یاد ندارم که از کشتار اول کسی جان سالم بدر برد. مسلسل سنگین با گلوله های ۵۶ میلی گرمی خود که شاید ده برابر گلوله کلت قدرت دارند، به هر کس اصابت کرده بود مانند گلوله کوچک توپی عمل کرده بود. جوانی را از زمین بلند کردیم که دیدم گلوله تقریبا پایش را از ناحیه ران قطع کرده بود. ولی هنوز به خود دلداری می دادیم که امکان زنده ماندن آنها وجود دارد و بدنها را در هر ماشینی که دستمون میرسید میگذاشتیم. وانت باری پر از تیر خورده ها بود و دیگر جا نداشت.