شیادان مجهز به حربه های مختلفه دین و .. برعلیه مردم عادی و قربانیان آنان.

شیادان مجهز به حربه های مختلفه دین و .. برعلیه مردم عادی و قربانیان آنان. گفته اند که کاپیتالیست و کمونیست هردو ظاهرا باهم مخالف هستند و برعلیه هم اقدام میکنند ولی درست مثل لبه های قیچی که برخلاف جهت حرکت میکنند ولی در یک زمان بهم میرسند و آنچه لای آنان هست خرد میکنند. این ما هستیم که در میان لبه یا تیغه های قیچی خرد و نابود میشویم. حالا اگر به این دو مکتب مشگل دینهای گوناگون و نژادها و یا قومیت ها و ملتها و زبانها و مذهب های من درآوردی را هم اضافه کنیم متوجه میشویم که برای پراکنده کردن ما و دسته بندی ما و بعد هم مارا بجان هم انداختن چه نقشه شومی طراحی شده است.  مثلا یک کارگر ساده یک معلم  یک کودک فلسطینی با یک کودک اسراییلی که عملا باهم پسر عموها هستند چه اختلافی میتواند داشته باشد که به جنگ هم بروند و همدیگر را بکشند؟  چرا مارا دسته بندی گروه بندی کرده بجان هم می اندازند؟  اکنون حتی مردم در دنیای اول هم فهمیده اند که بازیچه دستهای بانکها شرکتهای بیمه و شرکتهای غول دیگر هستند که از آنان مثال برده سو استفاده میکنند و تمامی سرمایه آنان را به یغما میبرند. 

 بهار عربی میروند که به بهاری جهانی تبدیل شود. تعداد اندکی از مردم دنیا با دردست داشتن سرمایه های ملی و دولتی و عمومی که شاید کمتر از یک درصد از جمعیت زمین هم باشند تمامی امکانات گیتی را در اختیار دارند  وبا فراست و استخدام بهترین دانشمندان  بهترین نخبه ها و برنامه ریزیهای بلند مدت همه مارا برده خود کرده اند. آنان با دراختیار داشتن وسایل ارتباط جمعی و مدیریت اقتصادی و مدیریت سیاسی دنیارا در اختیار خود گرفته اند و با سو استفاده از مشگلات مردم و تفرقه هایی که در بالا ذکر شد مردم را در مقابل هم قرار میدهند و خود آسوده به غارت همه مردم میپردازند. مثال آن حتی در قدیم هم فراوان بوده است خلفای حیله گر اموی و عباسی با تحریک سرداران عرب علیه ترکان و ترکان علیه پارسیان آنان را  همیشه در تفرقه نگه می داشتند تا کسی جرات نکند بساط ظلم زور آنان را در هم بپیچد؟  آنان حتی سرداران ایرانی را هم علیه هم تحریک میکردند و نتیجه همین تفرقه برده شدن مردم بوده است و غارتگری آنان؟  آنان حتی سر نوه های همان پیامبرخودشان را بریدند و به آنان تهمت نامسلمانی زدند. دیکتاتور ها با دردست داشتن منابع ملی و محلی کشوری به مردمی که میخواهند پول میدهند و آنان را میخرند و به دستان اسلحه میدهند تا دمار از روزگار سایر برادران خود در آورند و بقول معروف از هر طرف که کشته شود برای آنان فرقی نمیکند.   تمامیت خواهی فساد  رشوه خواری دزدی  و بی خردی حربه ای تیز است که در دست آنان است.

