داستان کدام حقوق بشر

 داستان کدام حقوق بشر   ناپلیون مردم را یا تعدادی از مردم را ګوشت دم پوپ می نامید ګویا که از کشتار آنان باکی نداشت  هیتلر هم از کشته شدن پنجاه میلیون انسان و سوزانیدن و از بین بردن شش میلیون یهودی ککش هم نګزید  البته بعضی ها قبول ندارند که عدد شش میلیون یهودی بایست درست باشد  اینطور که معلوم است بسیاری از رهبران دنیا از کشته شدن و کشتار مردم برای مقاصد خود ابایی ندارند حتی اګر آن مردم بیګناه باشند یعنی حتی بکار دیکتاتور هم کاری نداشته باشند  دیګر آقای سرتنګ قذافی یک مثال امروزی هست  حتی هیتلر هم مثلا هم میهنان خود را نکشت  بدست ارتش خود ش تنها مثلا یهودیان را میکشت که میګفت اینها بد هستند آلمانی اصیل نیستند  خوب جنون او فرق میکرد ولی این آقا درست همه مردم خودش را که اورا نمیخواهند میکشد  و ناراحت هم نیست  البته غرب به او بهترین سلاح ها را فروخته بود  زیرا او نه از جانب شوروی در خطر بود و نه همسایه مثل صدام داشت که در پی جنګ قادسیه باشد  باحتمال غرب میدانست که سرتنګ این بمب ها موشک ها وتانکها وهواپیما ها را برای حمله به مردم دست خالی کشور خودش میخواهد ولی حقوق بشر به آنان اجازه میداد که به دیوانه دیکتاتوری مثل قذافی اسلحه های پیشرفته بفروشند و معامله کنند .

 زیرا برای غرب شاید مهم نبود که او براحتی میتواند نسل هموطنان خود را از بین ببرد.  اګر طالبان به بهانه جنګ با شوروی بی دین توسط غرب مسلط شد تا از دین دفاع کند و شورویهای بی دین و کمونیست را از بین ببرند  قذافی این بهانه را نداشت  ولی با وجود این غرب به او مرتب سلاح میفروخت  و سرمایه های ملی کشور را که بایست صرف رفاه و دانش و سلامت مردم شود به دست دلالان فروش اسلحه می داد و مقداری از آنرا را هم برای خودش فک فامیلش بر میداشت کما اینکه تنهادر آمریکا میګویند که بیش از سی میلیارد دلار ذخیره فرموده بود  متاسفانه این دیکتاتورها آنقدر ابله هستند که فکر میکنند غربی ها این پولهای را به آنان پس میدهند  غرب حتی سرمایه چند صد هزار دلاری مردم را که شاید از راه کسب کار حلال پيدا کرده اند را به این راحتی پس نمیدهد و انواع و اقسام مالیات نګهداری  وبقول خودشان فی از آن پولهای کم برداشت میکنند  و یا تا آنجا که میتوانند سعی میکنند که خارجیها را به بیراهه بکشانند و سرمایه هایشان را نابود کنند  البته برای طبقه متوسط جامعه خود هم این چنین برنامه ای دارند   حقوق بشر مال آقازاده ها و ثروتمندان وابسته است   جوانان سرګران خاورمیانه و دنیای سوم خود را به آب آتش میزنند تا مثلا به کشورهای پیشرفته بیآیند و فکر میکنند که اینان همه آن امتیازات را به آنان هم میدهند  البته اګر شخص وارد و زرنګ باشد و راهها را خوب بشناسد شاید بتواند از این خرسها موهایی بکند ولی در حالت عادی آنان سعی میکنند با زرنګی های خودشان سرمایه اندک را هم غارت کنند .

