خدا بسر شاهده که بقول اهل شکسته نفسی، این بندۀ سراپا تقصیر، میانه چندانی با تعریف و تمجید ندارد.
آنقدر ملت گل و بلبل در قربون صدقه رفتن و فدایت شوم و تو بهترین بهترین های عالم هستی گفتن دست و دلبازند، که ارزش قدردانی به موقع کم شده است. ولیکن برای تشویق به کپی برداری و سرمشق نمودن؛ مواردی پیش می آید که باید قدردانی کرد، تعریف کرد و بَه بَه هم گفت.
در این دوران وانفسا که ژورنالیسم ایرانی خلاصه شده است به هواداری از جناحی خاص تحت لوای خبرنگاری و روزنامه نگاری؛ پیدا کردن ژورنالیست حرفه ای که نقش حیاتی چشم و گوش مردم بودن را ایفا کند حکم کیمیا را یافته است.
درست است هستند ژورنالیست هانی که مقاله شیوا مینویسند و در فن مصاحب قرار گرفتن، با مصاحبه کردن اشتباه نشود، کارشان جذابیت دارد؛ ولیکن به آسانی و با یک تعمق سطحی میشود دریافت که تعلق خاطر، روابط و شرایط بر صداقت حرفه ای آنان غلبه کرده است.
نمونه های آن بسیار زیاد است و لازم به ذکر نام و نشان کسی نیست؛ یا به عبارت دیگر اکثر قریب به اتفاق اینکاره اند.
یکی از معدود ژورنالیست هایی که دارد کار میکند؛ خوب کار میکند و در یکی دو سال گذشته سطح کارش به معنی اخص کلمه به بیطرفی لازمۀ حرفه حیاتی ژورنالیسم هر چه نزدیکتر شده است نیک آهنگ کوثر است.
تبریک و سپاس