 مسلم است که یک تعداد افراد در اقلیت نمی توانند بدون داشتن برنامه ای همه دیگر مردم را در زنجیر اسارت خود بگیرند بلکه آنان با هوشیاری و برنامه ریزی و سو استفاده از مذهب و باورهای مردم و بکار گرفتن سرمایه غارت شده مردم علیه خود همان مردم وارد کارزار میشوند.  آنان دانشمندان و بزرگان را به خدمت میگیرند و آنان را میخرند  آنان حتی براحتی میتواند با سرمایه های نجومی خود حتی در کشورهای مثلا دمکراسی رییسان جمهور را خریداری کنند. چگونه آنان سرمایه های لازم را در اختیار شخصی که میخواهند میگذارند و او با صرف سرمایه و تبلیغ آرای مردم را میخرد و بعد هم ارباب اصلی خدمت میکند.  آنان حتی اگر رییس جمهور هم مخالف آنان قدمی بردارد یا اورا ترور میکنند یا برکنار و یا لجن مال؟  بدین ترتیب مثل معروف تفرقه بیانداز حکومت کن غارت کن  و برده کن را در نظر  ما مجسم میسازند. البته مثالهای بسیاری در دست است ولی این تعداد کم غارتگران با سرمایه های غارت شده نجومی بوسیله خود ما برنامه های خود را پیاده میکنند  آنان مارا مستاصل بیچاره و دربدر میکنند تا براحتی به استخدام آنان در آییم  آنان گروهی را هم با شیادی که به بهشت میروند و با حوریان دمخور خواهند شد به خدمت میگیرند و دیگران را تنها بخاطر احیتاجی که به پول برای زیستن دارند به استخدام خود در میاورند.  اکنون شاید با دردست داشتن اینترنت مردم بتوانند روشن گرا تر از گذشته شوند و به آسانی به دام آنان نیفتند.  آنان حتی از معیارهای دینی افراد هم سو استفاده کرده و براحتی گروهی را علیه گروه دیگر وارد میدان میکنند. مثلا در اسلام ظاهرا سکس تابو است و دختران زیبا و زنان فتنه گر بایست خودشان را خوب بپوشانند. در صورتیکه غریزه زن بطور کلی دلبری است تا مردی را برا همسریابی بطرف خود جلب کند. عنصر جنسی و رابطه آن در هر پسر و دختری هست منتهی با این ترتیب به بیراهه کشانده میشود و خود ارضایی خشم و حتی جنون و تجاوز به محرمها و یا به حیوانان جایگزین یک غریزه طبیعی میشود حتی آنان که توانسته اند در کشورهای اسلامی بنا به درخواست سو داگران غریزه جنسی خود را بکشند یا بسوی دیگری راهنمایی کنند هم درگیر مشگلات خواهند بود چه بسا بعد از ازدواج مشگل جنسی با همسرشان خواهند داشت؟ 