 شرکتهای بیمه میلیارد ها دلار میګیرند  و صدها صفحه بقول خودشان پالیسی میدهند شخص باید صدها صفحه بخواند و در آخر هم پس از چندین سال دادن بیمه هنګامیکه به آنان نیازمندی  بیمه رافسخ میکنند ومیګویند برو وکیل بګیر وکیلی که ساعتی دویست دلار پیش میخواهد تا مثلا کار را دنبال کند  در آمریکا  قول و قرار حتی اګر بصورت کتبی و قراردادهای رسمی باشد فایده ای ندارد زیرا که وکیلان آنقدر ګران هستند که  نمیشود به آنان مراجعه کرد بدین ترتیب هم بایست پول بیمه را داد و همه کلیه مخارج ګردن خود آدم است  تنها شرکتهای بزرګ هستند که وکیلان خبره در استخدام دارند وبراحتی میتوانند حق وحقوق خود را بګیرند و ګرنه با این سیستم بقیه مردم ول معلطند و بایست  از غارت شدنشان صرف نظر کنند ؟ اګر مردم عادی یک اشتباهی بکنند دولت و پلیس دنبال شخص هستند و تا او خسارت را نګیرند ول کن معامله نیستند ولی اګر دولت های محلی  اشتباه بکنند و ضررهای هنګفت بزنند هیچ کسی و هیچ دستګاهی نیست که به کمک مردم عادی بیاید  قولهای و قرارها در آمریکا اګر شخص خوب نباشد ارزش قانونی با وکیل ګرانبها دارند  و بایست برای هرکار جزیی وکیل داشته باشی  خوب این هم یک نوع حقوق بشر است اګر کسی پول وکیل نداشته باشد حقوق بشر هم به او کمک نمی کند. در شرق هم که معلوم است اګر اهل رشوه دادن نباشی کلاهت پس معرکه است و اګر به دستګاهها مثلا بازرسی و یا حتی دادګستری مراجعه بکنی اګر با یک بمن چه روبرو نشوی بایست سالها بدو بدو کنی تا شاید کسی دلش بحالت بسوزد و حق ترا نیمه و یا در صدی را بتو بدهند   خوب این هم حقوق بشر ؟

 پس حقوق بشر هم یک بهانه ای است که کسانی به آن بهانه شغلی و مقامی داشته باشند  ولی واقعا این حقوق بشر اکثر مردم است که ضایع شده از بین میرود  کسانی ګله میکنند که چرا رهبران دینی و یا اجتماعی دلشان بحال مردم نمی سوزد  و ککشان هم نمی ګزد که مثلا هواخواهان آنان کشته شود و آنان از اینان برای پیشرفت خودشان استفاده میکنند  غربیان به قذافی بهترین سلاحها را دادند و او هم بانهایت دست دلبازی بهای سنګین آن سلاحها را به مدیران شرکتهای غربی داد  و حالا همان سلاحها را بر سر مردم میکوبد؟  چرا رهبران مذهبی واجتماعی از دوستداران خود که بخاطر آنان و رهبری شان به کشت کشتار روبرو میشوند کاری نمی کنند؟  انسان ها برای آنان مهره هایی هستند و شماره هایی که بایست برای به قدرت رسیدن آنان و نامور شدن آنان کشته ویاشهید بشوند  آقایی می پرسید که اینهمه مجاهدین دست خالی را در عراق کشتند  و آقای مسعود خان رجوی کاری نکرد؟ ګفتم مګر دیګران ارزشی برای کرامت انسانی قایلند  وکاری کردند؟

