من سال ها است که وقتی به او فکر می کنم همواره به اين نتيجه می رسم که او نيز اکنون نه به يک «شخصيت تاريخی» که بصورتی شگفت انگيز به يک «نماد تاريخی» تبديل شده است و بيش از اين ها هم خواهد شد؛ چرا که، از يک منظر و نگاه تفسيری، پاره شدن گلوي او به دست دژخيمان حکومت اسلامی در لحظه ای انجام شده که انگار حکومت می خواسته، در برابر نمادی «خودی» همچون پيکر آونگ وار شيخ فضل الله، نماد ديگری را بيافريند و بنشاند تا انتقام شيخ و روحانيت همراهش از پيروزمندان مشروطيت را گرفته و دايرهء داستان را بسته باشد.