 سرکوب جنسی شاید کاری خطرناک باشد و بارها شنیده اید که پسری حتی به مادر خودش تجاور جنسی کرده است وبعد از کارناشایست خود پشیمان شده حتی خود کشی کرده است.  و یا مادر با کمک روان پزشک به فرزند ثابت کرده است که او بخشوده است. تجاور به خواهر  خواهر زاده  و عمه و غیره هم کم بیش در دهانها هست یا تجاوز به کودکان.  مثلا مردی آلت خود را دهان کودک شیر خوار میگذارد تا بمکد؟  و شاید همه اینها در اثر همان گسست رابطه های سالم بین زن مرد همراه با عشق عاشقی باشد. این انحراف در بین مردم کم نیست بارها من شینده ام که زنی پسربچه ای را بنام اینکه شب می ترسد از مادرش قرض میکند بعد پسر بچه را وادار میکند که نوک سینه هایش را بمکد و یا اورا به خودش شهوت آلوده می فشارد و به پسربچه سفارش میکند که به مادرش چیزی در این باره نگوید.  متاسفانه با پرده پوشی از این انحراف ها مشگل حل نخواهد شد. در اثر این فشار رابطه های سری بوجود میآید که زنان معشوق های جنسی میگیرند و خود را ارضا میکنند.  واضح است که دربین ثروتمندان و افراد طبقه متوسط بالا این ها موجب آبرو ریزی نخواهد شد و همیشه قربانیان طبقه متوسط و فقیر هستند که بایست تاوان پس  بدهند. ناصر دوست صمیمی من بود که به سبب اینکه مادرش بهایی بود از کار برکنار شد ناصر باوجود بهایی نبودن و نداشتن اطلاعاتی در باره این دین مارک بهایی خورده بود پدر ناصر به او هیچوقت اجازه نداده بود که با بهاییان معاشرت و رفت آمد داشته باشد.  دوران سخت کودکی ناصر به کتک کاری با بچه های مسلمان به عنوان سگ بابی و عباس افندی و فحش های رکیک در موقع رفت آمد به دبستان همراه بود و بعد هم پدر ناصر اورا وادار میکرد که به پشت بام رود و اذان بگوید که این هم موجب مسخره شدن او توسط بچه های بهایی فامیلش میشد.  بعد ها موقع ازدواج ناصر مشگل داشت دختران بهایی به عنوان اینکه پدرش مسلمان است زن او نمی شدند البته در سطح ناصر و دختران مسلمان هم به بهانه اینکه مادری بهایی دارد از همسری او فرار میکردند. ناصر مجبور شد بقول بعضی ها با یک دختر درجه چهارم ازدواج کند. ناصر به یکی از دوستان صمیمی مسلمانش کمک کرد و وی برای پس ندادن قرض خود اورا باصطلاح هو کرد که مادرش بهایی است و وی را درگیر مقامات و اوین کرد. بعد از اینکه دوست خاین مسلمان سرمایه اورا غارت کرد اورا به زندان انداخت و وی از کار اخراج شد. 

 ناصر این بار به فامیل بهایی اش که با او خیلی مهربان شده بودند پناه برد ولی آنان هم همان کاری را با او کردند که دوست مسلمان کرده بود.  ناصر به آمریکا رفت و با گرفتن قرض و وام برای خودش کارگاهی تاسیس کرد. ولی با آمدن مشگل اقتصادی در آمریکا وی باز تمامی سرمایه خود را به بانکها و شرکتهای بیمه پرداخت و آنان نیز قانونی مثلا اورا غارت کردند.  مردم شیاد آمریکا نیز به نامهای گوناگون مثلا بنام گرفتن وام و امکانات دولتی تا توانستند اورا تیغ زدند. کارگاهی که او خریده بود 50% افت قیمت داشت و بدین ترتیب درآمد او کم شده بود ولی بانگ و شرکتهای بیمه تمامی پول را میخواستند. درحالیکه اورا حتی مردم عادی آمریک غارت کرده و اموالش را دزدیده بودند  بانک همان پولی را که داده بود با بهره بالا میخواست. پلیس و شرکتهای بیمه هم هیچ کاری برای دزدیهای که از کارگاه او شده بود نمی کردند. و کاملا بی تفاوت بودند .  برای رفتن به دادگاه ها هم اواحتیاج به وکیل داشت و وکلا هم پول زیادی از پیش میخواستند تا مورد اورا قبول کنند. مردی با داشتن دکتری مهندسی و چهل سال سابقه کار اکنون هیچ در بساط نداشت بجز میلیونها دلار وام و کارگاهی که نصف وام را هم اگر فروش میرفت نمی پوشانید.  با این مثال شاید متوجه شده باشیند که شرق غرب  و انواع اقسام دینها تنها برای عده ای منفعت دارد. همه مومنان کلام زیبا میگویند ولی کار و عمل زیبایی در پی گفتارشان نیست. 