  همه شهید میخواهند تا تبوانند حرفهای خود را به کرسی بنشانند  همه مذهب ها و همه مکتبهای اجتماعی به کرامت انسانی کاری ندارند  و همه دولتها هم کم بیش همین طورند  تنها راحتی و آسایش خود را میخواهند و میخواهند دیګران شهید یا کشته شوند تا آنان پیروز ګردند و به مقام ثروت  شهرت شهوت و تمامیت خواهی برسند  . کلک آقایان رهبر و پیشوا هم نخواهد ګزید اګر حتی میلیونها انسان کشته شوند  مګر آقای سرهنګ قذافی را نمی بینید   با يول مردم فقیر اسلحه میخرد و مردم خودش را می کشد  خوب سګ زرد برادر شغال است اینطور نیست  اینها فکر میکنند که تافته بافته جدا هستند و همه شان میخواهند ښاه رییس جمهور و یا رهبر شوند   بعد هم پس از کشت کشتارها مثل کنه به دستګاه میچسبند و نمی خواهند از آن جدا شوند ګویی بایست خودشان و آقازاده ها و خانم زاده هایشان یک عمر بر ګرده مردم سوار بشوند  . شکاف بین فقیر و ثروتمند بسیار بزرګ است و متاسفانه روز به روز هم این شکاف وسیع تر میشود  یکی میلیارد ها ثروت دارد  بطور کلی بایست غیر مشروع هم باشد ویا نابغه هایی باشند و دیګران با همان مدرکهای تحصیلی و سابقه کار آه در بساط ندارند  آیا فرق دو انسان مثلا با درجه دکتری و سابقه کار مساوی بایست میلیارد ها دلار فاصله باشد؟ 

 یعنی یک انسان بامدرک دکتری از انسان دیګر باهمان مدرک و سابقه کار بایست چند میلیارد  دلار تفاوت ثروت داشته باشند؟  خوب رهبران کمونیست هم از دیګران از نظر ثروت شاید مثل همتایان کاپیتالیست  خود بودند  رهبران مذهبی هم همین طور  آنان ثروتمند هستند و مردم عادی با همان درجه های علمی اکثرشان بی چیز  بخصوص آنانی که خواسته اند دزدی نکنند و رشوه نګیرند  خوب حقوق بشر خان کجاست؟  بعد هم مردی که خودش را حتی به اروپا هم رسانده است بایست خودش را آتش بزند چون به او اجازه زندګی نمیدهند  نه در کشور خودش و نه در کشور میزبان  رهبران نوکر و مطیع میخواهند  مثلا کسی میتواندیک بار به عنوان بهایی غارت شود و یک بار به عنوان ایرانی مسلمان ویک بار هم به عنوان مسلمان ناراحت توسط  دینهای دیګر  خوب حقوق بشر کجاست ؟   آیا میشود به سازمانی شکایت کرد و حقوق بشر خود را مطالبه کرد؟ 

 تمامی این دستګاه های عریض طویل دادګستری  دادګاه ها و پلیس بیهوده است و برای احقاق حق کار نمیکنند بلکه برای اینکه حقوق بګیر هستند و مثلا روز را شب کنند پول میګیرند. مګر اینکه دست توانای مالی داشته باشی یا وابسته به سیستم باشی  خوب این هم بحث حقوق بشر؟  همه یا اکثر رهبران دولتی  مذهبی و اجتماعی  تنها فکر ګرفتن حقوق بشر خود شان هستندو دیګران مهم نیستند  و بقول معروف آمریکاییان آنان را ایګنور میکنند یعنی کم محلی میفرمایند  در جایی که جوانانی دهان خود را میدوزند حقوق بشر در کجا قایم شده است؟  شاید حقوق بشر هم مثل همان دینها حربه ای به دست کسانی که از آن استفاده های کلان میکنند؟

اخبار نامه تکان دهنده:شوهرم صداهاي ناله وزجه و شكنجه ميشنيد,ماموران او را كشتند …اوتنها يك كارگرساده بود نامه تکان دهنده:شوهرم صداهاي ناله وزجه و شكنجه ميشنيد,ماموران او را كشتند …اوتنها يك كارگرساده بود

چهارشنبه, 24 فروردین 1390 ساعت 09:40

http://prova.com

–>

آنچه در زیر می خوانید عین نوشته ای است که به  آدرس پارس دیلی نیوز ارسال شده است,شرح و افشاي يك جنايت پنهان كه از زبان زني دردمند بيان گرديده و نقض وحشيانه حقوق انسانها را بيان ميدارد:

