ملتهای سوخته در آتش فقرنادانی و مظلوم و بازیچه شده ما. دیوانه ای بنام سرهنګ قذافی که شاید در اول هم وطن پرست بود در اثر یک کودتا مثلا بر قدرتهای استعماری و دست نشانده ګان آنان پیروز شد. ولی این سرهنګ بیست هفت ساله بعد از مدتی دګرګیسی کرد و تبدیل به یک دیوانه زنجیری تمام عیار شد که جز خودش و اطرافیانش و تملق ګویانش به کسی دیګر توجه نداشت. واکنون هم که می بیند تمامی ملت برعلیه او برخاسته اند باز هم سر لجبازی دیوانګی اش ایستاده است و میخواهد همه مردم را بکشد تا زمامدار و رهبر باقی بماند. اګر کسی مردم خود را دوست داشته باشد حاضر نخواهد شد که کسی از آنان کشته شود نه اینکه با دادن پولهای مردم و ثروت ملی برای خودش آدم اجیر کند و آنان را شست شوی مغزی دهد تا به برادران خود تیراندازی کنند؟ متاسفانه نظیر وی کم هم نیستند کسانی که خودرا تافته بافته جدا میدانند وبرای خودشان یک حق دایمی قایل هستند . آیا سرهنګ قذافی بعد از چهل دوسال کار نبایست بازنشسته میشد؟
مګر در سایر کشورها رییس جمهور چند سال سرکار باقی میماند اینان حتی اسم رییس جمهور را هم به لجن کشیده اند مګر ریاست جمهوری حق انتخاب مردم نیست آنان این شغل را دایمی و حتی موروثی کرده اند. مردم مظلوم ما که از دست استعمار مثلا خلاص شده بودند ګیر یک مستبد و یک دیوانه قدرت ثروت شهوت افتاده بودند نظیر بن لادن صدام قذافی و.. که با ظلم ها ستم ها و تمامیت خواهی هایی که به آنان میشد روی استعمارګران را سفید کرده بودند مردم احتیاج به مدرسه دارند کودکان ما بایست درس بخوانند تا عمر عزیز را هدر ندهند. جوانان بایست پوهنتون و مدرسه های علمی هنری صنعتی داشته باشند تا مدیر و سازنده و صنعتګر بار آیند و ما محتاج علم و صنعت دیګران نباشیم. رهبرانی که ادعا دارید میخواهید خلق های مسلمان را از زیر یوغ بندګی و ستم برهانید برای آنان مدرسه بیمارستان کار رفاه پیشرفت علمی و صنعتی ایجاد کنید. نه اینکه به نفرت های قومی مذهبی ملی زبانی قبیله ای دامان بزنید با ثروتهای ملی اسلحه بخرید و به دست آنان بدهید تا به برادر کشی اقدام کنند و یا تیراندازان دعواهای بین کمونیست کاپیتالیست و رهبران شیاد مذهبی و ملی ومحلی باشند. جهادی که مردم مظلوم ما احتیاج دارند جهاد سازندګی کار پیشرفت و جهاد بر علیه ظلم فساد جهل بیکاری بی غذایی فقر بی دانشی است و اینکارها تنها در پرتو علم دانش های مدرن بوجود میآید. اقتصادی شکوفا دلارویهای در میدان های ورزشی وعلمی نه کشت کشتار هم با اسلحه های غربی و شرقی و یا بمب ګذاری و کشتن بیګناهان که عملا آب به آسیاب دشمن ریختن است آنانی که حتی مردم متوسط کشورهای خود را هم به زیر ستم کشیده اند و آنان بایست مالیاتهای سنګین بپردازند و زندګی سخت داشته باشند تا غارتګران در کاخهای تلایی زندګی کنند و در آغوش دلبران بین المللی بیاسایند.
شکاف عمیق بین فقیر و غنی وحشتناک است و هر آینه مردم طبقه متوسط هم بسوی این فقر عمومی هل داده میشوند کمپانی ها و شرکتهای بزرګ به غارت مشغول و به مردم هدیه های غذای مصنوعی و مسموم میدهند چاقی سرتان و سایر بیماریها که از خوردن مواد غذایی ناپاک و غیرطبیعی مردم را به کام خود می کشد. آنان سرمایه کوچک مردم را با تورم و یا ضد تورم غارت میکنند و مردم را روز به روز فقیر تر و دست به دهان تر میکنند. با بورس بازیهای و بالا پایین کشیدن قیمتها مردم را در فشار اقتصادی میګذارند وبعد هم به دست جوانان اسلحه میدهند تا به کشتار هم بروند و یا آنان را معتاد میکنند. آن دسته از جوانانی هم که سالم مانده اند یا بایست در زندانها باشند یا راهی دیار غربت شوند و یا آنانی که دستشان به دم ګاوی بند شده است بایست رشوه خواری دزدی و فساد را پیشه کنند تا بتوانند سرخدمت خود مثلا باشند؟ دادګاه ها و دادګستریهای و پلیس بی حاصل و بیهوده و بی مورد تنها برای خدمت به ثروتمندان ایجاد شده اند مردم فقیر از مزایای قانونی نمی توانند بهره مند شوند روش بی تفاوتی ظلم و بمن چه در تمامی سیستمهای اداری دنیا نفوذ کرده است. آیا هیچ فکر کرده اید چرا بسیاری از جوانان نخبه و با سواد هم خودکشی میکنند زیرا همه دربهای بر روی آنان بسته شده است درایران به بهانه مذهب پدر مادر و یا نداشتن پارتی و ثروت و دوست جوانان بیرون رانده میشوند و درغرب هم به بهانه های دیګر نژادی و ملیتی؟ آنان متحدند و ما متفرق آنان بهتری برنامه ریزان و بهترین وسایل ارتباط جمعی را در اختیار دارند و ما تنها میتوانیم به دوستان خود خیانت کنیم و کسانی که بما اطمینان کرده اند راغارت نماییم. و بدین ترتیب سیستم عدم اعتماد و فساد ریشه دوانی میکند.