 این است که امثال ناصر هم یا بایست بی تفاوت بشوند و یا قربانی سیستم جهانخوار و مردم خوار.  اگر توجه کنید که شیوخ عرب در کاخهای افسانه ای زندگی میکنند ودر ماشینهای ساخته شده با تلای سفید  رفت آمد میکنند و در هواپیماهای ساخته شده از تلای زرد مسافرت میکنند و در گرمابه های ساخته شده از عاج فیل غسل جنابت میفرمایند. و میلیاردها دلار ذخیره ارزی در بانکهای کافرستانها بقولی خودشان دارند و بهتری وزیبا ترین دختران وزنان را در بین همه نژادها برای کیف و شهوت رانی دستچین میکنند و در خور خواب شهوت و فساد غرق هستند و اربابان هم از اینان بعضی وقتها پشتیبانی میکنند وبعضی وقتها هم رویشان زیاد شد آنان را اعدام میفرمایند. بعد همین مثلا مسلمانان  جوانان را به تزکیه نفس و خویشتن داری نصیحت میفرمایند خودشان در آغوش زیباتری و فتنه انگیز تری دلبران بین المللی میخوابند و در حمام ساخته شده از دندان فیل غسل جنابت اسلامی میکنند ولی جوانان مارا وعد وعید بهشت با حوریان چهل متری همیشه دوشیزه و باکره میدهند تا آنان به کشت کشتار دیگران و حتی خودشان مشغول شوند.   تنور اختلاف و تفرقه بین شیعه و سنی   مسیحی مسلمان  یهودی  مسلمان  بهایی مسلمان و ترک فارس  عرب عجم   کرد ترک و رشتی  اصفهانی و… زن مرد  بی دین  با دین  کمونیست  کاپیتالیست  را گرم نگه میدارند و خودشان در سرای تلایی خود و در آغوش مه پیکران سرخ سیاه  سفید و زرد به عیش نوش مشغولند و به ریشه همه ما  میخندند  هم به ریش ناصر ها و هم به ریش کسانی که اورا آزار داده اند.  تنها راه رهایی ما اتحاد در کثرت است وماباید با همه گوناگونی مذهبی  فکری  نژادی و قومی باهم متحد باشیم تا بازیچه دست غارتگران بین المللی و پادوهای محلی شان نشویم و آنان مارا مثل مهره ها شطرنج علیه یکدیگر بکار نبرند.   جوان پارسی  هندی  ترک  بلوچ  پشتون کرد  ترک  لر و… همه ما یکی هستیم این آنان هستند که مارا روبروی هم برای غارت ما قرار میدهند. 

 درقدیم میگویند   دو نفر دزد خری دزدیدند   سرتقسیم با هم جنگیدند    آن دو چو بودند سرگرم زد خورد    دزد سوم خرشان را زد برد.  تعصب های کور و بدون پشتوانه علمی   تمامیت خواهی ها  منم منم کردن ها عقل کل بودنها  مسخره دیگران   سو استفاده از دوستی و اعتماد دیگران تیشه به ریشه همه ما خواهد زد  آنان طالب همین بی اعتمادی و تفرقه بین ما هستند تا برنامه های غارتگرانه خود را پیاده کنند.  به امید اتحاد و پیروزی همه ملت های دربند   حتی ملتهای مثلا پیشرفته هم قربانیان غارتگریهای  بنگاه های مالی و اداری خود هستند.  بانکها بهره های کلان میخواهند . شرکتهای بیمه پولهای فراوان میگیرند ولی از بیمه خبری نیست.  آنان تنها شرکتهایی هستند که پول میگیرند ولی خدماتی ارایه نمی کنند. بانکها هم به زور و تلقین وام میدهندو چون ضد تورم هم هست این هست که سرمایه کوچک براحتی از بین میرود. در ایران تورم سرمایه کوچک را نابود میکند و در اینجا ضد تورم  . درایران بانکها وام نمی دهند ولی ایجا به زور وام میدهند. و با روزی ده بار تلفن کردن شما را وادار میکنند که وام بگیرید  غافل از اینکه هرچه بخرید دزد می برد  افت ارزش دارد ولی بانک پول را بابهره بالا پس میخواهد. مثلا برای خانه ای که اکنون شاید 150000 دلار بیارزد شما بیش از 250000 دلار قسط مالیات و بهره و تعمیر آن پرداخته اید ولی هنوز بیشتر از 200000 دلار به بانک مقروض هستید و اگر به موقع پول راندهید خانه را به 100000 دلار به شخص سومی می فروشند.  این ها تنها نمونه های کوچکی هستند که ثروتمندان با ارقام نجومی نه مالیاتهای واقعی می پردازند و هم ثروتهای کوچک مردم طبقه متوسط را غارت میکنند تا همه مردم فقیر ودست به دهان باشند و براحتی در برابر برنامه های آنان تسلیم شوند.  این برنامه با کم بیش تغییری در کل جهان میخواهد پیاده شود. کسانیکه سالها  کار کرده اند ولی تمامی سرمایه آنان در اثر تورم یا ضد تورم غارت شده است.   به امید آمدن بهار انسانی در همه دنیا و اتحاد همه مردم در بند و کناره گیری از بی تفاوتی مردم. 