سلام

شوهر من حجت نهاوندی کارگر ساده ساختمانی بود و پس از مدت‌ها بیکاری از ۶ ماه پیش برای کار در یک کار ساختمانی در سرخه حصار تهران با دوستش ووریا که کرد سنّی بود رفتند . چون کار مال یک پادگان ارتش بود پول خوبی‌ میدادند و ماهی‌ ۱ بار مرخصی می‌‌آمد ولی‌ کارشان سخت بود و باید ساعت‌ها زیر زمین کار میکردند . بار‌ها از صدای ناله و گریه و شکنجه حرف میزد و اینکه آنجا خیلی‌ مشکوک و مثل یک زندان است و برای رفت و آمد خیلی‌ سخت میگیرند چون سواد خیلی‌ کمی‌ داشت و ساده بود بارها به شوهرم گفتم سرت را بنداز پایین و کار کن به این کارها کاری نداشته باش ممکن است اخراجت کنند . ما ساکن اسلامشهر بودیم . ۲ ماه پیش که برای مرخصی آمد شبانه مامورین زیادی ریختند و حجت را دستگیر کردند و از شوهرم خبری نداشتیم . پدر و مادرش خیلی‌ پیر هستند و ناتوان و حجت همیشه برای آن‌ها هم پول میفرستاد . بعد از تعطیلات ۴ نفر از کلانتری آمدند به خانه ما که شوهرت و دوستش به جرم جاسوسی اعدام شدند و تهدید کردند که اگر حرفی‌ بزنید به خودت و فرزند شیرخوارت هم رحم نمی‌کنیم . شوهر من حتی سواد درست خواندن و نوشتن هم نداشت و شبانه روز جز کارگری ساختمانی و کار برای نظافت خانه مردم یا قالیشویی کاری بلد نبود . حتی جای قبرش را هم به من نگفتند . از این ظالمانه و بیشرمانه تر اینکه ۲ بار به منزل ما ریختند و به من بی‌ پناه عزادار با لباس پلیس تجاوز کردند . به صاحب خانه هم ۳ ماه هست کرایه نپرداختیم و دیگر تاب و توانی‌ برای من نمانده است . تصمیم گرفتم به زندگی‌ خودم و فرزندم خاتمه دهم چون هیچ پناهی نداریم .حجت همیشه سخت کار میکرد و می‌خواست پسرمان باهوش و باسواد شود ولی‌ این آرزو را با او به زیر خاک کردند . ما هم به او میپیوندیم .

سمیه اکبری تکیه

لازم به ذکر است خبر اعدام حجت نهاوندی در تاریخ 11 فروردین 90 در همین سایت (لینک زیر ) انتشار یافت

http://www.parsdailynews.com/81282.htm

ایمیل آدرس فرستنده به رسم امانت پیش ما محفوظ است.

  با کراوات به دیدار خدا رفتم و شد

بر خلاف جهت اهل ریا رفتم و شد

ریش خود را ز ادب صاف نمودم با تیغ

همچنان آینه با صدق و صفا رفتم و شد

با بوی ادکلنی گشت معطر بدنم

عطر بر خود زدم و غالیه سا رفتم و شد

حمد را خواندم و آن مد “ولاالضالین” را

ننمودم ز ته حلق ادا رفتم و شد

یکدم از قاسم و جبار نگفتم سخنی

گفتم ای مایه هر مهر و وفا، رفتم و شد

همچو موسی نه عصا داشتم و نه نعلین

سرخوش و بی خبر و بی سرو پا رفتم و شد

لن ترانی” نشنیدم ز خداوند چو او

ارنی” گفتم و او گفت “رثا” رفتم و شد

مدعی گفت چرا رفتی و چون رفتی و کی؟

من دلباخته بی چون و چرا رفتم وشد

تو تنت پیش خدا روز و شبان خم شد و راست

من خدا گفتم و او گفت بیا رفتم و شد

مسجد و دیر و خرابات به دادم نرسید

فارغ از کشمکش این دو سه تا رفتم و شد

خانقاهم فلک آبی بی سقف و ستون

پیر من آنکه مرا داد ندا رفتم و شد

گفتم ای دل به خدا هست خدا هادی تو

تا بدینسان شدم از خلق رها رفتم و شد


Best Regards.

خوشبخت ترين فرد كسي است كه بيش از همه سعي كند ديگران را خوشبخت سازد

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!