نگم، تهمت نزنم ،تقلب نکنم، زور نگم، تحمل مخالفم رو داشته باشم، آگاه باشم و آگاهی بدم و اینا رو به هم نسل های خودم و نسل بعدی هم منتقل کنم

من یقین دارم این اوضاع، نمی تونه اوضاع مملکتی باشه که 70 میلیون انسانی که دروغ نمیگن، تهمت نمیزنن، تقلب نمی کنن و زور نمیگن، توش زندگی کنن

 

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!