ده کار که برای زنده ماندن در ایران نباید انجام بدهید:

1-برای رفتن به مسافت های دور حتی الامکان از پاهایتان استفاده کنید و سعی کنید تا جایی که می توانید از سوار شدن به وسایط نقلیه علی الخصوص هواپیما خودداری کنید.

2- به تیر غیب گرفتار نشوید و این تیر غیب قبلاً ضرب المثل بوده اما الان حقیقت داره و تیر غیب به تیری گفته می شه که از یه جایی مثل پشت بوم شلیک میشه و مستقیم میاد میخوره به گلوی شما و بعدشم معلوم میشه که احتمالاً توسط خودتون شلیک شده!!!

3- به بدنسازی نروید و هیکل گنده نکنید.تناسب اندام حق مسلم شما نیست زیرا باعث می شود بعداً با چاقو پاره تان كنند!

4- درس نخوانید،مدارک علمی نگیرید،در علم پیشرفت نکنید و دانشمند نشوید تا ترور نشوید.

5- دختر نشوید وگرنه دزدیده می شوید و مورد تجاوز واقع می شوید.از آنجایی که این امر زیاد دست خودتان نیست سعی کنید اگر خدای نکرده دختر شدید و مورد تجاوز قرار گرفتید دستتان را به زمین تکیه دهید و …

6-اگر دیدید خودروی نیروی انتظامی از دور دارد می آید آنجا نمانید و سریع خودتان را پشت درختی، بوته ای چیزی قایم نمایید.

7- به خواستگارتان جواب منفی ندهید حتی اگر طرف چیزی تو مایه های حیوان بود.در واقع اگر دیدید طرف حیوان است حتماً جواب مثبت دهید تا بعداً فوق فوقش شبی دو سه بار کتک بخورید به جای اینکه یکباره 56 ضربه چاقو بخورید یا در اثر اسیدپاشی تا ابد کور بمانید!

8- سبزی ، میوه و گوشت نخورید چرا که یا وبا می گیرید یا تب کنگو!

9-مریض شدید به بیمارستان نروید وگرنه در صحرا رهایتان می کنند تا بمیرید.

10- و آخر سر اینکه این 9 تا نکته را شوخی نگیرید!

 

 

تو آن سوی دنیا هستی و من این سوی دنیا
بدون مقدمه میگویم
فکرش را بکن اگر تو از رحم مادر من خارج میشدی و من از رحم مادر تو
آن وقت تو این سو بودی و من آن سوی دنیا

مرا غسل تعمید میکردند و در گوش تو اذان میگفتند
به تو قصه ی کربلا را میگفتند و به من مصایب مسیح را
به تو از سنی ها بد میگفتند و به من از پروتستانها
به تو میگفتند آن وری ها بی بند و بارند و به من میگفتند آن وری ها تروریست
و من و تو بی آنکه بخواهیم از یکدیگر بیزار میشدیم
میبینی؟!!!
دنیا را دیگران برای ما میسازن

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!