موسولینی میخواست با این شهر
سینمایی به رؤیاهای مردم تحقق ببخشد. او از لنین آموخته بود که سینما
میتواند یک وسیلهی تبلیغاتی همهجانبه و مؤثر باشد. سینما در آن زمان همه
را افسون کرده بود. از این گذشته در سالهای دههی ۲۰میلادی با ناطق شدن
فیلمها، سینما برای مردم جاذبهی بسیار بیشتری یافته بود. زمانی که هنوز
تلویزیون اختراع نشده بود، سینمای ناطق در دست فاشیستها، که به هر
وسیلهای در پی جذب تودههای انبوه مردم به ایدئولوژی خود بودند، کارکردی
شبیه تلویزیون داشت. موسسولینی نه به عشق سینما، بلکه با سوءاستفاده از عشق
مردم به سینما در اجرای برنامهی گستردهای برای توسعهی به اصطلاح «فرهنگ
مردمی» به سرمایهگذاری وسیع در سینما روی آورد…